حوادثی که دنیای ما را ساختند
آشنایی با ۱۰ مستند تاریخیِ دیدنی
به گزارش فیلمنت نیوز، تاریخ سینما و تلویزیون پر است از مستندهای درخشانی که به گوشههای تمامنشدنی تاریخ بشر پرداختهاند: از زمان شکلگیری تمدن تا وقایعی که در قرن بیستویکم رخ دادهاند. با در نظر گرفتن اینکه مستند تاریخی یکی از محبوبترین گونههای سینمای مستند در تمام دهههای اخیر بوده است، میتوان حدس زد که تعداد این مستندها چقدر زیاد است. بنابراین انتخاب تنها ده مستند سینمایی و تلویزیونی بهعنوان برترین مستندهای تاریخی کاری عملا ناممکن است. در این مطلب به معرفی ده مستند تاریخی در حوزههای مختلف پرداختهایم. این مجموعه قرار نیست لزوما نشاندهنده بهترین مستندهای تاریخی باشد بلکه در آن بیشتر به تنوع موضوع آثار توجه شده است. این فهرست، آثار شاخصی را در حوزههای مختلفی معرفی میکند: از جنگهای جهانی تا حوادث مهم قرن بیستم در کشورهای مختلف، موسیقی، سفر به ماه و ورزش.
شب و مه (Night and Fog) (1956)
آلن رنه که در دهه ۱۹۶۰ به یکی از مهمترین چهرههای موج نوی سینمای فرانسه تبدیل شد و فیلمهای مهمی چون «هیروشیما عشق من» و «سال گذشته در مارینباد» را ساخت، مستند کوتاه «شب و مه» را پیش از رسیدن به آن جایگاه کارگردانی کرده بود. این مستند تقریبا نیم ساعته نگاهی به کمپهایی میاندازد که نازیها برای یهودیان برپا کرده بودند. آنچه کیفیتی ویژه به این مستند میبخشد، رویکرد ویژه رنه است که از سانتیمانتالیسم فرار کرده و بخش مهمی از فیلم را به نمایش فضاهای خالی اختصاص میدهد. بهجای پرداختن به آرشیو تصاویر تکاندهندهای که از کمپهای کار اجباری در دوره جنگ جهانی دوم وجود دارد، تمام توجه رنه متوجه سکوت و سکونی است که حس عمیقی از غم را به مخاطب منتقل میکند. بنابراین اگر «شب و مه» را با این توقع تماشا کنیم که با روایتی از حوادث رخداده در طول جنگ مواجه شویم، احتمالا سرخورده خواهیم شد. در عوض رنه با کیفیت سیال اجرایی و رواییاش، فقدان را به محور مستند خود تبدیل میکند. راستش را بخواهید، تاثیر این رویکرد عمیقتر از کاری است که مستندهای متعارف مرتبط با جنگ جهانی دوم با مخاطب انجام میدهند. در اینجا، نهتنها درد و غمی جانکاه و انکارنشدنی تمام فیلم را در بر گرفته است بلکه مخاطب، با تکیه بر تصاویر عمومی که پیش از تماشای «شب و مه» از جنگ جهانی دوم تماشا کرده است، میتواند وقایع احتمالی رخداده در کمپهای آلمان نازی را در ذهن خود بازسازی کند. تاریخ سینمای مستند پر است از آثار تکاندهندهای که با محوریت جنگ جهانی دوم ساخته شدهاند. «شب و مه» قطعا یکی از آن مستندها محسوب میشود.
وودستاک (Woodstock) (1970)
نمایشگاه موسیقی و هنر وودستاک که بین ۱۵ تا ۱۸ اوت ۱۹۶۹ در نیویورک برگزار شد، از دید خیلیها یکی از نقاط عطف موسیقایی و حتی فرهنگی آمریکا محسوب میشود. در این فستیوال، مجموعا ۳۲ اجرا برای چیزی حدود ۴۰۰ هزار تماشاگر روی صحنه رفت. وودستاک، فراتر از یک نمایشگاه هنری، بهنوعی نشانهای بود از خودنمایی نسل جدیدی که بهتازگی ظهور کرده بود و تفاوتهای فکری و رفتاری بسیاری با نسلهای پیشین داشت. بنابراین، فیلمسازان و مستندسازان زیادی در طول سالها روایتهای خود را از این واقعه عرضه کردند. مستند «وودستاک» (۱۹۷۰) به کارگردانی مایکل ودلی یکی از مهمترین آثار این دسته است. بیش از ۱۲۰ ساعت موسیقی، گفتوگوهای سیاسی، و اتفاقات غیرمترقبه بهشکل دقیقی توسط تدوینگران متعددی تدوین شدهاند که از میان آنان میتوان به مارتین اسکورسیزی (که در آن زمان هنوز چهره شناختهشدهای نبود) اشاره کرد. مستند ودلی کمتر از یک سال پس از نمایشگاه وودستاک روی پرده رفت و با موفقیت قابلتوجهی در گیشه و استقبال خوبی از سوی منتقدان مواجه شد. «وودستاک» تصویر همهجانبهای است از یکی از مهمترین پدیدههای فرهنگی دهه پر جوش و خروش ۱۹۶۰.
چین: یک قرن انقلاب (China: A Century of Revolution) (1989-1997)
چهکسی میتواند انکار کند که آنچه در میانههای قرن بیستم در چین رخ داد، از مهمترین حوادث این قرن بود که مسیر حرکت بسیاری از کشورها را در دهههای بعد تحت تاثیر قرار داد؟ راستش را بخواهید، این مسیر حتی همین امروز هم ادامه دارد. مستند «چین: یک قرن انقلاب» به کارگردانی سو ویلیامز به مهمترین وقایع تاریخ چین از اوایل قرن بیستم تا اواخر این قرن اختصاص داشته و از جمله به انقلابی میپردازد که چین را در اواخر دهه ۱۹۴۰ به یک کشور کمونیستی مبدل کرد. این مستند مهمترین وقایع انقلاب چین و پس از آن (از جمله انقلاب فرهنگی مائو و پروژه «یک گام بزرگ رو به جلو» که قرار بود یک تحول بزرگ اجتماعی-اقتصادی باشد اما در نهایت به یک فاجعه انسانی مبدل و به مرگ میلیونها چینی از گرسنگی منجر شد) را دربرمیگیرد. «چین: یک قرن انقلاب» در عین حال ماجرا را از دید مردم عادی روایت کرده، زندگی روزمره آن را برجسته کرده و نشان میدهد که مردم چین در طول آن دوران چه انگیزههایی داشتند و چه رفتارهای فداکارانهای از خود نشان دادند. با استفاده از تصاویر آرشیوی غنی و مصاحبه با مورخان، «چین: یک قرن انقلاب» چشمانداز دقیقتری از چین جدید ارائه میدهد.
تاریخ جهان اندرو مار (Andrew Marr’s History of the World) (2012)
مستند هشت اپیزودی «تاریخ جهان اندرو مار» تصویر تاریخی یکپارچهای است که ۷۰ هزار سال تاریخ جهان، از زمانی که انسانهای اولیه آفریقایی در سراسر جهان پراکنده شده و به اولین کشاورزان تبدیل شدند تا سال ۱۹۹۸، را شامل میشود. این مجموعه شگفتانگیز که بهصورت اول شخص روایت شده است، ما را به سفری گیرا و هیجانانگیز در دل مهمترین وقایعی دعوت میکند که تاریخ بشر را شکل دادهاند. کشف دنیاهای نو، جنگ هستهای، نقش پادشاهان و ژنرالها، و تولد دموکراسی، از جمله ویژگیها و نکات مهمی هستند که در «تاریخ جهان اندرو مار» مورد بحث قرار گرفتهاند.
عمل کشتن (The Act of Killing) (2012)
جاشوا اوپنهایمر که یک مستندساز مطرح بینالمللی است، در «عمل کشتن» با یک گنگستر اندونزیایی به نام انور کنگو در مورد بزرگترین جنایت دوره فعالیتش مصاحبه کرده است. در میانههای دهه ۱۹۶۰، کنگو رهبر یک جوخه مرگ بود که عملیات پاکسازی را برای رئیسجمهور ضد کمونیست اندونزی در آن دوران، سوهارتو، انجام میداد. «عمل کشتن» بهآرامی و بدون عجله ما را در دنیایی ترسناک غرق میکند و شمایی از شکنجهها و آدمکشیهای هولناک انور کنگو و یارانش را نشان میدهد. اما شاید مهمترین ویژگی فیلم نمایش این باشد که چطور عاملان جنایت اعمال خود را توجیه کرده و در جامعه به رسمیت شناخته شدهاند. اوپنهایمر پس از «عمل کشتن» مستند دیگری با عنوان «نگاه سکوت» ساخت و در آن ماجرای یکی از نجاتیافتگان از دست این گروه پاکسازی را دنبال کرد که در پی مردانی است که برادرش را به قتل رساندهاند.
من کاکاسیاه تو نیستم (I Am Not Your Negro) (2016)
جیمز بالدوین که یک روشنفکر مشهور بود هرگز نتوانست کتاب خاطراتش را با عنوان «این خانه را به یاد بیاور» به پایان برساند؛ کتابی که در آن شرح کشتهشدن سه تن از دوستانش (مدگار اورس، مارتین لوترکینگ و مالکوم ایکس) را میدهد. با این وجود نوشتههای او پایه و اساس مستندی بهنام «من کاکاسیاه تو نیستم» به کارگردانی رائول پک را فراهم کردند که به زندگی بالدوین و سازشناپذیری نظرات او در مورد روابط نژادی میپردازد. این مستند با روایت ساموئل ال. جکسون اثر سبکپردازیشدهای در مورد تجربه سیاهپوستان در تاریخ آمریکا است. در واقع از جنبهای با یک ویدئو-مقااله روبهرو هستیم که روایتی منحصربهفرد از یکی از موضوعات همیشه داغ و مورد بحث جامعه آمریکا به دست میدهد. بنابراین «من کاکاسیاه تو نیستم» هرچند بر پایه نظرات و زندگی یک فرد خاص ساخته شد اما توانست از پرتره یک چهره مهم بسیار فراتر رود و درسی تاریخی از یک مسیر تکرارشونده را به تماشاگر بیاموزد.
آنها نباید پیر شوند (The Shall Not Grow Old) (2018)
پیتر جکسون متخصص ساخت فیلمهای حماسی است اما ثابت کرده که در عرصه مستند هم بهاندازه ساخت حماسههای عظیم داستانی تبحر دارد. اولین مستند او میتوانست صرفا روایتی شبیه به آثار دیگر مرتبط با جنگ جهانی اول باشد. با این وجود، «آنها نباید پیر شوند» که نامزد جایزه بفتا هم شد، پرترهای فراگیرتر از زندگی در سنگرهای میدان جنگ عرضه میکند. جکسون در این پروژه که درست در صدسالگی پایان جنگ جهانی اول ساخته شده است، تصاویری آرشیوی را، که یک قرن از ضبطشان میگذشت، رنگی کرده و آن را با کمک مصاحبههای آرشیوی با بیش از ۱۰۰ سرباز کهنهکار انگلیسی روایت کرده است. راستش را بخواهید، تنها یک فنسالار ماهر مثل جکسون میتوانست این مصالح را با چنین وضوحی احیا کند. «آنها نباید پیر شوند» رفاقتها، ماجراجوییها و زخمهای روحی سربازان حاضر در جنگی خانمانسوز را بهشکل همهجانبهای به تصویر میکشد.
آپولو ۱۱ (Apollo 11) (2019)
برای ۵۰ سال، قدم کوچک نیل آرمسترانگ روی کره ماه که از دید او گام بزرگی برای بشریت بود فقط از راه دور قابل تماشا بود اما مستند «آپولو ۱۱» به کارگردانی تاد داگلاس میلر کاری کرد که مخاطبان بتوانند تمام جزییات اولین فرود نوع بشر روی کره ماه در ژوئیه ۱۹۶۹ را از نزدیک تعقیب کنند. در این مستند بهشکل گستردهای از فیلمهای آرشیوی بازسازیشده عملیات ناسا استفاده شده است. میلر ترجیح داده تا در این مستند از مصالح جدید یا مصاحبه استفاده نکند و همین امر، در کنار دستاوردهای تکنیکی اثر (که جوایز فراوانی را هم نصیب سازندگان «آپولو ۱۱» کرد) اصالتی به کار بخشیده که تماشاگر را به دهه ۶۰ پرتاب میکند و هیجان و درام این عملیات را بهشکل کامل حفظ میکند. نمایش این فیلم بهصورت آیمکس با تحسین منتقدان و مخاطبان روبهرو شد.
آخرین رقص (The Last Dance) (2020)
شاید اگر مایکل جردن به باشگاه بسکتبال شیکاگو بولز نمیپیوست، این باشگاه هیچگاه جایی در میان بزرگان لیگ بسکتبال آمریکا (NBA) پیدا نمیکرد. در تاریخ ۵۸ ساله این باشگاه ۶ قهرمانی NBA به چشم میخورد که همگی در فاصله سالهای ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۸ و در دوران حضور جردن بهدست آمدهاند. «آخرین رقص» یک مجموعه مستند تلویزیونی به کارگردانی جیسون ههیر است که، با تمرکز بر فصل ۱۹۹۷-۱۹۹۸ (آخرین فصل حضور جردن در شیکاگو بولز) به دوران حرفهای او میپردازد. شاید جذابترین ویژگی اختصاصی «آخرین رقص» نمایش تصاویر آرشیوی اختصاصی از جانب افرادی باشد که دسترسی کامل به آرشیو شیکاگو بولز داشتند. این مستند همچنین شامل مصاحبههایی با همتیمیهای جردن و همچنین سرمربی افسانهای بولز در آن سالها یعنی فیل جکسون است. پخش «آخرین رقص» با جنجالهایی همراه شد. برخی از همتیمیهای سابق جردن در شیکاگو بولز دقت و روایت این مستند را زیر سوال بردند. ضمن اینکه مستندی که بهنظر میرسید باید در مورد یک فصل از درخشش یک باشگاه باشد عملا به زندگینامهای از زندگی شخصی و حرفه ورزشی مایکل جردن تبدیل شد. همچنین نمایش بسیاری از بازیکنان کلیدی آن دوره بهشکلی منفی و در عوض ستایش همهجانبه از جردن باعث شد تا برخی از دستاندرکاران شیکاگو بولز در دهه ۹۰ حملاتی را نثار سازندگان «آخرین رقص» کنند. با این وجود مستند «آخرین رقص» با استقبال پرشور منتقدان روبهرو شد و جوایز مهمی (از جمله جایزه امی بهترین مجموعه مستند غیرداستانی) را تصاحب کرد.
روسیه ۱۹۸۵-۱۹۹۹: ترومازون (Russia 1985-1999: TraumaZone) (2022)
این مستند ۷ قسمتی که با همت آدام کرتیس ساخته شده، محصول بیبیسی است و به اتفاقات رخداده در روسیه از زمان روی کار آمدن میخائیل گورباچف در سال ۱۹۸۵ تا قدرتگرفتن ولادیمیر پوتین در انتهای قرن بیستم میپردازد. در واقع میتوان «روسیه ۱۹۸۵-۱۹۹۹» را به دو بخش تقسیم کرد: بخشی که سالهای آخر شوروی کمونیستی را زیر ذرهبین میبرد و قسمتی که آشفتگی اولین سالهای روسیه بعد از دوران کمونیسم را روایت میکند. نکته جالب در مورد این مستند این است که کرتیس از هر گونه تحلیل مستقیمی خودداری میکند. «روسیه ۱۹۸۵-۱۹۹۹» فاقد گفتوگو با کارشناسان سیاسی و اقتصادی است و تماما از تصاویر آرشیوی گاه عجیبی تشکیل شده که حتی در مواردی مشخص نیست با چه انگیزهای ضبط شده بودند. مصاحبههایی هم که در این مستند پخش میشوند همگی آرشیوی هستند. با این وجود تدوین هوشمندانه اثر نشان میدهد که چگونه ۱۵ سال هرجومرج به ظهور چهره ویژهای چون پوتین منجر شد. با دیدن این مستند هم میتوانیم شواهد انکارناپذیری از ناکارآمدی حکومت کمونیستی شوروی را مشاهده کنیم و بفهمیم که چگونه یک نظام بسته دولتی به رکود اقتصادی و گسترش نارضایتی میانجامد و هم ببینیم که چگونه حرکت سریع بهسمت سرمایهداری در دوران پساکمونیستی بدون تلاش برای قطع ریشههای فساد اقتصادی و سیاسی در کشور نهتنها به ثبات روسیه کمک نکرد بلکه آشفتگی را افزایش داد و به سرخوردگی عموم مردم منجر شد.
آریا قریشی