یک منتقد در یادداشت خود درباه فیلم کوتاه «تکهای از تو» به وجوه مختلف اثر پرداخته و همچنین آن را در مورد اهمیت شخصیت زن دانسته است.
به گزارش فیلمنت نیوز، اکران آنلاین فیلمهای کوتاه مدتی است که در پلتفرم فیلمنت آغاز شده است. فیلم «تکهای از تو» ساخته هادی نوری یکی از این فیلمهاست که به تازگی اکران آنلاین خود را آغاز کرده است. محسن بیگآقا عضو انجمن منتقدان سینما در یادداشتی به نمایش و اکران فیلم کوتاه در پلتفرمهای پربازدید و همچنین «تکهای از تو» پرداخته است.
متن وی بدین شرح است:
یک – پخش فیلمهای کوتاه از پلتفرمها را میتوان بهعنوان یک اتفاق خجسته ارزیابی کرد. از آنجا که فضای مناسبی برای نمایش فیلم کوتاه در کشور تعبیه نشده، مخاطب ایرانی میتواند با این بخش ارزشمند از سینما نیز ازاین طریق آشنا شود. فراموش نکنیم فیلم کوتاه در دنیا بسیار معتبر است و جشنوارههای جهانی به آن اهمیت بسیاری میدهند یادمان باشد اولین جوایزی که سینمای ایران پس از انقلاب در عرصه جهانی دریافت کرد، متعلق به فیلمهای کوتاه بود. جشنوارههای معتبری مانند اوبرهاوزن آلمان سالها میزبان فیلمهای کوتاه ایرانی بودند و جوایز مهمی را به این فیلمها اهدا کردند. شاید طرح این نکته عجیب بهنظر برسد که در حال حاضر در بسیاری از جشنوارهها بیشترین صفها برای فیلم کوتاه بسته میشوند و نه فیلمهای بلند سینمایی! امید که در کشورمان نیز این اتفاق خجسته روزی رخ بدهد.
دو- به نظر میرسد هادی نوری به عنوان نویسنده، کارگردان، تهیهکننده و بازیگر یکی از چهار نقش اصلی فیلم «تکهای از تو» دست خودش را برای نمایش علایقش باز گذاشته است چه زمانی که کتاب «پاییز فصل آخر سال است» نوشته نسیم مرعشی را به دست یکی از شخصیتها میدهد، چه موقعی که شخصیت دیگری قطعهای پرمعنا از میلان کوندرا در مورد کشف زن و ساخته شدن آینده به دست زنان را میخواند. شدت علاقه فیلمساز به طبیعت نیز در کل فیلم پیداست. از بچهگربههایی که در خانه نگهداری میشود، تا صدای گاو در طبیعت که نشانه علاقه به حیوانات است، تا فضای روستا که بسیار زنده و رشکبرانگیز است.
سه – نشانهشناسی به ما میگوید که فیلم در مورد تقابلهاست؛ چه از نظر تماتیک و چه از نظر بصری و استفاده از قابها. به لحاظ تماتیک با دو خانواده روبرو هستیم که مدام با هم مقایسه میشوند: یکی در حال فروپاشی به دلیل خودخواهی مرد و دیگری سرشار از عشق و انرژی تا حد فدا کردن جان برای طرف مقابل. در مهمانی خانواده مسنتر، این تقابل جایی جالب میشود که مرد جوان در کنار زن مینشیند و زن جوان در قابی دیگر مقابل پیرمرد قرار میگیرد. شاید مرد جوان میتوانست جای پسر سفرکرده خانواده مسن را بگیرد، اما از جایی به بعد دیگر او از دست رفته به نظر میرسد. تقابل را در نحوه قرار گرفتن آنها روی تخت هم میبینیم. در نمای آغازین فیلم پیش از تیتراژ مرد و زن مسن در مورد پسرشان در تختخواب صحبت میکنند. زن بلند میشود و مینشیند، اما مرد دستش را در جای گرم قبلی خوابیدن زن میگذارد تا از آن انرژی بگیرد. این ابراز محبت بر زبان جاری نشده، کلید فیلم تا پایان است. در مقابل در پایان فیلم زن جوان بعد از شنیدن مهاجرت قریبالوقوع شوهر، برعکس روی تخت دراز میکشد تا فاصله زیاد بینشان را یادآور شود. از طرفی فیلم پر است از قابهای پنجره. یا از داخل پنجره زن جوان را در حال دوچرخهسواری میبینیم، یا مرد و زن جوان در دوقاب مختلف از پنجره به نمایش در میآیند، یا اصلا دعوایشان در مکانی پر از پنجره رخ میدهد که منجر به نمایی از دور با جدا بودنشان در دو قاب مختلف میشود. هنگام قرائت دکلمهوار قطعهای از کوندرا، ابتدا پیرمرد در یک قاب قرار دارد و در انتهای قطعه زن که دراز کشیده بوده، بلند میشود و در قابی جدا دچار نفس تنگی میشود. از منظر ترکیب بصری، فیلم نمایش دهنده جدایی و از آن مهمتر تنهایی آدمهای قصه است. آدمها حتی وقتی عاشقند، در تصیمگیری تنها و خودسر به نظر میرسند. در راستای همین تقابلهاست که پیرمرد خاطره مشابه سفرش را برای مرد جوان میگوید و به نقش مهم همسرش در بازگشت و بازیابی موفقیتآمیز خود اشاره میکند.
بیشتر بخوانید
چهار – یکی از ظرافتهای فیلم، بازی با کلمات است. در فیلم چند بار با اسم زن مسن (مائده طهماسبی) که ماهی است، بازی میشود. پیرمرد (شاهرخ فروتنیان) میگوید: «ماهی دارد آب میشود و نفس کشیدن برایش سخت شده.» انگار واقعا از یک ماهی حرف میزند نه زنی به نام ماهی. یا جایی دیگر به ماهی میگوید: «چرا ماهی باید سماکش را بکشد؟» که اشاره به صیاد بودن خود و صیدش ماهی دارد.
پنج – طبیعت در فیلم نه تنها به آن تصاویر زیبا اهدا میکند، بلکه به معنای زندگی ساده و بازگشت به گذشته از دست رفته است. پیرمرد برای صبحانه نان تازه میخرد، برای ناهار ماهی تازه از تور ماهیگیران تهیه میکند و به قول خودش با معجون دستساز در کنار مهمانش حال خوبی پیدا میکند. طرز کباب کردن ماهی در خانه با نوای موسیقی سنتی نوستالژیک، به قدری جذاب است که مخاطب را به هوس میاندازد. قهوهخانه روستا هم بسیار زنده است و پیرمردهایش با نوای جادویی آکاردئون میرقصند. این مکان برای مطلع شدن یکدیگر از ازدواج فرزندان نیز هست. طبیعت در قابهای فیلم جای خاصی دارد: مثل افتادن عکس درختان در وانت و نمایش برکهای سرسبز و وسوسهانگیز که شخصیتها در کنارش حرکت میکنند. پل زیبایی که زن در کنارش منتظر شوهر میماند و کبوتران مشغول برداشتن دانه هستند، زیبایی بصری خاصی دارد. پزشک فیلم (نازنین احمدی) تلخترین لحظات تنهایی خود بعد از فاجعه را در کنار برکه سپری میکند.
شش – فیلم در مورد اهمیت شخصیت زن است. زن جوان فیلم را که پزشکی مستقل است چند بار در حال دوچرخهسواری میبینیم. گرچه در پایان دو زن فیلم در خانواده خود تنها و چشم بهراه باقی میمانند، نقششان در حوادث غیرقابل انکار است. از طرفی اما، فیلم این سوال را نیز مطرح میکند که به زن به اندازه کافی اهمیت داده شده؟ فرهاد (هادی نوری) قرار است همسرش را ترک کند و به نظر مخالف او کاملا بیاعتنا است. حتی فداکارترین مرد فیلم نیز نظر همسرش را – حتی به شکلی غیرمستقیم – در مورد ایثار خود و اهدای تکهای از خود برای او، جویا نمیشود.
هفت – بیانصافی است اگر به دقت در پیرنگ و چیدمان خط داستانی فیلم اشاره نکنیم. فیلمساز مخاطب را آرام آرام به سمت فاجعه نهایی پیش میبرد، اما حواسش هست ریتم فیلم را با صحنهای خشن و نامانوس دچار آسیب نکند. به همین دلیل کنش خودکشی نهایی را صرفا در قالب نمایی از جعبه قرص میبینیم. حتی افتادن پیرمرد به شکلی دراماتیک در کنار دیگر مشتریان قهوهخانه که روی میز در حال بازی هستند، چیده شده. پیش از آن، مکث پیرمرد در وانت کنار پزشک و بعد سکوتش در قهوهخانه البته که زمینه را برای فصل نهایی مهیا کرده بود. به همین دلیل پایان باز فیلم آسیبی به ذهنیت مخاطب وارد نمیکند و لااقل به طور مستقیم اجازه نمیدهد با تلخی فیلم را در ذهنش به سرانجام برساند.
محسن بیگ آقا
خرید بلیت اکران آنلاین فیلم تکهای از تو