«اجل معلق» چیزی شبیه زندگی است
به گزارش فیلم نت نیوز، عادل تبریزی پس از سالها دستیاری و ساخت فیلم کوتاه و سریال و درنهایت ساخت دو فیلم سینمایی، نخستین سریالش برای شبکه نمایش خانگی را با نام «اجل معلق» ساخته و ۲ قسمت آن تاکنون از فیلم نت پخش شده است.
«اجل معلق» بازگشت مجدد رضا عطارانی است که با او و سریالها و به ویژه نقشهایش خاطرات بسیاری داریم. حالا به رضا عطاران، بازیگرانی همانند الیکا عبدالرزاقی، عباس جمشیدیفر، نصرالله رادش و… را هم اضافه کنید تا از همین ابتدا به ادامه این سریال بتوان امیدوار بود.ناگفته نماند که حضور عطاران به عنوان مشاور کارگردان به این امیدواری کمکی شایان کرده است.
«اجل معلق» درباره بیچارگی و بیپولی است، دقیقا از دل جامعه امروز، با همان مصائب و مشکلات. داستان دو همکار که پس از سالها زحمت، هم از کار اخراج میشوند، هم بیپولی و قرض به آنها فشار میآورد و هم مهمانان بر سرشان هجوم میآورند و صاحبخانه هم چشم دیدنشان را ندارد. کلکسیونی از بدبختی و بدشانسی که چند موردش برای ساخت یک سریال ملودرام سوزناک هندی کفایت میکند، اما عادل تبریزی و تیمش با دستمایه قرار دادن همین موضوعات تلخ، قرار است از دریچه کمدی، مخاطب را با خود همراه کنند.
از همان ابتدای قسمت نخست، شناسنامه شخصیتی آدمها به مخاطب عرضه میشود و در همان مقدمه، متوجه خصوصیات و رفتار شخصیت اصلی میشویم. آنچه در ادامه اتفاق میافتد اما، اتفاقات تلخ و در عین حال موقعیتهای خندهداری است که دومینوار پشت سر هم رخ میدهند. از اینکه کارفرما ناگهان تصمیم به تغییر کاربری گرفته و این دو توان و استعداد یادگیری کار تازه را ندارند، تا ناتوانایی کنار آمدن با شرایط و در نهایت اخراج، مرحله جدید بدبختی خانواده را هدف قرار میدهد.
یکی از شاخصههای رضا عطاران چه در نویسندگی و چه کارگردانی و چه در بازیگری ارتباط بیواسطه و روان او با موضوع است؛ همانگونه که در سریال «دفتر یادداشت» با همان بلاهت رفتاری و گفتاری قصد حل یک معمای جنایی را داشت یا همانند همان تیپ جیببرش در سریال «خانه بدوش» یا تیپی از دامادی بیعار و هپلی در «ترش و شیرین». رضا عطاران هرجا نقشی را برعهده داشته است بر این محور حرکت کرده که روان بودن، عادی بودن و چیزی شبیه زندگی را در ایفای نقش در نظر داشته باشد تا جایی که بخشی از رفتار و گفتار شخصی خودش هم وارد تیپسازی هایش شده و یا شاید بخشی از عناصر نقش هایش امروز به بخشی از رویکرد رفتاری او اضافه شده است.
در «اجل معلق» با رضا عطاران پا به سن گذاشته روبرو هستیم که انگار در امتداد همان نقش هایش پیر شده است و گویی همان ناصر در سریال «ترش و شیرین» است که گرد پیری بر سر و رویش نشسته و حالا در گوشهای دیگر از ایران با نام و رسمی دیگر زندگی میکند.
رضا عطاران به دلیل زیست هنری و اجتماعیاش در دل جامعه همواره توانسته با ریزبینی مثال زدنی طبقات اجتماعی داستانش را به شکلی باورپذیر و با نشانههای آشنا و گاه نوستالژیک به ذهن مخاطب وارد میکند؛ همانند جزییاتی که در طراحی داستان و شخصیتهای داستانهای سریال خودش داشت. مثل همان پارچه توری روی تلفن، حیاط مملو از وسایل بدرد نخور یا نشانههای گفتاری در خانه آقا ماشالله در سریال «خانه بدوش» یا حضور همواره گربهها و بچه گربهها در سریالهای عطاران به عنوان بخشی جداناشدنی که اتفاقا در صحنه درگیری قسمت اول «اجل معلق» هم شاهد گربهای روی بام هستیم.
بیهیچ تردیدی حضور رضا عطاران برگ برنده مجموعهای است که قرار است با شرایط فعلی آدمها و مواجهه آنان با عزراییل و مرگ شوخی کند و در این میان چه کسی بهتر از رضا عطاران که بتواند در اوج موقعیتهای دراماتیک و سنگین، با کلامی زیر لب، صحنه را به هجو بکشاند. علاوه بر رضا عطاران، شاهد حضوری متفاوت با ظاهری غریب از عباس جمشیدیفر هستیم؛ بازیگری که در این سالها نشان داده علاوه بر نقشهای کمدی، توانایی ویژهای برای بازی در نقش جدی دارد. حضور توامان او بین دو گونه جدی و کمدی، تلاش اوست برای اینکه او را بهعنوان بازیگری توانمند و چندوجهی بشناسند، بهجای آنکه تنها در یک شکل به کار خود ادامه دهد. بازی جمشیدیفر با آن ظاهر مضحک، درعینحال عصبیتی که در نقش خود ایجاد کرده، از او نقشی تیپیکال اما کمدی ساخته است که تضاد او در مقابل رضا عطاران آرام و بیخیال، لحظاتی ویژه را ایجاد میکند؛ تضادی که احتمالا در ادامه و مواجهه رضا عطاران با فرشته مرگ، بیشتر و پیچیدهتر و در نهایت جذابتر خواهد شد. معرفی سایر بازیگران در قسمت نخست، همانند الیکا عبدالرزاقی یا سیاوش چراغیپور، در اجراهای متفاوت از گذشته خود و در نقشهایی که تفاوتی بسیار با نقشآفرینیهای قبلی آنان دارد، نیز به جذابیت این سریال و اشتیاق برای دیدن ادامه آن میافزاید.
در حقیقت، عادل تبریزی هوشمندانه با انتخاب رضا عطاران بهعنوان شخصیت محوری، با تجربهای درخشان در فیلم و سریال کمدی و استفاده از مشاوره او، کاری اساسی را انجام داده است. عادل تبریزی پیش از این نشان داده که مدیوم سینما و سریال را بهخوبی میشناسد، تلاش کرده تجربههای مختلفی در گونههای مختلف را از سر بگذراند و مسلما طرح و ایده کلیاش در مورد داستان را میداند اما بزرگترین کار کارگردان چه در فیلم و چه تئاتر در جهان امروز این نیست که تنها بر اساس دانش و تجربه خود عمل کند، بلکه هنرمند هوشمند میکوشد با استفاده از همه منابع فکری و عملی و امکانات پیرامون خود، دست به تجربه تولید بزند. عادل تبریزی هوشمندانه این را فهمیده و پذیرفته که در نهایت اوست که باید بهعنوان کارگردان خط اصلی را مشخص و یا نظری را رد یا تایید کند، پس از همه توان گروه و مشاوره رضا عطاران هم بهره میبرد و قطعا نتیجهای متفاوت را شاهد خواهیم بود.
درنهایت، در روزگاری که اکثریت مجموعههای شبکه خانگی به مجموعههای جدی و درام اختصاص دارند و متاسفانه تجربه های قبلی کمدی تولیدشده هم چنگی به دل نمیزنند، سریال «اجل معلق» می تواند به تجربهای تازه در سریالهای کمدی سال بدل شود.
نوید جعفری
اجل معلق در فیلم نت