نگاهی به قسمتهای 10 تا 15 سریال
«اجل معلق»؛ ماموریتی تازه برای داود!
به گزارش فیلم نت نیوز، در سریالهایی با تعداد قسمت بالای ۱۰ قسمت، فیلمنامهنویس به تلاش دو چندان برای راضی نگه داشتن تماشاگر از قسمت دهم به بعد نیاز دارد؛ چراکه در قسمتهای پیشین عمده آنچه را که در چنته داشته خرج کرده است و حال باید قصه را به شکل متفاوتتری پیش ببرد. سریال «اجل معلق» ساخته عادل تبریزی و محصول فیلمنت از همین دسته سریالها به حساب میآید که نگاهی کوتاه به قسمتهای ۱۰ تا پانزده آن میاندازیم.
حمزه صالحی به عنوان نویسنده فیلمنامه، در ۱۰ قسمت نخست قصهای را با محوریت داود طراحی کرده که طی یک سانحه رانندگی به کما رفته و پس از بازگشت به جهان فانی امکان برقراری ارتباط با اجل را پیدا میکند. در قسمتهای یاد شده، داود در ماموریتهای اجل برای گرفتن جان مردم همراه شده و سرانجام به یک اختلاسگر ۵۰۰ میلیون پوندی میرسد. در قسمت یازدهم، سرانجام داود تسلیم اجل شده و پوندهای باقیمانده را به مرد خشنی که نماینده دکتر است تحویل میدهد. صالحی که در قسمت های قبلی همه کارتهایش را خرج کرده است، از اندک کاشت اطلاعات خود بهره گرفته و داستانکی را به تنه اصلی داستان پیوند میزند که به خوبی سریال را پیش میبرد. اجل، ماموریتهای تازهای برای داود و نیز غلام تدارک دیده که زنجیروار پشت سر یکدیگر قرار گرفته و پازلی را خلق میکنند؛ از خرید مار و آزاد کردن آن در بیابان و نجات جان خبرنگاری افشاگر که گروهی مامور قتل او شدهاند تا خرید شیشه و بستهبندی کردن آن همراه نبات توسط غلام و در نهایت رفتن به عروسی منشی دکتر و به هم ریختن آن. همین طور فرستاده شدن داود به اتاق عمل مامور مبارزه با مفاسد اقتصادی و کمک رساندن به جراح او حین عمل که در نهایت به زنده ماندن او ختم میشود. ماجراهای متعددی که با توجه به کمدی بودن سریال، مورد قبول تماشاگر قرار گرفته و شوخیهای بامزهای هم از آن بیرون میآید که داود و غلام در متن آن قرار دارند. ضمن اینکه ساعت شنی عمر داود هم شروع به کار کرده و به کمتر از دو روز میرسد که به تعلیق قصه اضافه میکند.
داستانک مربوط به پدر همسر داود و خانوادهاش، یکی دیگر از داستانکهای پررنگ شده در قسمتهای اخیر به حساب میآید که دزدیشان از خانه مردی ثروتمند به داود و اجل ارجاع داده میشود؛ به این شکل که داود، غلام و اجل باید موانع سر راه آنها را برداشته و کمکشان کنند که این مساله شاخکهای تماشاگر را تیز میکند. داستانک دیگر نیز مربوط به دکتر و فرار او از ایران همراه با پوندهاست که شوخیهای خوبی نیز با محوریت او و چند همسرش که قرار بر اقامت آنها در شهرهای مختلف کانادا است، شکل گرفته است. عنصری که در قسمتهای اخیر «اجل معلق» را سرپا نگه داشته و مانع ریزش مخاطب شده، تکیه بیشتر روی شوخیهای کلامی بین مثلث داود، اجل و غلام و نیز پررنگتر شدن کمدی موقعیت است که به خلق موقعیتهای کمیک زیادی منجر میشود. برای نمونه هم میتوان به کل سکانس داخل قهوهخانه اشاره کرد که شیرین از کار درآمده و بخشی از دیالوگهای آن از تکگویی درخشان سکانس افتتاحیه «اعتراض» ساخته مسعود کیمیایی گرفته شده است.
کمدی اجل معلق را در فیلم نت تماشا کنید
در قسمتهای اخیر «اجل معلق»، شخصیتهای مکمل پا به پای سه شخصیت اصلی پیش آمده و در گسترش عرضی بخشیدن به داستان موفق عمل کردهاند. خانواده همسر متوفای داود از مهمترین آنها هستند که در داستانک سرقت از خانهای ویلایی، عالی عمل کرده و شوخیهای بانمک زیادی را خلق کردهاند که نمونه آن را در شوخی با اسلحه کمری همدستشان میبینیم. همین طور سکانس نشستن آنها روی نیمکتهای سطح شیبدار پارک و ساندویچ خوردنشان که شکلی از کمدی موقعیت را با خود دارد. صدیقه هم در قیاس با قسمتهای پیشین، نقش مهمتری پیدا کرده و در کنار غلام گاه شوخیهای خوبی را خلق میکنند.
«اجل معلق» در قسمتهای ذکر شده، ریتم مناسبی داشته و عادل تبریزی در انجام این امر موفق نشان داده است. در عین حال، مثلث رضا عطاران، عباس جمشیدیفر و بهزاد خلج نیز هماهنگی بیشتری پیدا کرده و پاسکاریهای خوبی با یکدیگر انجام میدهند به خصوص عطاران و جمشیدیفر که درک تمام و کمالی از کمدی داشته و در زمانبندی در اجرای شوخیها هم عالی عمل کردهاند. همچنین تغییر رفتار و گفتار اجل به واسطه همنشینی با داود، فرصتی طلایی را در اختیار خلج قرار داده تا از جدیت نقش کاسته و شوخیهایی را اجرا کند که اغلب نیز موفق از آب درآمده اند.
محمد جلیلوند