«از یاد رفته» و یک پایان تلخ بیانتها!
در فیلمنت نیوز بخوانید
به گزارش فیلمنت نیوز، سریالهایی با تعداد قسمت بالا به همان اندازه که به یک افتتاحیه جذاب نیاز دارند، نیازمند یک پایانبندی منسجم نیز هستند. اغلب سریالهای ایرانی از گذشته تا امروز، شروع خوب و حسن ختامی نه چندان مناسب داشته و تنها تعدادی از این آثار از این قاعده همیشگی گریختهاند! سریال «از یاد رفته» ساخته برزو نیکنژاد که به تازگی پخش آن از پلتفرم فیلمنت به پایان رسیده است، جزو دسته دوم به حساب میآید که در قسمتهای پایانی قصه خود را جمع و جور کرده و سرنوشت شخصیتهای اصلی را مشخص میکند. پادرهوا بودن پایانبندی به عنوان یکی از آفتهای سریالسازی در ایران، به «از یاد رفته» سرایت نکرده و تکلیف قصه و شخصیتها بدون شتابزدگیهای معمول روشن میشود.
قصه و سرنوشت شخصیتها
در سه قسمت پایانی، بهزاد به مهره کلیدی سریال تبدیل شده که نقش مهمی در پیشبرد داستان و باز کردن گرهها دارد؛ از تحت تاثیر قرار دادن میترا و همراه شدن با او برای خرید سهام هولدینگ تا به قتل رساندن آرش و همدستش برای بالا کشیدن هشتصدمیلیارد هولدینگ که بلوکه شده به نظر میرسید. پوست انداختن بهزاد، کلیدیترین نکته فیلمنامه سریال است که در قسمتهای پایانی به اوج رسیده و لایه ای دیگری از او را به تماشا میگذارد. رودست زدن به تماشاگر در سریالهایی از این جنس که براساس دسیسهگری پیش میرود، از اهیمت فراوان برخوردار بوده و نیکنژاد هم به خوبی از آن سود جسته است. شهاب و پریسا به عنوان شخصیتهای اصلی با دسیسه بهزاد از دور خارج شده و به حاشیه میروند تا اینکه در قسمت آخر به برگ برنده نیکنژاد تبدیل میشوند؛ جایی که تلخی قصه به اوج خود رسیده و تماشاگر بابت آن شوکه میشود.
عشق، قدرت و پایان تلخ در سریال «از یاد رفته»
پول یکی از شخصیتهای «از یاد رفته» و عامل محرک فیلمنامه محسوب میشود که اغلب نقاط عطف از دل آن بیرون میآید؛ از قتل آرش به دست بهزاد تا همراه شدن میترا با بهزاد برای بالا کشیدن سهام مهتاب به نصف قیمت واقعی و کتایونی که برای پول بیشتر وصیتنامه واقعی اسماعیل ادیبی را پنهان میکند. نیکنژاد به داستانهای فرعی هم در قسمتهای پایانی توجه نشان داده و سرنوشتشان را معین میکند. برای مثال میتوان به داستانک برادر معتاد نوشین اشاره کرد که عذاب وجدان خود بابت مرگ شوهرخواهرش را با مرگی خودخواسته بر اثر تزریق هرویین تسکین میدهد. همین طور ماجراهای مربوط به پسر بهزاد و نوه دیگر ادیبی بزرگ که در قسمت هفدهم پرده از رازی هولناک برداشته و در آخر یک نقطه عطف بزرگی را رقم میزند. البته تکلیف یکی دو شخصیت سریال همچون: هانیه و حسابدار هولدینگ روشن نمیشود که اولی در حاشیه بوده اما دومی با توجه به رابطهاش با بهزاد، شخصیت مکمل تاثیرگذاری بوده است.
ملودرامهایی که عشق یکی از تمهای اصلی آن به حساب میآید، عموما پایانهای تلخ و گزندهای دارند که «از یاد رفته» هم از آن مستثنی نیست. عشق شهاب و پریسا مهمترین آنها است که نقطه عطف قسمت آخر را شکل داده و تاثیر مهیبی روی آن میگذارد. عشق کهنه و نافرجام نوشین و مازیار ادیبی هم روی دیگر سکه زوج اول است که روی زندگی آدمهای زیادی تاثیر گذاشته است. علاقه بهزاد به میترا هم از آن دسته عشقهایی است که دفتر بدهکار و بستانکار جلوی آن باز بوده و لایههای زیادی در آن به چشم میخورد. علاقه قدیمی آرش به هانیه در گذشته که با ناجوانمردی اولی به آخر رسیده، دیگر عشق «از یاد رفته» است که از دل کلیشهها بیرون آمده و تماشاگر نیز با آن احساس نزدیکی میکند.
«از یاد رفته» به لحاظ ریتم با وجود فراز و نشیبهایش تا حدود زیادی گلیم خود را از آب بیرون کشیده و تماشاگر خود را خسته نمی کند به ویژه در سه قسمت آخر که حوادث مختلف پشت سر هم قرار گرفته و با شیب تند به سمت پایان حرکت میکند. گروه بازیگران «از یاد رفته» نیز از نقاط قوت آن به حساب میآیند که در راس آن فرهاد اصلانی، حمیدرضا آذرنگ، حسین محجوب و مجید مظفری قرار دارند که به خوبی با نقشهای خود عجین شده و آن را به شکل مطلوبی به تصویر کشیدهاند به ویژه اصلانی که شخصیت سرشار از عقده و ترومای بهزاد را درک کرده و به نمایش گذاشته است.
محمد جلیلوند
سریال از یاد رفته در فیلم نت



