بخش دوم و پایانی آشنایی با مشاغل کلیدی تبلیغات
این آدمها فیلم و سریال شما را وایرال و پرفروش میکنند!
به گزارش فیلم نت نیوز، وقتی نام یک سریال در صدر جستجوها مینشیند یا تریلرش میلیونها بار دیده میشود، کمتر کسی به پشت صحنه این موفقیت فکر میکند؛ به تیمی که نه کارگردان هستند و نه بازیگر، اما تعیین میکنند یک اثر چگونه و در چه زمانی مقابل چشم مخاطب قرار بگیرد.
این مقاله، در ادامه بخش اول «معماران نامرئیِ دیدهشدن؛ نقشهای پنهان در تبلیغات پلتفرمهای استریمینگ»، به بررسی عمیقتر نقش آن نیروهای تخصصی میپردازد که در پلتفرمهای استریمینگ، ساختار پیچیده تبلیغات را طراحی و هدایت میکنند. نیروهایی که با ترکیب خلاقیت، فناوری و داده، دیدهشدن را از یک احتمال، به یک مهندسی دقیق تبدیل کردهاند.
در این بخش، علاوه بر بررسی روندهای جهانی و تحول استراتژیهای تبلیغاتی در سرویسهای استریم، به معرفی مهمترین نقشها و مشاغل این حوزه پرداختهایم؛ نقشی که در ایران نیز با سرعت در حال اهمیت یافتن است.
۶. مدیر محصول تبلیغات و فناوری تبلیغاتی (Ad Product Manager & Ad Tech Engineer)
یک پلتفرم استریمینگ بزرگ – نظیر نتفلیکس یا هولو – برای مدیریت نمایش آگهیها و تعامل آنها با محتوای اصلی، نیاز به فناوری پیچیده تبلیغاتی دارد. مدیر محصول تبلیغات، فردی است که توسعه و بهبود این فناوریها را راهبری میکند. او تعیین میکند که سیستم پخش آگهی چگونه کار کند، چه نوع آگهیهایی پشتیبانی شوند (ویدئوی ۱۵ ثانیهای، ۳۰ ثانیهای، بنر تعاملی و …)، در کجای تجربه کاربری این آگهیها نمایش داده شوند (قبل از پخش محتوا، میانبرنامه، یا بعد از پایان محتوا) و چگونه با کمترین مزاحمت برای مخاطب این کار انجام شود. برای مثال، تصمیمگیری درباره اینکه در سرویس نتفلیکس حداکثر ۴ تا ۵ دقیقه تبلیغ در هر ساعت نمایش داده شود و آگهیها قابلیت رد کردن (Skip) نداشته باشند، میتواند حاصل کار مدیر محصول تبلیغات در همکاری با تیم فنی باشد. این مدیر محصول باید بازخورد کاربران درباره تجربه مواجهه با تبلیغات را نیز مدنظر قرار دهد تا تعادلی میان درآمدزایی و رضایت مخاطب برقرار شود.
در کنار او، مهندسین فناوری تبلیغات (Ad Tech) در بخش توسعه کار میکنند تا زیرساخت فنی لازم برای نمایش هدفمند و بهینه آگهیها فراهم شود. آنها روی سامانههایی مانند Ad Serverها، پلتفرمهای مزایده آنی (RTB) و یکپارچهسازی دادههای کاربران کار میکنند. با توجه به اینکه نتفلیکس اعلام کرده قصد دارد پلتفرم تبلیغاتی کاملاً اختصاصی خود را راهاندازی کند، میتوان فهمید که این شرکتها تا چه حد به سرمایهگذاری بر روی فناوری تبلیغات مصمم هستند. نتیجه تلاش مدیران محصول تبلیغات و مهندسان ادتک، ابزارهای اختصاصی تبلیغاتی است که به تبلیغدهندگان امکان میدهد به راحتی کمپینها را روی آن پلتفرم اجرا و مدیریت کنند (نمونهاش مدیر آگهی نتفلیکس که یک رابط سلفسرویس برای تبلیغدهندگان فراهم کرده است).
۷. متخصص هکرشد و بازاریابی نوآورانه (Growth Hacker / Growth Marketer)
استارتاپها و کسبوکارهای دیجیتال در مراحل اولیه رشد، اغلب به جای شیوههای سنتی بازاریابی، به سراغ روشهای خلاقانه و سریعی میروند که تحت عنوان «هکرشد»شناخته میشوند. متخصص هکرشد ترکیبی از یک بازاریاب و برنامهنویس است که هدف اصلی او رشد سریع شاخصهای کلیدی (معمولا تعداد کاربران یا درآمد) با کمترین هزینه ممکن است. این فرد با ذهنیت آزمایش و تحلیل مستمر کار میکند؛ به این صورت که فرضیههای مختلف برای جذب یا درگیرسازی کاربران را سریعا میآزماید (از تغییر طراحی صفحه لودینگ گرفته تا ارسال ایمیلهای متعدد یا افزودن قابلیتهای مشارکتطلبانه در محصول) و براساس نتایج، مسیر را تنظیم میکند.
یک هکرشد موفق، تسلط خوبی به ابزارهای آنالیتیکس، بهینهسازی نرخ تبدیل (CRO) و حتی کدنویسی دارد تا بتواند شخصا ایدههایش را پیاده و آزمایش کند. برای مثال، اگر یک استارتاپ پخش فیلم بخواهد بدون بودجه کلان تبلیغاتی کاربرانش را افزایش دهد، متخصص هکرشد ممکن است یک برنامه ارجاع (Referral Program) طراحی کند که کاربران فعلی با دعوت دوستانشان جایزه بگیرند، یا ویژگی رایگان محدودی ارائه دهد که بهصورت ویروسی در فضای مجازی پخش شود. این کارشناس دائما از خلاقیت فنی و بازاریابی بهره میگیرد تا یک میانبُر برای رشد بیابد؛ درست به همین دلیل اندرو چن (کارشناس سیلیکونولی) میگوید «Growth Hacker» همان معاون بازاریابی در عصر پلتفرمهاست
ویژگی بارز هکرشد، انعطافپذیری و عدم تقید به روشهای مرسوم است. هر ابزار یا کانالی که منجر به رشد شود، در جعبهابزار یک هکرشد قرار دارد؛ از سئو و تولید محتوا گرفته تا مهندسی محصول و تحلیل داده. طبق یک تحلیل، در اقتصاد امروز هکرشد تقریباً تنها راهی است که یک استارتاپ میتواند خود را به سرعت به قله برساند و رشد جهشی داشته باشد. بنابراین نقش متخصص هکرشد در استارتاپهای فناوری محور بسیار پررنگ بوده و میتواند سکوی پرتاب کسبوکارهای نوپا باشد. البته با بزرگ شدن شرکت نیز، این رویکرد روح خود را حفظ میکند؛ چنانکه امروزه حتی شرکتهای بزرگ نیز تیمهای «رشد» تشکیل دادهاند که ماهیتی شبیه واحد هکرشد در استارتاپها دارد، تمرکزشان بر دستیابی به ایدههای نو برای افزایش کاربران و درآمد است.
۸. مدیر روابط عمومی و تبلیغات رسانهای (PR & Communications Manager)
هرچند روابط عمومی (PR) به طور مستقیم در دسته تبلیغات پولی قرار نمیگیرد، اما بخش مهمی از استراتژی تبلیغاتی کلان یک پلتفرم یا استارتاپ محسوب میشود. مدیر روابط عمومی و ارتباطات با رسانهها وظیفه دارد تصویر مثبت و جذابی از شرکت و محصولاتش در ذهن عموم و رسانهها بسازد. این نقش از طریق انتشار اخبار و بیانیههای مطبوعاتی، برگزاری رویدادهای رونمایی، تنظیم مصاحبه برای مدیران شرکت و ایجاد روابط با خبرنگاران حوزه فناوری و هنر، بهطور غیرمستقیم برای پلتفرم تبلیغ میکند. برای مثال، پوشش خبری گسترده موفقیت یک سریال یا اعلامیههای مربوط به سرمایهگذاریها و رشد کاربران پلتفرم، میتواند موجی از توجه عمومی را برانگیزد که اثر آن کمتر از یک کمپین تبلیغاتی پولی نیست.
مدیر PR باید درک عمیقی از جریانهای رسانهای و افکار عمومی داشته باشد. او تشخیص میدهد چه داستانهایی درباره شرکت برای رسانهها جذاب است و چگونه میتوان این داستانها را روایت کرد. همچنین در مواقع بحرانی (مانند نارضایتی گسترده کاربران از یک تغییر، یا مشکل حقوقی و فنی) این مدیر ارتباطات است که با بیانیههای مناسب و مدیریت پیام، از آسیب دیدن وجهه برند جلوگیری میکند. در عصر شبکههای اجتماعی، مرز میان PR و بازاریابی محتوایی کمرنگتر شده است؛ چرا که شرکتها خود تبدیل به رسانه شدهاند و مدیر روابط عمومی اغلب مدیریت وبلاگ رسمی، خبرنامهها و حتی پستهای اطلاعرسانی شبکههای اجتماعی شرکت را نیز برعهده دارد. هدف نهایی، ساختن یک وجهه عمومی قدرتمند برای برند است تا اعتماد مخاطبان جلب شود و پیامهای تبلیغاتی دیگر نیز در سایه آن اعتماد، مؤثرتر واقع شوند.
۹. برنامهریز رسانه و خریدار رسانه (Media Planner/Buyer)
برنامهریز و خریدار رسانه نقشهایی سنتی در دنیای تبلیغات هستند که در زمینه پلتفرمهای دیجیتال و استارتاپها نیز اهمیت دارند. برنامهریز رسانه تعیین میکند که تبلیغات یک کمپین در کدام رسانهها، در چه زمانهایی و به چه میزان منتشر شود تا به ترکیب بهینهای از دسترسی (Reach) و فرکانس دست یابد. در مورد یک پلتفرم استریمینگ جهانی، برنامهریزی رسانه میتواند شامل تصمیم برای پخش تیزرهای تلویزیونی در شبکههای پربیننده، درج آگهی در وبسایتهای پرترافیک سینمایی، یا خرید فضای تبلیغاتی روی بیلبوردهای شهری در نقاط کلیدی باشد. به عنوان مثال، هنگام اکران آنلاین یک فیلم انحصاری، ممکن است تصمیم گرفته شود که یک هفته تبلیغات محیطی گسترده در چند شهر بزرگ انجام گیرد و همزمان کمپین دیجیتال در یوتیوب و گوگل فعال شود تا طیف وسیعی از مخاطبان هدف پوشش داده شوند.
خریدار رسانه، کسی است که مذاکره و خرید فضای تبلیغاتی را بر اساس برنامهریزی انجامشده بر عهده دارد. او با شبکههای تلویزیونی، وبسایتها، پلتفرمهای آنلاین و حتی اینفلوئنسرها وارد مذاکره میشود تا بهترین قیمت و شرایط را برای خرید تبلیغات بگیرد. در دنیای امروز که مدلهای خرید رسانه متنوع (مزایدهای، مستقیم، برنامهریزیشده و …) شدهاند، خریدار رسانه باید بر روشهای نوین خرید نظیر Programmatic Advertising هم مسلط باشد. برای استارتاپها که معمولاً بودجه محدودی دارند، خریدار رسانه نقش حیاتی در بهینهسازی بودجه ایفا میکند؛ زیرا هر تخفیف یا انتخاب هوشمندانه رسانه میتواند تاثیر زیادی بر نتیجه کمپین داشته باشد. این نقشها ترکیبی از هنر و علم هستند: هنر از آن جهت که درک شهودی از مخاطب و رسانه دارند، و علم از آن رو که با اعداد و تحقیقات سروکار دارند تا تصمیمهایشان پشتیبانی دادهای داشته باشد.
۱۰. طراح تجربه کاربر در تبلیغات (UX Designer for Ads)
آخرین نقش که بهویژه در پلتفرمهای دیجیتال اهمیت یافته، طراح تجربه کاربری تبلیغات است. این تخصص ترکیبی از دانش طراحی رابط کاربری و بازاریابی است که میکوشد تجربه مشاهده تبلیغات توسط کاربر را تا حد امکان غیرمزاحم و حتی مفید سازد. برای مثال، تصمیماتی نظیر مکان قرارگیری بنرهای تبلیغاتی در رابط اپلیکیشن یا وبسایت پلتفرم، طراحی دکمههای «رد کردن آگهی» یا شمارشگر زمان باقیمانده تبلیغ، همه در حوزه UX تبلیغات قرار میگیرد. هدف این است که تبلیغات به شکلی سازگار با جریان استفاده کاربر نمایش داده شوند. یک UX دیزاینر ممکن است پژوهشهایی روی کاربران انجام دهد تا بفهمد چه نوع ارائه آگهی کمترین نارضایتی را ایجاد میکند؛ مثلاً اینکه وقفههای تبلیغاتی در استریم فیلمها چطور زمانبندی شوند یا شکل ظاهری پیامهای «حامی این برنامه» چگونه باشد که کاربر را دلزده نکند.
همچنین این متخصص با تیم فنی همکاری میکند تا مطمئن شود عملکرد فنی تبلیغات روان و بینقص است (برای نمونه، آگهیها به سرعت بارگیری شوند، کیفیت مناسب داشته باشند و اگر کاربر دستگاهی با صفحه کوچک دارد، ابعاد آگهی تطبیق یابد). طراحی تجربه کاربری تبلیغات اهمیتش روزافزون است؛ زیرا اگر کاربران احساس کنند یک پلتفرم بیش از حد با تبلیغات بد طراحیشده آنها را آزار میدهد، به راحتی به رقبایی میروند که تجربه بهتری ارائه میدهند. بنابراین این نقش نیز بخشی از تیم تبلیغات/محصول است که اطمینان حاصل میکند تبلیغات و محتوا در کنار هم یک تجربه کاربری مثبت را شکل میدهند.
(البته مشاغل حوزه تبلیغات به موارد فوق محدود نمیشوند و عناوین متعدد دیگری از جمله کارشناسان سئو، متخصصان بازاریابی محتوا، مدیران برند و … نیز در این عرصه فعالیت دارند. لیست بالا مهمترین و رایجترین نقشهایی را برجسته کرد که در تلاقی صنعت تبلیغات و پلتفرمهای دیجیتال شکل گرفتهاند).
ویژگیهای تبلیغات و بازاریابی در استارتاپها
فضای استارتاپی پویا و چابک است و نحوه رویکرد به تبلیغات و بازاریابی در آن تا حدی متفاوت از شرکتهای بزرگ تثبیتشده میباشد. استارتاپها معمولا با بودجه محدود و نیاز به رشد سریع مواجهند، بنابراین خلاقیت و آزمونوخطا در بازاریابی آنها نقش پررنگی دارد. در این کسبوکارها، بهجای کمپینهای بزرگ و پرهزینه، بیشتر از روشهای چریکی یا کمهزینه استفاده میشود: بازاریابی ویروسی، برنامههای ارجاع مشتری، استفاده از اینفلوئنسرهای کوچک اما تاثیرگذار، و تمرکز بر روابط عمومی خودجوش. برای مثال، بسیاری از استارتاپهای موفق اولیه کاربران خود را بدون تبلیغات گسترده بلکه از طریق ایجاد سرویس منحصربهفرد و انتشار دهانبهدهان جذب کردند.
همچنین در استارتاپها نقشهایی مانند هکرشد (که پیشتر به آن پرداختیم) بسیار جدی گرفته میشود. یک تیم کوچک رشد ممکن است متشکل از چند نفر همهفنحریف باشد که همزمان کار تحلیل داده، بازاریابی محتوا و حتی توسعه محصول را انجام میدهند. چندوظیفگی در تیمهای استارتاپی رایج است؛ مثلا ممکن است یک نفر هم مدیر شبکههای اجتماعی باشد و هم وظیفه روابط عمومی را انجام دهد. تصمیمگیریها نیز بسیار دادهمحور و سریع است: اگر یک کمپین آنلاین ظرف چند روز نتیجه نداد، فورا متوقف و ایده دیگری جایگزین میشود. فرهنگ استارتاپی پذیرای شکستهای کوچک و سریع در مسیر یافتن فرمول موفقیت در بازاریابی است.
ویژگی دیگر بازاریابی استارتاپی، جامعهمحوری و اتکا به بازخورد کاربر است. استارتاپها به دقت گوش میدهند که کاربران چه میگویند، کجا محصول را به اشتراک میگذارند و چگونه از آن یاد میکنند. این اطلاعات به آنها جهت میدهد که پیام تبلیغاتی خود را چگونه تنظیم کنند. برای نمونه، اگر کاربران بهطور غیرمنتظرهای از یک قابلیت فرعی محصول استقبال فوقالعاده و در شبکههای اجتماعی دربارهاش صحبت کردند، استارتاپ سریع آن را پررنگ و در کمپینهای تبلیغاتی بعدی بزرگنمایی کرد.
به طور خلاصه، تبلیغات در استارتاپها ترکیبی از خلاقیت، تحلیل و سرعت عمل است. رویکردی که شاید در شرکتهای بزرگتر با سلسلهمراتب بالا دشوار باشد، اما در استارتاپها به دلیل ساختار منعطف و فرهنگ جسورانه به خوبی جواب میدهد. همین رویکرد چابک باعث شده بسیاری از ترندهای جدید بازاریابی (از جمله هکرشد، بازاریابی محتوایی، A/B Testing مداوم و …) نخست در استارتاپها شکل بگیرند و سپس شرکتهای بزرگ آنها را به کار گیرند. در واقع استارتاپها آزمایشگاههای نوآوری در عرصه تبلیغات و بازاریابی هستند.
وضعیت مشاغل تبلیغات در پلتفرمها و استارتاپهای ایران
در ایران نیز طی سالهای اخیر با گسترش استارتاپهای فناوریمحور و پلتفرمهای نمایش خانگی، اهمیت حوزه تبلیغات دیجیتال و مشاغل مرتبط با آن افزایش یافته است. پلتفرمهای نمایش آنلاین فیلم و سریال ایرانی علیرغم الگو گرفتن از نمونههای جهانی، مدل خاص خود را در پیش گرفتهاند. این سرویسها ترکیبی از مدل اشتراکی و تبلیغاتی را به کار بستهاند به طوری که همزمان از کاربران حق اشتراک میگیرند و میان برنامهها تبلیغ پخش میکنند. این رویه که در آغاز به دلیل هزینههای بالای تولید محتوا و ضعف قانون کپیرایت به عنوان چارهای برای جبران هزینهها توجیه میشد، با اعتراضاتی از سوی کاربران نیز همراه بوده است. بسیاری از مشترکان ایرانی گلایه داشتند که چرا باید هم پول اشتراک و اینترنت بدهند و هم وسط تماشای سریالها ناچار به دیدن تبلیغات ناخواسته شوند. در غیاب قوانین روشن در زمینه حقوق مخاطب، سهم تبلیغات در این پلتفرمها نه تنها کم نشده بلکه پررنگتر نیز شده است. با این حال، نیاز مالی این سرویسها به تبلیغات و عدم تکافوی درآمد صرف اشتراک، موجب ادامه این روند شده است.
از منظر فرصتهای شغلی، ورود تبلیغات به سرویسهای VOD ایرانی باعث شده جایگاههای شغلی جدیدی شکل بگیرد. برای مثال اکنون پلتفرمهایی دارای بخش تبلیغات و درآمدزایی هستند که وظیفه ارتباط با آگهیدهندگان، زمانبندی پخش آگهیها و طراحی فرمتهای تبلیغاتی را بر عهده دارد. شرکتهای تبلیغاتی تخصصی نیز بهوجود آمدهاند که روی همین بسترها متمرکزند. این شرکتها در واقع واسط بین برندهای تبلیغدهنده و پلتفرمهای آنلاین ایرانی هستند و مشاغلی نظیر کارشناس فروش آگهی، اکانت منیجر (مدیر ارتباط با مشتری تبلیغاتی) و طراح کمپین دیجیتال در آنها فعال است.
علاوه بر حوزه سرگرمی، در کل اکوسیستم استارتاپی ایران تقاضا برای متخصصان بازاریابی دیجیتال رشد چشمگیری داشته است. استارتاپهای ایرانی – از تاکسی اینترنتی گرفته تا فروشگاههای آنلاین و اپلیکیشنهای خدماتی – برای جذب کاربران رقابت شدیدی دارند و عمدتاً به شبکههای اجتماعی (مثل اینستاگرام)، تبلیغات در موتورهای جستجو و همکاری با اینفلوئنسرها متکی هستند. به دلیل محدودیتهایی نظیر عدم دسترسی رسمی به برخی پلتفرمهای تبلیغاتی جهانی (مثل گوگلAds به خاطر تحریمها)، بازار تبلیغات دیجیتال ایران تا حدی بومیسازی شده و شرکتهای داخلی راهکارهای جایگزین ارائه دادهاند. به طور مثال برخی مارکتهای داخلی شبکه تبلیغاتی خود را دارند یا رسانههای پربازدید ایرانی مستقیماً فضای تبلیغاتی میفروشند. در این میان، نقشهایی مثل کارشناس سئو، مدیر شبکههای اجتماعی، تحلیلگر کمپین و متخصص هکرشد در ایران رواج یافته و بسیاری از جوانان در حال آموختن این مهارتها هستند. حتی با رشد صنایع خلاق مانند بازیسازی و تولید محتوای آنلاین، حوزه تبلیغات دیجیتال تبدیل به یکی از جذابترین عرصههای شغلی برای نیروهای خلاق و فنی شده است.
با این حال، چالشهایی نیز وجود دارد. یکی از آنها محدودیتهای اینترنت و فیلترینگ است که اثربخشی برخی کانالهای تبلیغاتی (مثلا اینستاگرام یا یوتیوب) را کاهش داده و برنامهریزی کمپین را دشوارتر کرده است. چالش دیگر، وابستگی زیاد به تبلیغات درونبرنامهای است؛ کاربران ایرانی عادت کردهاند اکثر سرویسها را رایگان (یا ارزان) مصرف کنند و در عوض تبلیغ ببینند، بنابراین برای کسبوکارها اجتناب از تبلیغات و تکیه صرف بر پرداخت مستقیم کاربر سختتر است. این به معنای آن است که متخصصان تبلیغات در ایران باید خلاقیت بیشتری به خرج دهند تا با وجود محدودیتها، پیام برند را به مخاطب برسانند و در عین حال از خشمگین شدن او به دلیل حجم تبلیغات بکاهند.
در مجموع، حوزه مشاغل تبلیغات در پلتفرمها و استارتاپهای ایران نوپا اما روبهرشد است. هرچه صنعت دیجیتال ایران گستردهتر میشود، اهمیت نیروهای متخصص در بازاریابی و تبلیغات بیشتر احساس خواهد شد. پلتفرمهای ایرانی اگرچه شاید هنوز از استانداردهای جهانی در تنوع مدلهای درآمدزایی (مثلا ارائه گزینه اشتراک بدون تبلیغ با هزینه بیشتر) عقب باشند، اما مسیر توسعه آنها ناگزیر با تربیت و بهکارگیری متخصصان تبلیغات دیجیتال گره خورده است. به بیان ساده، آینده استارتاپهای ایرانی در گرو خلاقیت بازاریابان و تبلیغاتچیهای آنها است که بتوانند با کمترین هزینه، بیشترین مخاطب را جذب و حفظ کنند.
چشمانداز پیشِ رو نشان میدهد که تبلیغات در پلتفرمهای فیلم و سریال به یکی از اضلاع بنیادین اکوسیستم رسانهای دیجیتال تبدیل شده و این امر نقشها و مشاغل انسانی در این حوزه را بهطرزی بنیادین متحول خواهد کرد. هرچه فناوریهایی نظیر هوش مصنوعی و تحلیل کلانداده بیشتر بر فرآیندهای تبلیغاتی مسلط شوند، جایگاه نیروی انسانی بیش از پیش به سوی وظایف خلاقانهتر و راهبردیتر سوق خواهد یافت. مدیران تبلیغات و بازاریابی در آینده نزدیک احتمالا کمتر به خریدوفروش دستی فضای آگهی یا تنظیم زمانبندی پخش مشغول خواهند بود و در عوض تمرکز خود را بر طراحی کمپینهای بدیع، روایتپردازی خلاق برای برندها و نظارت بر عملکرد الگوریتمهای هوشمند تبلیغرسان معطوف میکنند. به بیان دیگر، بخشی از کارکردهای سنتی نیروی انسانی در صنعت تبلیغات به ماشینها و الگوریتمها واگذار میشود و انسانها در بخشهایی نقشآفرینی میکنند که نیازمند ذوق، ابتکار و درک عمیق از ظرایف انسانی است. یک پیامد محتمل این دگرگونی آن است که برخی عناوین شغلی کلاسیک در تبلیغات (از برنامهریز رسانهای گرفته تا کارگردان هنری تیزرهای تلویزیونی) کمرنگ شده یا ماهیتی کاملا متفاوت پیدا کنند و در عین حال تخصصهای نوینی پیرامون تحلیل دادههای رفتاری مخاطبان، طراحی تجربههای تعاملی تبلیغاتی و مدیریت پلتفرمهای دیجیتال ظهور خواهد کرد.
در مورد ایران، اکوسیستم تبلیغات دیجیتال باید خود را برای موج تغییرات پیشگفته آماده کند. پلتفرمهای داخلی و شرکتهای تبلیغاتی سنتی در کشور، برای آنکه در عصر جدید رقابتپذیر بمانند، نیازمند بازاندیشی در نقشها و سرمایهگذاری جدی بر مهارتهای نوین هستند. آموزش نیروهای متخصص در زمینه تحلیل داده، هوش مصنوعی و بازاریابی محتوای خلاق باید در اولویت قرار گیرد. همچنین تعامل سازنده میان پلتفرمهای ایرانی و کسبوکارهای تبلیغاتی میتواند به ایجاد راهکارهای بومی متناسب با شرایط خاص بازار ایران بینجامد؛ راهکارهایی که ضمن بهرهگیری از روندهای جهانی، به محدودیتها و نیازهای محلی نیز توجه داشته باشند. در نهایت، پرسشی که پیش روی تمامی دستاندرکاران این عرصه قرار دارد، این است که چگونه میتوان در دنیایی که پلتفرمهای استریم بر مدار داده و الگوریتم میچرخند، جایگاه انسان (چه بهعنوان خالق پیامهای تبلیغاتی و چه بهعنوان مخاطب آگاه) را حفظ کرده و ارتقا داد؟ پاسخی که صنعت تبلیغات در سالهای آتی به این پرسش میدهد، مسیر آینده آن را هم در مقیاس جهانی و هم در ایران رقم خواهد زد.
فراز اسدی
منابع:
Netflix Q4 Earnings Report (2024)
NPAW Report – State of Streaming Advertising & Analytics (2023)
PwC Global Entertainment & Media Outlook
Reuters – Netflix hires two top ad executives from Snap (2022)
Simulmedia – Netflix Advertising Guide for Marketers (2025)
ChiefMartec – Growth Hacker is the new VP Marketing
Spokes Digital – The Role of Growth Hacker Marketing
Digital Content Next – Streaming revenue sources are shifting (2024)
StreamTV Insider – US streaming ad revenue growth forecast (2024)