بحران آب؛ سوژه مغفول در سینمای ایران/ این ۳ فیلم را ببینید

- 7 دقیقه مطالعه
سینمای داستانی ایران برخلاف سینمای مستند و کوتاه، به ندرت به آب به عنوان یک سوژه نگاه کرده و برای دراماتیزه کردن آن تلاش چندانی به خرج نداده است.     

به گزارش فیلم نت نیوز، یکی از جدی‌ترین بحران‌های جهانی که همیشه در کمین کشورهای مختلف نشسته، بحران کم‌آبی است که این روزها کشورمان هم به نوعی درگیر آن شده است. سینما به عنوان هنر هفتم، گهگاه به این موضوع مهم پرداخته و آثاری را خلق کرده است که از نمونه‌های شاخص جهانی آن می‌توان به فیلم‌هایی همچون محله چینی‌ها، دنیای آب، کتاب الی و مدمکس: جاده خشم اشاره کرد. البته در سینمای ایران کمتر چنین رویکردی وجود داشته و کمتر فیلمسازی این موضوع حساس و کلیدی را دستمایه اثر سینمایی خویش قرار داده است. حال به همین بهانه، نگاهی به سه فیلم شاخص سینمای ایران در این باب می‌اندازیم که تماشای آن می‌تواند برای تماشاگر جذاب باشد.

تنوره دیو: روستای متروک و قناتی خشک شده

کیانوش عیاری به شهادت کارنامه سینمایی‌اش، فیلمساز دغدغه‌مندی است که به مسائل مهم و کلیدی می‌پردازد حتی گاه جریان‌ساز شده و با فیلمی همچون بودن یا نبودن به مساله اهدا عضو و جا افتادن آن در فرهنگ جامعه، کمک شایانی کرده است. عیاری در نخستین ساخته سینمایی خود با نام «تنوره دیو» سراغ آب و تاثیر آن روی یک روستای کویری می‌رود. جایی که قنات اصلی روستا به واسطه حفر چاه‌های عمیق خشک شده و کار به جایی رسیده که مردم روستا به کاروانسرای نزدیک زیارتگاه کوچ کرده‌اند. عیاری در پرده نخست فیلم به خوبی طرح مساله کرده و با ورود قهرمان خود محمدعلی، قصه را به نقطه عطف نخست می‌رساند؛ عزم جزم قهرمان برای لایروبی قنات خشک شده آن هم در حالی که کلعبلی به عنوان مالک چاه عمیق مخالف سرسخت آن به حساب می‌آید. عیاری از قهرمان و ضدقهرمان در تنوره دیو با ظرافت بهره گرفته و حسن علی برادر محمدعلی را حدفاصل این دو قرار داده است.

به مرور هرچه که فیلم جلوتر می‌رود، کشمکش‌ها بیشتر شده و آب نقش دراماتیک‌تری پیدا می‌کند. نقطه عطف دوم نیز شوک خوبی به فیلم داده و آن را به سمت پرده پایانی می‌برد. تنوره دیو از معدود فیلم‌های تلخ سینمای ایران به حساب می‌آید که به موضوعی کلیدی به نام آب پرداخته و در این باب به شیوه‌ای کاملا سینمایی هشدار می‌دهد. کارگردانی شسته رفته عیاری در کنار گروه بازیگران درخشان آن از جهانگیر الماسی، سیروس گرجستانی و مجید مظفری تا زنده‌یادها اسماعیل محمدی و مهری مهرنیا، از دیگر نقاط قوت فیلم هستند که تنوره دیو را پس از گذشت چهل سال همچنان سرزنده و روپا نگه داشته‌اند.

 آب، باد، خاک: یک سمفونی جاودان

«آب، باد، خاک» یکی دیگر از فیلم‌های مطرح تاریخ سینمای ایران که در دهه شصت در جشنواره‌های معتبر جهانی درخشیده و جزو نخستین فیلم‌هایی است که دروازه‌های جهانی را گشوده‌اند. فیلم تکان‌دهنده‌ای که امیر نادری پیش از مهاجرت همیشگی‌اش از ایران ساخته و قصه دو خطی‌اش حول محور آب در منطقه‌ای خشک و بی‌آب و علف می‌گردد. داستان نوجوانی که به زادگاه خود رفته است اما به خاطر نبود آب، مردم منطقه کوچ کرده و پدر و مادرش نیز همراه آنها رفته‌اند. نادری به خوبی از سه عنصر کلیدی طبیعت در فیلم خود بهره گرفته و اسکلت فیلم خود را بر پایه آن بنا نهاده است. در این سفر اودیسه‌وار که تکیه بر انتظار دارد، نادری تماشاگر با صبر و حوصله را همراه خود کرده و یک پایان شگفت‌انگیز به او هدیه می‌دهد؛ جایی که سرانجام قهرمان داستان پس از مصائب فراوان و در حالی که از یافتن پدر و مادرش ناامید شده است، کلنگی برداشته و به زمین می‌زند و آب فوران می‌کند. پایانی انتزاعی مابین واقعیت و رویا که با سمفونی هفت بتهوون ترکیب حیرت‌انگیزی ساخته و ماندگاری فیلم در گذر زمان را تضمین کرده است.

خسته نباشید: گمشده در کلوت!

از بین نسل جوان‌ترهای سینما، محسن قرایی و افشین هاشمی در نخستین ساخته سینمایی خود سراغ سوژه‌ای در دل کویر کرمان رفته‌اند که آب هم تکه‌ای مهم از آن به حساب می‌آید. «خسته نباشید» ملودرام گرم و سرحالی با محوریت زوجی ایرانی/آمریکایی است و به سفری پرماجرا همراه دو جوان کرمانی به کلوت‌های اطراف گره می‌خورد؛ سفری که در آن این زوجِ فرزند از دست داده به شناخت تازه‌ای از خود رسیده و آب نقشی حیاتی در این پایان خوش دارد. همراه شدن یکی از جوان‌ها و مسافر غیر ایرانی‌اش با مقنی محلی قنات، جهان تازه‌ای را گشوده و شهر زیرزمینی شگفت‌انگیزی را به تصویر می‌کشد؛ سلسله قنات‌هایی که قرن‌ها آب منطقه را تامین کرده و آبادانی و خوشی را برایشان رقم زده است. زوج جلال فاطمی و غوغا بیات کاملا متناسب نقش‌هایشان بوده و در کنار آنها زنده‌یاد حسام محمودی نیز در نقش کارمند اخراجی هتل قرار گرفته و شیرینی خاصی به «خسته نباشید» بخشیده است.

ذر پایان می شود گفت، سینمای داستانی ایران برخلاف سینمای مستند و کوتاه، در چهل سال گذشته به ندرت به آب به عنوان یک سوژه نگاه کرده و برای دراماتیزه کردن آن تلاش چندانی به خرج نداده است.

محمد جلیلوند

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

پربازدیدها