به گزارش فیلمنتنیوز، مستند تاریخی «سرپتیها» ساخته کیوان مهرگان از روز جمعه ۱۱ مرداد ماه در پلتفرم فیلمنت توزیع شده است. این مستند به بررسی تاریخ جنبش مشروطه خواهی در استان کرمانشان نگاهی دوباره و تحلیلی انداخته است و از زوایای مختلفی آن را مورد ارزیابی قرار داده است. به مناسبت توزیع مستند «سرپتیها» گفتگویی با کیوان مهرگان کارگردان و تهیه کننده این مستند تاریخی انجام دادیم.
به عنوان پرسش نخست، چرا مردم و خصوصا نسل جوان، باید این مستند را ببیند؟
کیوان مهرگان: برای درک بهتر مسئله اجازه بدهید بین خاطره و تاریخ یک مرز مشخص بگذاریم. ساختار ذهنی انسان به گونهای طراحی شده است که برای دوام آوردن باید برخی خاطرات را فراموش کند. زیرا انسان را در گذشته نگه میدارد و به مثابهی یک وزنه عمل میکند که اجازهی تحرک را از او سلب میکند. اما تاریخ کاملا برعکس است. زندگی اجتماعی انسان به گونه ای طراحی شده است که برای آینده باید گذشته را مدام مرور کند، به تعبیر دیگر ملات اصلی تمدن، تاریخ است، تاریخ را باید خواند، چون عملکردش مانند بال پرواز است و به انسانها امکان پریدن دسته جمعی میدهد. برای همین است که در تمام ممالک پیشرفته به تاریخ اهمیت زیادی می دهند. تا کنون به این مساله دقت کردهاید چرا کشورهای مهم دنیا دست به تاسیس موزه می زنند؟ لندن را با ویکتوریا آلبرت، پاریس را با لوور، نیویورک را متروپولیتن و سنپطرزبورگ را با موزه هنرهای سنپطرز بورگ می شناسیم.
این به دلیل اهمیت تاریخ در شکل دهی حافظه جمعی است. داشتن حافظه جمعی مقدمه شکل دادن رویای جمعی است و رویای جمعی مقدمه پیشرفت است.
اساسا شهرها وقتی به مرحله مدنیت میرسند که نه اتوبان، مال و ساختمان های عظیم بلکه موزه داشته باشند.
این تکاپوی دیوانه اعراب حاشیه خلیج فارس برای ساخت موزههای عجیب و غریب تلاشی برای غلبه بر فقدان حافظه جمعی است. حاکمان کشورهای حاشیه خلیج فارس به این درک رسیدهاند که کشورهای فاقد تاریخ، کشورهایی سست و به سرعت آسیپپذیری هستند.
شما فکر میکنید چرا در جنگ ها وقتی شهری اشغال می شود، پیش از کارخانه ها و بانک ها سراغ موزههای آنها می روند که تخریب یا غارت کنند؟ برای اینکه قلب مغلوب را بزنند و امکان بازگشت به پیش از پیروزی را بگیرند. برای همین هم است که تمامِ تلاشِ دشمنان و رقبای هر ملتی، اول از همه حمله به تاریخ آن کشور است همهی آنچه که گفتم نشان میدهد که ما باید با چنگ و دندان از آنچه به عنوان تاریخ ایران از آن یاد میشود، نگهبانی کنیم چون بهترین راه غلبه بر یک کشور حمله به تاریخ آن ملت است.
تا حالا به این نکته دقت کرده اید چرا ما بعد از حمله اعراب مسلمان شدیم ولی عرب نشدیم؟ چون تاریخ داشتیم. فردوسی با اتکا به چه موادی کاخ عظیم شاهنامه را بنا کرده؟ اتکای فردوسی به تاریخ قبل از اسلام در ایران بود به تاریخ افسانهای ایران! فردوسی توانست با یک مدیوم جدید، چنان گنبد آهنینی دور ملت ِایران بسازد که ۱۴۰۰ سال است که مار را از گزند عرب شدن نگه داشته است و در آینده هم نگه خواهد داشت.
این مستند نیز کوششی برای به خاطر آوردن و تلاشی برای صیانت از تاریخ است و دعوتی به تماشای تاریخ است و به خاطر آوردن همان حافظهی جمعی است.
آقای مهرگان، این مستند «سرپتیها» چقدر به ایرانِ امروز شبیه است؟ یعنی قصهی یارمحمدخان و کارهایی که کرده است؛ چه شباهتهایی با اکنون و حالِ حاضرِ ایران دارد؟
کیوان مهرگان: این فیلم در روز ۱۴ مرداد ۱۴۰۱( یکسال پیش) ساعت ۱۰ صبح تدوین اولیهاش به اتمام رسید و ساعت ۱۷ همان روز عصر در تماشاخانهی مدرسه فیلمسازی هیلاج به مناست سالگرد انقلاب مشروطه اکران عمومی شد.
روزی که سناریو این فیلم را نوشتم جنگ روسیه با اوکراین تازه آغاز شده بود. در این فیلم اشاره میشود که تمام حوادث و اتفاقات شبیه سال ۱۹۰۵ میلادی و حملهی روسیه به ژاپن و شکست روسیه از ژاپن در منچوری است.که به دنبال آن، در ایران وقایع مربوط به مشروطه راه میافتد.۴۶ روز پیش از شروع اعتراضات سال گذشته ما در این فیلم نشان دادیم که جنس اتفاقات در حال وقوع در کشور شباهت بسیار زیادی به اتفاقات سال ۱۹۰۵ دارد. این یک سند مهم تاریخی است. این اعجاز سینماست که توانسته با اتکا به شواهد تاریخی تحولاتی را در جامعه رصد و پیش بینی کند. بنابراین به جز امکاناتی که در اختیار مردم است همه چیز مانند روزهای منتهی به انقلاب مشروطه است.به خاطر همین شباهت هم شده باید این فیلم را دید و درک کرد.
آقای مهرگان، فیلم «سرپتیها» با تصویری از مقبرهی یارمحمدخان تمام میشود؛ مقبرهای که در شان یک قهرمان ملی نیست بر اساس تحقیقات من بعد از انقلاب خیابانی به اسم یارمحمدخان در کرمانشاه نامگذاری می شود که پس از شهادت آیتالله بهشتی، آن خیابان به اسم شهید بهشتی تغییر می کند. در سال ۱۳۹۸ با تلاش گروهی مجددا خیابانی دیگر در کرمانشاه به اسم یارمحمدخان نامگذاری میشود اما همان سال یکی از رسانههای تندرو، انتقاد شدیدی از این موضوع میکند که یارمحمدخان، درست است که به یاری ستارخان و باقرخان رفته است؛ ولی بعد از آن جزء حزب دموکرات شد و یارمحمدخان آدمی افراطی بوده و خیانتهای زیادی کرده است و تاریخ تحریف شده است، حتی این رسانه از آقایان محمدعلی سلطانی و اردشیر کشاورز انتقاد میکندکه سفسطه میکنند؛ چون یارمحمدخان نه تنها قهرمان ملی نیست؛ بلکه یک جنایت کار است و نباید به یارمحمدخان به چشم یک قهرمان ملی نگاه کنیم بعد شما در سال ۱۴۰۱ مستندی میسازید دربارهی همین موضوع و یارمحمدخان که در حال حاضر نیز از پلتفرم «فیلمنت» در حال پخش است، آیا پاسخی برای این شبهههای تاریخی دارید؟
کیوان مهرگان: شبههای مطرح نیست! وضعیتِ زندگیِ امروزِ ایرانیان میوه شوم همین نگاه، هم به سیاست، هم به اقتصاد و تاریخ است.اینان سردمداران تحریف تاریخ و در کنار بدخواهان این کشور در صف حمله کنندگان به تاریخ این کشور هستند. هرکسی به نفعشان باشد بتوانند با اتکا به او مطامع کوتاه مدتشان را پیش ببرند از او یک امامزاده می سازند و هرکس منافع آنها را تامین نکند او را در حد یک شیطان فرو می کاهند. این نگاهی علمی و منصفانه به تاریخ یک کشور یا مردم نیست.این وضعیت رقت انگیزی که داریم محصول همین نگاه است. وقتی عملکرد شخص کاردانی همچون محمد جواد ظریف پیش چشم ماست در نگاه اینان با «گاندو» سازی روایت می شود انتظار نداشته باشید با تحریف تاریخ از یک قهرمان ملی به عنوان یک خائن و یک جنایتکار یاد نکنند. وقتی به مصدق بزرگ قهرمان ملی مردمان خاورمیانه نگاهی خائنانه دارند توقع نداشته باشید درباره چهره یارمحمدخان درست قضاوت کنند. ملاک اینان نه تاریخ که منافع فردی و باندی است.
اینها اقلیتی زورگو ، متعصب و تمامییتخواه هستند که متاسفانه با دوپینگ، نگاه تنگنظرانه و متحجرانهی خود را به تمام تاریخ و به تمام شخصیتها بسط میدهند جامعه هوشمند شده. دیگر زیر بار روایت یک طرفه نمی رود.
همین مسئله دربارهی یارمحمدخان نیز وجود دارد. ما روایت آنها را سیاسی، باندی ضد ملی و ضد ایران می دانیم.
بودجهی این فیلم از طریق خود مردم کرمانشاه تامین شده است. در این باره توضیح میدهید این امر به چه صورتی محقق شد؟
کیوان مهرگان: روزی که میخواستم این فیلم را بسازم، یک خط قرمز داشتم؛ اینکه از هیچ شخصیتِ سیاسی، اقتصادی و از هیچ مقام مسئول، نهاد عمومی و دولتی بودجهی این فیلم را نگیرم. چرا ؟ چون همانطوری که یارمحمدخان یک قهرمان ملی و مردمی است؛ همانطور که جنبش مشروطه که جنبشی مردمی و مربوط به آنان است، باید بودجه فیلم هم توسط خود مردم تامین شود. این کار چند فایده داشت. نخست ما را از شر تحمیل نظرات یک فرد، یک نهاد، یک جناح یا یک قبیله و ایل نجات می داد.دوم مردم کرمانشاه برای اولین بار بدون اینکه کاسه دریوزگی جلوی نهادی بگیرند درباره تاریخی که متعلق به خودشان است به راه افتاده اند و کاری را به سامان رسانده اند.
سوم این یک الگویی میشود که می توان بدون کمک نهادهای دولتی راه افتاد و کار کرد. بنابراین بر اساس یک رفتار که همه جای جهان متداول است با افرادی که فکر میکردیم تمکن مالی دارند و پرداخت پول برایشان سخت نیست تماس گرفتیم و ضرورت ساخت چنین مستندی را برایشان روشن کردیم آنها هم در حد وسع خود از مبالغ خُرد تا کلان در تامین بودجهی این فیلم کمک کردند و توانستیم این فیلم مستند را بسازیم.
ما هدفمان این بود که به خاطر چندرغاز یک جنبش تاریخی را به یک ایل، به یک فرد ثروتمند، به یک نهاد به یک جناح اجاره ندهیم. با این که کار جذب کمک های مالی خیلی سخت و گاه نا امید کننده بود ما از ملی بودن جنبش مشروطه در کرمانشاه از ملی بودن یارمحمدخان کرمانشاهی پاسبانی کردیم.
به عنوان سوال پایانی «سرپتیها» یعنی چه؟ این واژه چه بار معنایی دارد؟
کیوان مهرگان: «سرپتیها» دوتا معنی دارد؛ یک معنای لغوی و یک معنای تاریخی «سرپتی» در معنای لغوی یعنی سربرهنه اما در معنای تاریخی اشاره به جنبشی دارد مانند سربداران، «سرپتیها» افرادی بودند که تصمیم گرفتند در اعتراض به شرایط کلاه را از سر بردارند و اصطلاحا سرشان را در راه آرمانشان ببازند.
منبع: سایت تحلیلی خبری عصر ایران
نویسنده: فرید اخباری