نگاهی به قسمت چهاردهم «جان سخت»
جان سخت کیست؟
به گزارش فیلم نت نیوز، قسمت چهاردهم «جان سخت» قطعاً مخاطبان بسیاری را غافلگیر کرد؛ غافلگیریای که در بسیاری از مجموعهها تا پایان رخ نمیدهد و به همین دلیل این نوع از گره گشایی در داستان برای بسیاری از مخاطبان در عین تلخی میتواند لذت بخش باشد.
رسیدن به ریتم مناسب و تعلیق در سریالها برای تحت تاثیر قرار دادن مخاطب کار دشواری است که به سادگی به دست نمیآید. مراحل چینش اتفاقات و شخصیت پردازی آدمهای درگیر در فیلمنامه و ایجاد آن فضای همذات پنداری با مخاطب بخشی از کارکرد فیلمنامه است که اگر بر اساس منطق داستان و به ترتیب مناسب اتفاق بیفتد آن وقت غافلگیری مخاطب را به دست خواهد آورد؛ شبیه آنچه در بسیاری از مجموعههای خارجی دیدهایم و در نمونه داخلیاش میتوان به روند فیلمنامه در سریال «پوست شیر» و «داریوش» اشاره کرد که به خوبی توانستند مخاطب را به خوبی با خود همراه کنند و با ایجاد تعلیقهای منطقی به ناگهان مخاطب را به اوج غافلگیری ببرند. سریال «جان سخت» هم دقیقاً از همین الگو استفاده کرده است، در ابتدا آدمهای قصه را به صورت مختصر اما گویا به ما معرفی کرده است و در مسیر هر قسمت ما را بخشی دیگر از ارتباط و شخصیت آدمها و حتی گذشته آنان و نسل قبلی آنان آشنا کرده است.پیشینه آدمهای قصه و دغدغههای شخصی آنان که همچون آتش زیر خاکستر پنهان است با یک اتفاق به ناگهان نمایان میشود و آدمهایی را که در کنار هم زندگی آرامی داشتند را در مقابل هم قرار میدهد. همین شخصیت پردازی در تقسیمبندی اتفاقات به شکلی منطقی در فیلمنامه از همان ابتدا در هر قسمت لحاظ شده است به شکلی که طی ۱۳ قسمت قبلی داستان بر محوریت شخصیتها پیش میرود و روال طبیعی همانگونه که در واقعیت جاری مورد نظر مخاطب وجود دارد پیش میرود.
در همان قسمت اول غافلگیری اصلی را طی یک برخورد ساده به ما ارائه میدهد و در پیشبرد داستان به آرامی داستانش را میان ماجرای قتل وحید و زندانی شدن فرزاد، دلیل اولیه قتل بر اساس تصادف و بعد تغییر به قتل، فرار فرزاد برای خروج از کشور تا دستگیری او را در مسیر روایت داستان قرار میدهد و بعد مسیر پر فراز و نشیب گرفتن رضایت و فعالیت دوستانش را به عنوان ادامه گسترش میدهد؛ مسیر سختی که از هر زمان بارقهای از امید در آن دیده میشود ناگهان به دلایلی از دست میرود و همین موقعیت باعث میشود تا مخاطب نه تنها به عنوان بیننده بلکه در ادامه به عنوان بخشی از داستان همانند دوستان فرزاد در پی حل موضوع باشد. همین رویه صحیح از فیلمنامه است که هوشمندانه راه را برای هر نوع ایده خارج از مسیر داستان میبندد تا هیچ راه عقلانی و منطقی جز آنچه در خود داستان رخ میدهد به ذهن مخاطب برای نرسد.
پس از گذر از این ماجرا داستان به یک سکون متعادل میرسد که آشنایی یکی از اعضا گروه با شهرام (فرهاد اصلانی) چراغ تازهای برای نجات فرزاد ایجاد میکند و از اینجا باز داستان وارد همان شیب تند اتفاقات میشود. مرحله به مرحله تا جایی که در قسمت چهاردهم تعلیق به اوج میرسد و بخش مهمی از گره افکنیهای قبلی اینجا با غافلگیری مخاطب گشوده میشوند.
پیچش داستان در این قسمت به اوج رسیده است، اتفاقات در دو سمت تهران و قشم دومینووار اتفاق میافتد و همین جذابیت داستان برای ادامه را بیش از پیش ایجاد میکند.
نکته مهم در قسمت چهاردهم زمانبندی است که در خود اتفاقات توسط نویسنده جایگذاری شده است، شاید چند دقیقه دیرتر و زودتر آمدن آدمها میتوانست سرنوشت آدمها را به گونهای دیگر رقم بزند.
جان سخت در فیلم نت
بازی بازیگران در این قسمت به اوج رسیده است، آنچه از یک بازیگر برای ارائه حس و حال موقعیت توقع داریم در این قسمت شاهدیم. در حقیقت گویی نقطه اوج داستان باعث اوج و بلوغ در بازی بازیگران هم شده است. بازی بسیار هوشمندانه و دقیق علی عمرانی و نسرین مقانلو در همان بخشهای کوتاه حضورشان یکی از نقاط قوت این مجموعه است. پدر و مادری داغدار که حالا برای قصاص هر دو در مقابل هم قرار دارند، پدر برای نجات جان فرزند زندانیاش مایل به رضایت بود و حالا قصاص یک جوان دیگر را در تسکین دردش بیاثر میداند و از سوی دیگر همسرش را نمیخواهد وادار به کاری خلاف میلش کند و در مقابل مادری که اگرچه درد مادر دیگر را با همه وجودش درک میکند اما دردی که در دل دارد را گویی هیچ چیزی تسکین نمیدهد.
بازی مجتبی پیرزاده در صحنه چاه خصوصاً در هنگام وقوع اتفاقات که او تنها صدای بالا را میشنود و بازی مهرداد صدیقیان که در این بخش نقش و موقعیت شخصیت را به خوبی درک کرده و آن را فهمیده است. نوعی درد و اضطراب پنهان که از طریق چهره ارائه میکند و قطعاً یکی از بازیهای خوب او در این سالها را باید همین مجموعه دانست.
سریال «جان سخت» تا اینجا نشان داده رگ خواب مخاطب را در دست دارد و هر زمان که احساس میکند داستان رو به آرامی است، با ایجاد یک موقعیت ویژه باز مخاطب را به دیدن ادامه ترغیب میکند.
قسمت چهاردهم احتمالاً آغازگر ورود به بخش نهایی و پایان سریال است، حالا مشخص نیست نام سریال در حقیقت ارجاع به کدام شخصیت داستان است.
فرزاد که پای چوبه دار است؟ اشکان که در ته چاه گرفتار است و حالا رنجی عظیم را باید تحمل کند؟ جان سخت کیست؟ برای پاسخ باید تا پایان سریال منتظر ماند.
نوید جعفری
۲ دیدگاه. دیدگاه تازه ای بنویسید
جان سخت فرزاد یا اشکان است
من میگم اشکان جان سخت چرا چون همه ی دوستاش موردند