مرتضی عقیلی ستاره سالهای دور سینمای ایران که از زمستان گذشته پس از چهار دهه اجازه کار در ایران را گرفت و با یک تئاتر روی صحنه رفت، در مصاحبه با فریدون جیرانی به بازگویی برخی از خاطراتش در غربت پرداخته است. او از روزهای دشوار زندگی در آمریکا سخن گفته و در مورد ملاقاتش با پیتر فالک، بازیگر اهل این کشور چنین میگوید: مدتی در آمریکا غیر از کار تئاتر مجبور شدم کار امداد اتومبیل انجام دهم. یک روز به من دستور دادند به خیابان بورلی هیلرز، به منزل آقایی به نام پیتر بروم. وقتی به آنجا رسیدم، در خانه به یک حیاط باز شد و آقایی در آن گلف بازی میکرد که وقتی برگشت دیدم پیتر فالک است. جلو آمد و از من خواست پنچری رولز رویس را بگیرم. حین کار به او گفتم: «من فیلم معجزه سیب شما را خیلی دوست داشتم. بازی شما در این فیلم خیلی خوب بود و حقتان بود که بابتش اسکار بگیرید؛ اما فیلم آخرتان که در آن نقش پدربزرگ را داشتید فیلم خوبی نبود و اگر من جای شما بودم بازی نمیکردم.» او ناراحت شد و گفت: «تو که هستی که در مورد فیلم من نظر بدهی؟ تو یک راننده هستی که آمدهای پنچری ماشین من را بگیری.» من به او توضیح دادم: «نه من هم در حرفه شما کار میکردم. بازیگر بودم. بالای هفتاد فیلم سینمایی بازیکردهام که در سیتای آنها نقش اول بودهام. چهار فیلم سینمایی ساختهام. مثل تو که در کشورت جایزه اسکار بردی، اسکار کشور خودم را بهنام جایزه سپاس بردهام. ولی الان مجبورم که چنین کاری کنم.» در ادامه او گفت: «کنار برو و به ماشین من دست نزن.» فکر کردم ناراحت شده، اما از خانمی در خانه خواست دوربین بیاورد و از من و خودش عکس بگیرد. او گفت: «دیگر برای کار به خانه من نیا، چون تو همکار و همصنف من هستی و دوست ندارم در چنین موقعیتی ملاقاتت کنم.»