این روزها که علی شادمان در نقشهای مختلف میدرخشد، خیلیها یاد هنرنمایی او در نقش یک کودک معلول در فیلم سینمایی «میم مثل مادر» میافتند. آن اثر، اولین حضور شادمان در سینما بود و او بعدها به خوبی توانست گلیم خودش را از آب بیرون بکشد. با این همه، کودکان خاطرهساز دیگری هم در سینما و تلویزیون سراغ داریم که نتوانستند یا به هر دلیلی نشد که خودشان را بالا بکشند؛ بچههایی که بعضا تنها و افسرده رها شدند و البته بعضیهایشان هم دنبال یک زندگی دیگر رفتند.
عدنان عفراویان شاید معروفترین کودک گمشده تاریخ سینمای ایران باشد. او در اثر فوقالعاده مهمی مثل «باشو غریبه کوچک» خوش درخشید و بعد از آن رها شد. تلخی داستان باشو را همه میدانند؛ آنجا که آخرین خبر از او، سیگارفروشیاش در لشکرآباد اهواز بود.
میر فرخ هاشمیان یا علی «بچههای آسمان» هم کموبیش سرنوشت مشابهی داشت. او بعد از درخشش در فیلم مجید مجیدی سالها رها شد، اما با حضور در سریال کیمیا بار دیگر بختش را برای بازگشت به دنیای بازیگری آزمود.
مهدی باقربیگی اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد با حضور در «قصههای مجید» حسابی برای ایرانیان خاطرهسازی کرد. او زاده کرمان بود که باید نقش یک پسربچه شیرین و ماجراجوی اصفهانی را بازی میکرد. خودش میگفت کیومرث پوراحمد بر سر تلفظ اصفهانی برخی کلمات مدام با او سر و کله میزد. باقربیگی در بازیگری به نقطهای که آن سالها انتظار میرفت نرسید، اما بعدها به اتکای آن شهرت عضو شورای شهر شد.
مجید نیرومند در فیلم مشهور امیر نادری به نام «دونده» درخشید و در نقش «امیرو» چشمها را به خودش خیره کرد. با این حال او هم بعدتر در سینمای ایران به جایگاه مورد انتظار دست پیدا نکرد.
الهام علییاری و خواهرش الهه علییاری کاراکتر دو کودک یکی از مشهورترین فیلمهای سینمای ایران یعنی «خواهران غریب» را بازی کردند، اما دیگر در عالم سینما خبری از آنها نشد.
عباس عالیزاده را مخاطبان سینمای ایران با نام «بشیرو» میشناسند؛ کاراکتری به یادماندنی در فیلم سینمایی «به خاطر هانیه». این فیلم سال هفتادوسه توسط کیومرث پوراحمد ساخته شد. پوراحمد یک بار دیگر در یکی از اپیزودهای «سر نخ» از عالیزاده استفاده کرد و باز هم این پسر بوشهری خوش درخشید، اما دیگر خبری از او نشد.
بابک احمدپور در برخی فیلمهای زندهیاد کیارستمی همچون مشق شب و خانه دوست کجاست به ایفای نقش پرداخته است. بیست سال بعد از ساخت خانه دوست کجاست، مستندی از زندگی بابک احمدپور و برادرش تهیه شد که «درخت زندگی» نام داشت. او هنگام تولید این مستند، در یک مرکز خرید در شمال شهر تهران مشغول کارگری بود.
روژان آریامنش نقش دختر کوچک تقی عشقی در سریال به یادماندنی «خوشرکاب» را بازی میکرد. او در آن سالها در کارهای دیگری همچون سریالهای معصومیت از دست رفته و دردسر والدین و نیز فیلم سینمایی نصف مال من، نصف مال تو بازی کرد، اما تبدیل به بازیگر پرکار و مطرحی نشد.
سپهر آزادی، پسربچه دوستداشتنی کارهای کودک و نوجوان در دهه هفتاد بود که با حضور در آثاری مثل سیب خنده،مجید دلبندم و دنیای شیرین، به شدت مورد توجه قرار گرفت. با این حال او بعدتر مهاجرت کرد. در سریال دنیای شیرین، زهرا جواهری هم نقش خود شیرین را بازی میکرد که بعدها به سمت عروسکگردانی رفت.
آلما اسکویی هم یکی دیگر از دختربچههای فیلمهای شیرین سینمای ایران در دهه هشتاد بود. او در آثاری همچون نصف مال من، نصف مال تو و گل یخ به ایفای نقش پرداخت، اما پس از آن چندان در این حرفه دوام نیاورد و اخباری دال بر مهاجرتش به اروپا منتشر شد.