این چند روز یاد و خاطره سریال «زیر آسمان شهر» به خاظر اظهارات یک خواننده پاپ در ذهن مخاطبان زنده شده است؛ جایی که خشایار اعتمادی گفته رضا عطاران و مهران غفوریان به سفارش تهیهکننده زیر آسمان شهر که با او اختلاف داشته، اسم خشایار را روی کاراکتر سرایدار خانه گذاشتهاند تا اسباب تحقیر و تمسخر او را فراهم کنند! نمیدانیم؛ فقط خداوند از قلبها و نیتها آگاه است، اما شاید اسم پسر خشایار مستوفی را هم به خاطر اختلاف با خانواده مسعود کیمیایی گذاشتند فولاد یا پولاد! جالب است که نام خانوادگی مرحوم ملکه رنجبر در این سریال هم «فرامزی» تعیین شد که در واقع فامیلی فریده فرامرزی، همسر رضا عطاران است. مرحوم رنجبر در این سریال یک دختر هم داشت که از قضا نام او هم «فریده» بود. بعدها هم عطاران در مجموعه «بزنگاه» از نام خانوادگی سوسن پرور به عنوان فامیلی خانواده فیلم سود برد و تا جایی هم که میتوانست با آن شوخی کرد. البته شاید اینها همه از سر دشمنی بوده است!
نمیدانیم اسم حمید لولایی با چه فلسفهای شد خشایار مستوفی و یکی از دوستداشتنیترین سرایدارهای تلویزیون ایران را خلق کرد. هر چه هست اما سرایداری هم شغلی شرافتمندانه و نیکوست، مثل پزشکی، مهندسی، معلمی، کارمندی، کارگری و بقیه مشاغل نافع به حال جامعه. این که کسی تصور کند همنامی یک کاراکتر سرایدار با او در جهت تخریبش بوده، نشان میدهد خودش برداشت درستی از حقایق و ارزشهای اجتماعی ندارد.