محمدعرفان صدیقیان در یادداشتی به تحلیل سریال «مرداب» ساخته برزو نیک نژاد که از پلتفرم فیلم نت پخش می شود، پرداخته است.
به گزارش فیلم نت نیوز، پلتفرم فیلم نت این روزها به واسطه پخش دو مجموعه «مرداب» و «دفتر یادداشت» در کانون توجه مخاطبان قرار گرفته است و در میان سکوهای نمایش خانگی، بهترین عملکرد را در جذب مخاطب دارد. نکته مهم و ممتاز سریالهای یاد شده در این است که هر دو اثر، برمبنای الگوهای ساختارمند ژنریک شکل گرفته و بسط یافتهاند.
«مرداب» درامی معمایی و قصه محور به تهیه کنندگی محمد شایسته و کارگردانی برزو نیک نژاد است که از همان قسمت اول، با طرح داستانی گیرا و خلق شخصیتهای مرموز و چند لایه مخاطبان زیادی را با خود همراه کرده است. مجموعهای که از فیلمنامهای مهندسی شده و پرجزئیات بهره میبرد و به هیچ عنوان هوش تماشاگر را دست کم نمیگیرد. پلات مرکزی و همچنین خرده روایتهای «مرداب» که پیرامون شخصیتهای فرعی شکل گرفتهاند، در ساختاری تو در تو طراحی شده و روابط علی و معمولی آنها با یکدیگر، موتور محرکه درام را پیش میبرد. برخلاف بسیاری از مجموعههای داستانی پلیسی و معمایی که ضعف موجود در منطق روایی و چینش شخصیتها موجب میشود تا گسترش طرح بر مبنای چرخشهای متعدد و بیاثر داستانی پی ریزی شود، «مرداب» با بهره گیری درست و کم نقص از الگوهای رایج در این ژانر موفق شده از همان قسمت نخست، با پرداختی درست و بهرهگیری از زنجیرهای به هم پیوسته از پرسوناژها و قصههای که برمبنای کنش آنها شکل گرفته است، به گونهای منطقی و گیرا روایت داستانی خود را عرضه کند. به علاوه «مرداب» سرشار از ایدههای داستانی خلاقانه و پرتعداد است که هریک از آنها به تنهایی میتوانند محور ساخت یک فیلم سینمایی قرار بگیرند. برای مثال در ماجرای قسمت اول این مجموعه و با بهرهگیری از فیلمنامهای با ساختار کلاسیک، شاهد گره افکنیهای پیوسته در پردههای اول و دوم فیلمنامه هستیم که پرسشهای فراوانی را برای مخاطب به وجود میآورد.
در یک سوم انتهایی، از نکات مبهم قصه تا حدی گره گشایی میشود و فیلمساز برای ایجاد اشتیاق لازم در تماشاگر برای دنبال کردن ادامه داستان، نقطه اوج درام را در پلان آخر این قسمت تعبیه میکند. رویکردی که البته در قسمتهای بعد نیز به کار گرفته میشود و همین موضوع سبب شده کنجکاوی بیننده برای دنبال کردن ادامه ماجرا به قوت خود باقی بماند. بخش قابل توجهی از فیلمبرداری «مرداب» در شمال کشور انجام شده است.
برزو نیک نژاد با تیزهوشی و البته توجه ویژه به مقتضیات فیلمنامهای که در دست داشته است، از نگاهی توریستی و کارت پستالی به منطقه اجتناب کرده و فضای وهم آلود و ناشناخته این جغرافیا را به عنوان بستری برای فضاسازی و خلق اتمسفر مورد نیاز خود به کار گرفته است. از طرف دیگر شیوه ارائه اطلاعات، با استراتژی مناسبی صورت بندی شده است و غافلگیریهای روایی و عیان شدن بُعدی تازه از پرسوناژها به گونهای هوشمندانه و بدون رو دست خوردن مخاطب رخ میدهد. مجموعه «مرداب» از حیث شیوه نقش آفرینی بازیگران نیز تماشایی است. نقطه آغازین و امن یک بازیگر برای شیوه پردازی در ارائه نقش، متن نمایشی است. تلاش نویسندگان «مرداب» در جهت خلق شخصیتهای چندوجهی باعث شده، گروه بازیگران این سریال راهنمای مناسبی برای چگونگی نقشآفرینی داشته باشند. مهدی هاشمی مانند همیشه ارائهای باورپذیر و استاندارد را به ثبت رسانده است.
«فیاض» شخصیتی مرموز است و مخاطب به تدریج به ابعاد پیچیده وجودیاش پی میبرد. او از وقایعی آگاه است که بیننده بعدها متوجه آن خواهد شد و همین مسئله، چالشهایی را برای بازیگر به وجود میآورد. مهدی هاشمی با بهره گیری از تکنیکهایی نظیر بازی در سکوت، شمایلی ویژه از «فیاض» را به تصویر میکشد. سایر بازیگران این مجموعه نیز حضوری چشمگیر دارند. امیر جعفری در نقش «اسفندیار شکیب» تلاش بسیاری کرده تا کاراکتری را خلق کند که به دور از کلیشههای مرسوم تیپیکال و کاریکاتور گونه، ویژگیهای رفتاری باورپذیری را ارائه کند. شکیپ دارای خصیصههایی اخلاقی متناقضی است و امیر جعفری موفق میشود نمود دقیقی از این تضادهای درونی را ترسیم کند. اما شاید یکی از بهترین نقشآفرینیهای این مجموعه متعلق به شهرام حقیقت دوست باشد. بازیگری که پیش از این نیز توانمندیهای خود را در مدیومهای تئاتر، سینما و تلویزیون به اثبات رسانده و این مجموعه میتواند سکوی پرتابی دوباره برای او باشد.
«مرداب» اثر مهمی در حوزه مجموعه سازی به حساب میآید. محمد شایسته که از تهیه کنندگان پرکار شبکه نمایش خانگی است، سریال پرمخاطب تازهای را در کارنامه خود به ثبت رسانده و با تولید اثر پربیننده و متفاوتی چون «مرداب» نشان داده دارای درکی درست از سلیقه مخاطبان امروزی است. برزو نیک نژاد نیز که از سریال سازان با سابقه به شمار میرود، در سومین اثرش برای شبکه نمایش خانگی، در تجربهای تازه و متفاوت توانسته مجموعهای را کارگردانی کند که با درهم آمیزی متناسب ویژگیهای ملودراماتیک و معمایی، مخاطب را با خود همراه میکند.
محمدعرفان صدیقیان
روزنامه سازندگی