بیستوسه سال پیش در چنین روزی اولین قسمت از برنامه نود روی آنتن رفت؛ یک شوی نو با مجری جوان و ماجراجویش که به سرعت نور جای خودش را بین مخاطبان باز کرد. این برنامه اوایل شنبهها روی آنتن میرفت، اما تداخلش با لیگ قهرمانان اروپا باعث کوچ همیشگی آن به دوشنبهشبها شد. بیست سال بر این منوال گذشت و صراحت، صداقت و صمیمیت عادل فردوسیپور باعث شد حتی بسیاری از غیرفوتبالیها هم پای برنامه او بنشینند. بعد از دو دهه، درست چند روز بعد از آن که نود با آرای بالای مردمی در جشنواره جامجم به عنوان محبوبترین برنامه سال برگزیده شد، سازمان صداوسیما برای همیشه به پخش آن پایان داد. حتی این مجال برای عادل و همکارانش فراهم نشد که آخرین برنامه سال نود و هفت را با آیتمهای ویژه نوروزیاش روی آنتن ببرند. نود رفت و بساط گزارشهای جذاب عادل هم از شبکه سه برچیده شد.
راستش این است که حالا دلتنگ آن روزهاییم؛ دلتنگ «چه میکنه»های عادل و «فوق واکنش»های مزدک، دلتنگ سالی یک سریال رضا عطاران که به عهد او با مخاطبان تبدیل شده بود و هنوز هم بازپخش هر کدام از آنها آنتن را قبضه میکند، دلتنگ کوچه اقاقیا با منوچهر نوذری نازنین، دلتنگ زیر آسمان شهری که مهران غفوریان در آن نفس میکشید و نود شبیهای مسلسلوار مهران مدیری، دلتنگ کلکلهای فرزاد حسنی با میهمانانش، دلتنگ ساختارشکنیهایی مثل در پناه تو، در قلب من و خط قرمز، دلتنگ کارهای تاریخی از جنس سر بداران و هشت بهشت و روزی روزگاری… نه این که در این سالها هیچ کار خوبی نشده باشد، نه؛ اما هوای تلویزیون انگار آن روزها سبکتر و دلچسبتر بود، زمانی که دایره خودیها اینقدر تنگ نشده بود و سه، چهار کانال موجود، بیشتر از دهها شبکه فعلی مخاطب داشت.