رقابتی که جهان ورزش را زیر و رو کرد
دوئل کتانی ها: آدیداس در مقابل پوما
به گزارش فیلم نت نیوز، مستند سریالی «دوئل کتانیها: آدیداس در مقابل پوما» (Sneaker Wars: Adidas v Puma) ساخته اُلیور کلارک و بِلِر مکدونالد، قصه دو برادر آلمانی است؛ برادرانی از شهر کوچکِ هرزوگنآوراخ که روزی همدست و همراه بودند، اما مسیر زندگیشان به شکافی عمیق انجامید و از دل آن دو غول بزرگ صنعت کفش ورزشی، آدیداس و پوما، زاده شدند.
تماشای «دوئل کتانیها: آدیداس در مقابل پوما» در فیلم نت
فوتبال، والیبال، بسکتبال و دیگر رشتههای ورزشی، چه گروهی و چه فردی، همگی بر شالودهای مشترک بنا شدهاند؛ رقابت. همین کشمکش برای برتری است که ورزش را از یک فعالیت ساده بدنی به حرفهای هیجانانگیز و سرگرمی جهانی بدل کرده است. پیروزی و شکست، لحظههایی سرنوشتساز میآفرینند که سالها در ذهنها باقی میمانند، اما رقابت فقط درون زمین و میان بازیکنان جریان ندارد، بلکه بیرون از خطوط سفید نیز جدالی دائمی در جریان است؛ میان مربیانی که استراتژیهای تازه میآفرینند، هوادارانی که با شور و تعصب پشت تیم محبوبشان میایستند و باشگاههایی که برای اعتبار و تاریخ خود میجنگند. این میدان وسیع، حتی به ظاهریترین لایهها مانند پوشاک و کفشهای ورزشی نیز کشیده میشود.
مستند «دوئل کتانیها: آدیداس در مقابل پوما» دقیقا به همین بخش کمتر دیدهشده از تاریخ ورزش میپردازد؛ روایتی پرکشش از رقابتی که نه در استادیومها، بلکه در کارخانهها و پشت درهای بسته شکل گرفت و سرانجام به یکی از بزرگترین نبردهای تجاری و ورزشی قرن بیستم و بیست و یکم بدل شد. اینجا دیگر ما فقط با رقابت بر سر گل زدن یا قهرمانی در یک لیگ روبهرو نیستیم، بلکه با داستانی درباره جاهطلبی، خیانت، دوستیهای تمامشده و میل بیپایان برای فتح بازار و ذهن میلیونها ورزشدوست طرف هستیم. «دوئل کتانیها: آدیداس در مقابل پوما» نشان میدهد که چگونه رقابت میتواند از زمین مسابقه فراتر برود و به میدانهای اقتصادی، فرهنگی و حتی سیاسی جهان راه یابد.
مستند سریالی «دوئل کتانیها: آدیداس در مقابل پوما» از همان نخستین اپیزود، وعده تجربهای متفاوت و منحصربهفرد را به بیننده میدهد. قصه با یک پرسش ساده آغاز میشود؛ پرسشی که در ظاهر پیش پا افتاده به نظر میرسد اما به سرعت به ریشههای عمیقتری اشاره میکند؛ چه چیزی از آدیداس و پوما میدانید؟ این سوال از ورزشکاران، تماشاگران، مردم عادی و حتی فروشندگان کفش پرسیده میشود، اما پاسخها حیرتانگیز است؛ چرا که بیشترشان سطحی، پراکنده و ناقص هستند. همین کمبود پاسخ کافی نه تنها ضعف دانستههای عمومی را درباره دو غول بزرگ صنعت ورزش آشکار میکند، بلکه دلیل قاطعی است برای اهمیت ساخته شدن چنین مستندی. در همان لحظهای که پاسخها را میشنویم ذهن خودمان نیز درگیر میشود: ما چه میدانیم؟ آیا واقعا رابطه آدیداس و پوما از ابتدا خصمانه و رقابتی بوده است؟ این دو برند جهانی از کجا برخاستهاند و چگونه به جایگاه امروزیشان در اقتصاد و فرهنگ ورزشی رسیدهاند؟
خبر خوب اینجاست که این مستند تنها به طرح پرسشهایی اساسی و سپس پاسخ تکبعدی به آنها بسنده نمیکند. الیور کلارک و بلر مکدونالد، دو کارگردانی که پشت این پروژه ایستادهاند، از همان آغاز با انتخاب قالبی سریالی و ساختاری مستند نشان میدهند که قصدشان فراتر از روایت سطحی یا پرداختن به چند نکته تاریخی است. انتخاب ساختار مستند یعنی کندوکاوی عمیق در لایههای پنهان ماجرا: از روابط خانوادگی و درگیریهای شخصی دو برادر بنیانگذار گرفته تا تاثیر برندهایشان بر ورزش حرفهای، اقتصاد جهانی و حتی فرهنگ عامه. همچنین انتخاب قالب سریالی و تقسیم روایت به سه قسمت یعنی فرصت پرداختن به جزئیات، حواشی و لحظهها کمتر شنیدهشدهای که معمولا برای مخاطبان جذابتریناند. این ساختار باعث میشود «دوئل کتانیها: آدیداس در مقابل پوما» فراتر از یک مستند تبلیغی یا گزارشی صرف عمل کند و به اثری بدل شود که هم برای علاقهمندان ورزش و هم برای مخاطبان عام حرفهای تازه و غیرتکراری برای گفتن دارد.
یکی از ویژگیهای برجسته و متمایز این مستند این است که در دام خشکبودن و روایت مکانیکی گرفتار نمیشود. برعکس، سرشار از لحظههای فان، شوخی و صحنههایی است که انرژی و طراوت خاصی به روایت میبخشند. همان ثانیههایی که در یک مستند جدی و فرمال به سادگی حذف یا سانسور میشوند، اینجا با دقت انتخاب و به دل قصه تزریق شدهاند تا ریتم روایت را زنده و تماشاگر را به دل ماجرا نزدیکتر کنند. ما به جای آنکه با فضایی یخزده و مصاحبههایی خشک و رسمی درباره کمپانیهای ورزشی روبهرو شویم، دوربین با صحنههایی که در طول دو سال از خصوصیترین بخشهای این کمپانیها ضبط کرده است، ما را به درون قلب آنها میبرد؛ جایی که همه چیز به شکل شگفتانگیزی صمیمانه و خانوادگی است؛ جهانی که پر است از زندگی، خلاقیت و انرژی انسانی، نه فقط اعداد و قراردادهای تجاری. مستند نشان میدهد که پشت برندهای عظیم و جهانی، نه دیوارهای آهنین و جلسههای سرد مدیریتی، بلکه فضایی زنده، پرنشاط و انسانی جریان دارد. در واقع هر کدام از این شرکتها چیزی فراتر از یک کارخانه تولید کفش هستند. زمینهای ورزشی سرزنده، اتاقهای اختصاصی پرجزئیات، معماری مدرن اما گرم و شلوغ و محیطهایی سرشار از امکانات رفاهی و سرگرمی آنها را بیشتر شبیه یک مجتمع تجاری-رفاهی یا یک پردیس ورزشی کرده است تا صرفا یک کمپانی اقتصادی.
یکی از نقاط قوت این اثر، روایت غیرخطی در کنار ریتم تند و برشهای سریع آن است؛ تکنیکی که درست مثل یک مسابقه ورزشی پرهیجان عمل میکند. هرچند این مستند مملو از دویدن و صحنههای پرتحرک نیست، اما تنوع بصری، سرعت روایت و حضور پرشمار چهرهها، چه از دل ورزش و چه از بیرون آن، فضایی زنده و ملموس میآفریند. همین ویژگی باعث میشود تماشای این اثر صرفا به یک برنامه برای افزایش اطلاعات عمومی محدود نشود، بلکه تجربهای شخصیتر و عمیقتر خلق کند. از سمتی باید اشاره کرد که قدرت این اثر بیش از آنکه از فرم آن باشد، از محتوای گسترده و دسترسیهای ویژهای است که تیم سازنده طی دو سال به قلب آدیداس و پوما داشتهاند. نتیجه آن، روایتی تکبعدی از تاسیس تا امروز نیست، بلکه روایتی چندلایه و قابل لمس است. دوربین همزمان با روایت تاریخچه برندها به سراغ زندگی واقعی آدمها هم میرود؛ از کارمندانی که ابتدا در یکی از این شرکتها مشغول بودهاند و بعدها به رقیب پیوستهاند، تا طرفدارانی که عشق و وفاداریشان را با تتوی نشان پوما یا آدیداس بر بدن ثبت کردهاند. این روایت چندلایه حتی از حواشی شخصی دو برادر و کمپانیهایشان نیز غافل نمیشود؛ از اختلافهای خانوادگی و نقش همسران در جدایی گرفته تا بازخوانی تاریخچه لوگوها، نامها و جزئیترین المانهای بصری این برندها. همهچیز در خدمت آن است که داستانی کامل بازگو شود؛ داستانی که نه فقط رقابت دو غول ورزشی، بلکه بخش مهمی از تاریخ ورزش مدرن و فرهنگ مصرفی تاریخ ورزش را بازتاب میدهد.
نگاه کارگردانان به این رقابت نگاهی جانبدارانه یا تبلیغاتی نیست. روایت مستند به شکل موازی پیش میرود و همین انتخاب باعث میشود هیچ یک از دو طرف بر دیگری سایه نیندازد. به عنوان نمونه در حالی که از زبان یک مدیر سابق آدیداس روایتی را میشنویم، چند ثانیه بعد دوربین به سراغ یک کارمند پوما میرود که داستانی مشابه را تعریف میکند. تماشاگر بدین شکل هم درگیر داستان آدیداس و هم داستان پوما میشود و امکان ندارد در حین دنبال کردن ماجراهای یکی دیگری را از یاد ببرد. این توازن عمق تازهای به روایت میدهد. رقابت این دو برند نه به شکل دشمنی مطلق، بلکه به مثابه دو نیروی مکمل تصویر میشود. گویی آدیداس و پوما با هم یک دوراهی ساختهاند؛ اگر یکی را انتخاب نکنی ناگزیر سراغ دیگری میروی. این نگاه در عناصر دیگری از مستند نیز جریان دارد و این مطلب را اثبات میکند. موسیقی متن به جای القای حس یک فضای تجاری بزرگ، تماشاگر را با یک فنجان چای یا قهوه به درون قصه میبرد. در واقع این نگاه انسانی و روزمره وجه متمایز مستند را میسازد. «دوئل کتانیها: آدیداس در مقابل پوما» فقط درباره مقایسه فروش یا تولید دو غول ورزشی نیست؛ بلکه بازتابی است از حضور پررنگ این برندها در زندگی امروز ما، جایی که کفش ورزشی دیگر صرفا یک پوشاک ساده نیست، بلکه بخشی از هویت، سبک زندگی و حتی فرهنگ عامه محسوب میشود.
هرچند در طول تاریخ، آدیداس معمولا محبوبتر و پرنفوذتر از پوما بوده است، اما روند سالهای اخیر از افت آدیداس گرفته تا رشد دوباره پوما باعث شده است روایت مستند به سمت برتری یکی بر دیگری حتی از لحاظ آماری هم کشیده نشود. هدف اثر پیدا کردن یک برنده یا بازنده نیست، بلکه شیرجهای است عمیق در دلایل موفقیتها و ناکامیها. مستند بهجای یک نتیجهگیری ساده، چراییها را جستوجو میکند و همین است که تماشایش را سرگرمکننده میکند.
در تاریخ سینما آیا اثر دیگری درباره برندهای ورزشی آدیداس و پوما ساخته نشده است؟ قطعا چنین آثاری تولید شدهاند؛ از فیلم سینمایی «دوئل برادران؛ داستان آدیداس و پوما» محصول آلمان که در سال ۲۰۱۶ تولید شده است تا آثار مستندی که در تلویزیون آلمان پخش شده است. در صورتی که فکر میکنید فیلم، سریال یا هر نوع اثر دیگری بهتر از این مستند درباره رقابت و رشد این دو کمپانی میتوانید پیدا کنید قطعا اشتباه میکنید. «دوئل کتانیها: آدیداس در مقابل پوما» فراتر از یک مستند ساده است. این مستند ساخته شده است تا ماسکها را از چهرهها بردارد، نامها را با صدایی معمولیتر و از فاصلهای نزدیکتر صدا بزند و بگوید که آدیداس و پوما، همان شرکتهایی که محصولهایی تولید میکنند که ورزشکاران محبوب شما میپوشند، از کجا آغاز کردند، در چه نقطهای از تاریخشان متوقف شدند و چه چیزی موتورشان را دوباره به راه انداخته است. تماشای این مستند مثل باز کردن جعبه کفشی است که فقط ظاهرش را دیدهایم اما وقتی درش را باز میکنیم پر از قصه و جزئیات است. بعد از تماشای آن، دیگر نگاهمان به یک جفت کفش ورزشی همان نگاه سابق نخواهد بود.
رامتین امانی