* به مناسبت تولد استاد ناصر تقوایی نویسنده، کارگردان و عکاس چیره دست این سرزمین بنا داریم بر خلاف روزهای گذشته که یک دیالوگ از یک فیلم را انتخاب می کردیم، تعدادی از به یاد ماندنی‌ترین دیالوگ‌های آثار استاد تقوایی را منتشر کنیم با این امید که شاهد تازه ترین ساخته ناصر تقوایی روی پرده های سینمای ایران باشیم.
رویا: اونکه گفته زن و شوهرها بعد یه مدتی میشن شکل همدیگه یا آدم شوخی بوده یا بیشعور!
کاغذ بی خط
بازیگران : هدیه تهرانی، خسرو شکیبایی و جمشید مشایخی
محصول : ۱۳۸۰ / ایران
سرهنگ : یه وقتی بود قدم تو میدون سرباز خونه که می گذاشتم شیپور پادگان نعره می کشید … چی بود؟ چه خبر بود؟ جناب سرهنگ وارد شده بودن … ایست خبردار … من داد می زدم آزاد
آرامش در حضور دیگران
بازیگران: ثریا قاسمی، اکبر مشکین و مسعود اسداللهی
محصول: ۱۳۴۹ / ایران
ناخدا: امان از زخم زبون تو! وقتی می‌گم پسر دلگیر نشو. سی همچین روزی می خواستم پشت و پناه شماها باشه! چی بودنی؟ دیگه نه پولی دارم نه لنجی…سواد درست و حسابی هم ندارم. اونا که دو تا دست دارن تو خرج و معاششون موندن. وای به حال آدم یکدستی! من از کار عار ندارم. اما تو تو این سن و سال مثل ملول فانوس کشی هم از ما بر نمیاد. ما نمی دونم قانون و کی نوشته اما می دونم هیچ جای دنیا هیچ قانونی نیست که آدمیزاد و گشنه بخواد…ما به تو می‌گم تا وقتی زن و بچه خواجه ماجد تو این ولایت نون می‌خورن زن و بچه ما هم باید نون بخورن
ناخدا خورشید
بازیگران : داریوش ارجمند، علی نصیریان، پروانه معصومی و سعید پور صمیمی
محصول: ۱۳۶۵ / ایران
همسر ارباب : از آبادان اومدی؟
مرد نقاش: اره
همسر ارباب: پس برای یه کار کوچیک خیلی راه اومدی!
نفرین
بازیگران : بهروز وثوقی، جمشید مشایخی و فخری خوروش
محصول: ۱۳۵۲ / ایران
