روایتِ ژاپن زخمی پس از جنگ/ فیلمی که اوزو آن را دوست نداشت
به گزارش فیلمنت نیوز، نام یاسوجیرو اوزو فیلمساز بلندآوازه ژاپنی با فیلمهای مهمی چون «داستان توکیو»، «اوایل تابستان»، «علفهای شناور»، «اواخر بهار» و… گره خورده است. اوزو معروف است که ۵۳ فیلم در طول دوران زندگی اش ساخت که از این تعداد بسیاری جزو شاهکارهای سینمای ژاپن و جهان به شمار میآیند. یاسوجیرو اوزو اما یک فیلم در کارنامه خود دارد که چندان به آن علاقه مند نبود فیلمی که بسیاری از منتقدان آن را یکی از آثار مهم تاریخ سینمای ژاپن بعد از جنگ میدانند فیلمی که اوزو در آن بدون آنکه به جنگ بپردازد یک داستان غمبار از تاثیر جنگ بر خانوادههای ژاپن را روایت میکند.
نام این فیلم که این مطلب به آن اختصاص داده شده، «مرغی در باد» است که داستانش بافاصله اندکی پس از زمان جنگ جهانی دوم در توکیو میگذرد، توکیکو یک مادر جوان ۲۹ ساله با بچه خردسال ۴ سالهاش، چشم براه بازگشت همسرش از جنگ است، یک بیماری ناگهانی و سخت فرزند خردسال توکیکو را تا آستانه مرگ پیش میبرد او برای درمان بچه خود هیچ پولی ندارد، توکیکو مجبور میشود برای یک شب به خانه موسوم به خانه فساد برود تا هزینه درمان فرزندش را که از بیماری جان به در برده و حالا باید پول درمانش را بپردازد، تامین کند. با بازگشت همسر از جنگ، توکیکو به رغم درخواست دوستش، این راز را با شوهرش در میان میگذارد و از این لحظه قصه فیلم به سمت شخصیت مرد میرود اینکه شوهر چگونه با این اقدام زنش مواجه میشود.
معنای عنوان فیلم تااندازه زیادی مبهم است، «مرغی در باد» یا شاید هم بتوان آن را «زنی در باد» ترجمه کرد. درباره چرایی این عنوان چنین نوشته میشود، فیلمساز بین شخصیت توکیکو و مرغ تناسبی ایجاد کرده، توکیکو در ابتدای فیلم برای زیست بهتر فرزندش لباسهایش را میفروشد (به نوعی پرهای مرغ) تا در باد که همان شرایط سخت مالی فراق شوهر است، بتواند مقاومت کند. یاسوجیرو اوزو این فیلم را در سال ۱۹۴۸ کارگردانی کرد فیلمی که خودش بعدا اعتراف کرد از آن راضی نیست. اوزو درباره «مرغی در باد» جایی چنین گفته بود: «همیشه برخی آثار هستند که شکست میخورند و اگر شکستها برای شما مفید باشند، خوب است. اما فیلم «مرغی در باد» شکست خوبی نبود.» این فیلم شامل صحنههای همراه با خشونتی است که برای سینمای اوزو اتفاقی بسیار نادر به شمار میآید، مانند صحنه هل دادن شخصیت زن توسط شوهرش و افتادن از پلهها به طوری که این صحنه به عنوان تنها صحنه تاریخ سینمای اوزو شناخته میشود که در آن از بدلکار استفاده شده است. یوشییاسو هامامورا تدوینگر فیلم نیز جایی گفته بود: «اوزو در هنگام تدوین این فیلم، نگاتیو را لوپ کرده بود یعنی حلقه ابتدایی و انتهایى فیلم را به هم چسبانده بود و بارها و بارها آن را تماشا کرد او فیلم را حدود ۱۵ بار نگاه کرد تا اینکه نگاتیو فیلم آنقدر داغ شد که به نظر در شرف سوختن بود و پروژکتور به اجبار متوقف شد.» این خاطره تدوینگر نشان از وسواس اوزو برای نسخه نهایی این فیلم است.
با وجود نگاه منفی اوزو به این اثر، فیلمسازان و منتقدان جهان چنین دیدگاهی نسبت به «مرغی در باد» نداشته و ندارند برای مثال کیوشی کوروساوا کارگردان مشهور ژاپنی درباره این فیلم گفته است: «شاید فکر کنید یاسوجیرو اوزو فقط فیلمهایی میساخت که هیچ ربطی به جنگ نداشتند. اما اگر از من بخواهندکه بگویم کدام فیلم اوزو را بیشتر از همه دوست دارم، بدون تردید پاسخ من فیلم «مرغی در باد» است. اوزو در این فیلم مستقیما جنگ را نشان نمیدهد، اما فیلمی قدرتمند ساخته که کشورِ زخمی ما را پس از تجربه جنگ توصیف میکند. او خودش همه چیز را تجربه کرده بود. اوزو به شیوه خودش با جنگ برخورد کرد و شاهکاری ساخت که امروز میبینیم.»
محمدامین شکاری