با دوبله فارسی اختصاصی در فیلمنت ببینید
«زندگی شگفت انگیز ایبلین» در فضای مجازی!
به گزارش فیلم نت نیوز، مستند «زندگی شگفت انگیز ایبلین» روایتی از زندگی متس استین، یک جوان نروژی است که در سن ۲۵ سالگی به دلیل یک بیماری عضلانی نادر درگذشت. پس از مرگ او، والدینش از طریق وبلاگش متوجه شدند که متس با نام ایبلین در بازیهای رایانهای، در دنیای مجازی شناخته شده بود. فیلمنت این مستند بیوگرافی محصول ۲۰۲۴ نروژ را با دوبله اختصاصی فارسی در کنار زیرنویس فارسی عرضه کرده است. جسیکا کارول، زوئی کرافت، کلسی الیسون صداپیشگان و نجامین ری کارگردان این مستند هستند. امتیاز آی ام دی بی مستند «زندگی شگفت انگیز ایبلین» ۸.۴ و مناسب برای افراد بیشتر از ۱۳ سال است.
بازتابی از تاثیر دنیای مجازی بر زندگی واقعی است که با تمرکز بر زیرمتن بازی (World of Warcraft) یکی از محبوبترین و تاثیرگذارترین بازیها در سالهای اخیر به زیست و شخصیت گیمری در فضای مجازی هویتی ناب و فراانسانی می بخشد و نتیجه کار، مستندی کامل از توانایی انسان برای وسعت وجودی پیدا کردن و ساختن جهانی دیگر است.
«متس» شخصیت نخست و معلول بیماری دیستروفی عضلانی دوشنِ این مستند، با تعامل و ارتباطی که در بستر این بازی وجود دارد، به توسعه درونی و فردی خود همت می گمارد، یعنی از محدودیت بدنی خود پتانسیلی استخراج میکند که هستی را در فضای مجازی درمی نوردد.
این مستند پرتره با بررسی زندگی متس از زاویه ای جدید، نقش دنیای مجازی در شکل دهی به روابط انسانی و ایجاد تاثیرات عمیق بر زندگی افراد را به تصویر میکشد.
مستند انسانگرایانه «زندگی شگفت انگیز ایبلین» به این ایده ایدئالیستی که در «محدودیت ها باید یا راهی ساخت یا راهی یافت» پرداخته است و در حقیقت «دریچه ای برای رسیدن به هر چیزی که دل میخواهد» باز میکند و متس با قابلیتهای موثر و مثبت فضای مجازی به «گسترش خود» می پردازد.
مستند زندگی شگفت انگیز ایبلین را در فیلم نت تماشا کنید
این گیمر معلول برای رهایی از خمودگی یک آواتار قدرتمند با روحیه جنگندگی و تلاش به نام «ایبلین» از خود میسازد که نهتنها زیست دلخواهش را در بستری دیگر میسازد بلکه میتواند به دوستیهای مجازی در جهان غیرملموس، هویتبخشی کند، یعنی مودت و دوستی، فداکاری و امید را در این بستر رنگ و جلا دهد.
ایبلین در این مستند پیامی ناب و غیرمستقیم از توانایی آدمی در واقعیت هستی، به مخاطب فراملی خود ارائه میکند، اما مهمتر از آن الهام بخش بودن زیست انتخابی و پیامبرگونه اوست.
بنجامین ری در نقش کارگردانی خلاق بر پیوندهای عاطفی واقعی میان کاربران در فضای مجازی تاکید میکند تا زندگی ایبلین را به عنوان نمادی از امید و پایداری به مخاطبانش معرفی کند.
این مستند بر تصور اینکه دنیای مجازی دنیای نیرنگ و ریا و پنهانکاری است مُهر باطلی میزند و از کاربردی که میتواند حرکت روی لبه تیز تیغ باشد با داستانی دراماتیک، حس همدلی، امید و پشتکار را در این زندگی غیرواقعی تقویت میکند و از سویی دیگر از اهمیت این زندگی در بهبود کیفیت زندگی افرادی که از محدودیتهای جسمی رنج میبرند، قصه میگوید.
در این مستند، متس که به دلیل بیماری اش قادر به تجربه بسیاری از جنبههای زندگی واقعی نیست، این دنیای مجازی، فضایی فراهم میکند تا بتواند هویت و ارتباطات خود را به شکلی جدید تعریف کند و فیلمساز به شیوهای عمیقا غیرمتعارف به پرسش از «واقعیت» و «خواستن را معنا کردن» نقب میزند.
فیلم در سکانسهای انتهایی، فضای مجازی و فیزیکی را در کنار هم قرار میدهد و ابیلین از کتمان کردن بیماری خود دست میکشد و خود واقعی (از نظر جسمانی) را با دوستان مجازی به اشتراک میگذارد. آن جا که این مرز در این دو فضا به هم میرسند، نتیجهگویی رستگاری اوست. حال در این بین، بیگانگیها از بین میرود و وسعت وجودی او گستردهتر میشود، جهانِ کوچک و محدودش برایش بزرگ و بزرگ تر و عمیق تر میشود و کثرت انسانی او فهمیده میشود، چرا که سیاست جهان در خاطرهسازی و روایتگری آدمهاست.
از منظری دیگر، ایبلینی که تنها انگشتش توان حرکتی نسبی و کند شونده دارد و از بُعد جسمانی گویی یک زندگی نباتی دارد اما همین شخصیت، در زندگی گیمرهای دیگر نقشی روانکاونه ایفا میکند، به ترمیم رابطه «لیزت» با والدینش که در هلند زندگی میکند میپردازد، به مادری دانمارکی که پسرش اوتیسم دارد کمک میکند تا ارتباط شکل نگرفته و سرد آنها را احیا کند، گویی در کمال ناتوانی مملو از توان و همیاری است.
او در این تعاملات به دوستان نادیدهاش توصیههایی عاقلانه و فهیمانه میکند و نتیجه چون از دل برآمده به ثمر می نشیند و زندگی آنها را تغییر میدهد، او معلولیست که بازی برای او تنها یک سرگرمی ساده نبود، بلکه یک زندگی بود، فضایی که او توانست تمام بخشهای زمین مانده وجودش را احیا کند. دنیای مجاز، شخصیت او را که جهان فیزیکی نمی توانست بار امانتش را به دوش بکشد، را فراتر از کشورش میبرد و هویتی توسعه خواه به او میبخشد و در نهایت حتی عاشقی و دلبری را تجربه میکند. در فضای «خودخلقکرده»اش میدَود، خوشتیپ و رویینتن است، گل هدیه میدهد و گل میستاند و افق و حد و مرزهای ذهنی و جسمی خود را گسترش میدهد. آرزوها و آرمان های خود را توسعه میدهد، فضای تنفسش را وسیع میکند و خود را برای پذیرفتن رنجهایی که خیلی زود بر او مستولی میشود آماه میکند و نتیجه این میشود که حتی پس از مرگش با خاطرات روشنی که در ذهن دیگران ثبت کرده، همه را متوجه نیستی خود میکند.
ایبلین آرام آرام دامنه تلاشش برای تحقق آرزوها و آرمانهای خود بسط میدهد و با در پیش گرفتن صبوری، جدیت و آمادگی برای پذیرفتن رنجهای مسیر «وجود»، خود را تبدیل به «زندگی» و زندگی را تبدیل به «رخداد» و رخداد را تبدیل به «جاودانگی» میکند.
محسن سلیمانیفاخر منتقد سینما