سفری به جهان ذهنی لینچ/ داستان تا همیشه ادامه دارد

- 13 دقیقه مطالعه
فیلم‌های دیوید لینچ سرشار از نمادهای سوررئالیستی، سکانس‌های رویاگونه و فرا‌ذهنی است و البته همین نگاه ویژه او منجر به فعالیتش در نقاشی، مجسمه‌سازی و موسیقی شد.

به گزارش فیلم نت نیوز، در سکانس پایانی «خانواده فیبلمن» ساخته اسپیلبرگ که درامی درباره دوران بلوغ و برگرفته از نوجوانی و کودکی خودِ کارگردان است، استیون جوان راهی به دفتر جان فورد کبیر پیدا می‌کند. آنجا جان فورد، در حالی که سیگار برگش را آتش می‌زند و وقت چندانی هم ندارد، بزرگ‌ترین توصیه در مورد قاب‌بندی و خط افق را به او می‌دهد. دیوید لینچ در هیات جان فورد به شخصیت این فیلمساز اسطوره‌ای جان می‌دهد و شاید از معدود جلوه‌های بازیگری باشد که کارگردانی فیلمی بر اساس خاطرات خود بسازد و کارگردان مطرحی چون لینچ نقش یک کارگردان تاثیرگذار در گذشته را بازی کند.

دیوید لینچ، برنده نخل طلای کن در واپسین روزهای دی‌ماه و در میانه نخستین ماه سال جدید میلادی درگذشت. لینچ از جمله کارگردانان مطرح جهان است که اگرچه فیلم‌هایش در گیشه نتوانست موفقیت چندانی کسب کند و جزو فیلمسازان محبوب عمومی باشد، اما همواره مورد علاقه فیلم‌بین‌های حرفه‌ای و منتقدان سینما بود. لینچ در کارنامه خود نخل طلای کن و شیر طلایی ونیز را دارد و البته چهار بار نامزدی برای اسکار بهترین کارگردانی که هرگز آن را دریافت نکرد و در سال ۲۰۲۰ اسکار افتخاری دستاورد سینمایی را به خانه برد.

فیلم‌های او سرشار از نمادهای سوررئالیستی، سکانس‌های رویاگونه و فرا‌ذهنی است و البته همین نگاه ویژه او منجر به فعالیتش در نقاشی، مجسمه‌سازی و موسیقی شد.

جهانی که لینچ خلق می‌کند، به نوعی در امتداد لوییس بونوئل است: فضایی سوررئالیستی و سرشار از نورپردازی، ترکیبی از نوآر در کنار سینمای ترسناک و نوعی داستان‌گویی که مختص خود اوست. لینچ در آثارش داستان‌هایی در نظر نخست ساده را به جهانی متفاوت از دیدگاه خود بدل می‌کند. همان‌گونه که در «مرد فیل‌نما»، داستان زندگی یک شخصیت عجیب و غریب در قرن نوزده را به اثری در خدمت مفهوم پذیرش و ذات انسانی تبدیل می‌کند.

اینکه عجایب فیزیکی یک انسان با همه مختصات انسانی در آن جامعه و در مقابل دیگر افراد به چه سرنوشتی می‌رسد و در دل همین فیلم است که آن آغاز سوررئالیستی خود را با استفاده از مدل تصویر ارائه می‌دهد. در «مخمل آبی»، او رجوع به لایه‌های زیرین را با ترکیبی از سوررئال و نئونوآر در سال ۱۹۸۶ تولید می‌کند؛ اثری درخشان که در فضای سینمای دهه ۸۰ میلادی لایه‌بندی‌های مختلف در داستان و شخصیت‌پردازی را ارائه می‌دهد.

در «مخمل آبی»، یک گوش بریده سفر به جهان زیرزمینی فساد و تاریکی را آغاز می‌کند و در آن فضای فراذهنی، یکی از بهترین شخصیت‌های سینمایی توسط دنیس هاپر خلق و معرفی می‌شود. پس از توفیق نیافتن فیلم «تلماسه»، لینچ در «مخمل آبی» در نظر اول گویی یک فیلم رازآلود ساخته است، اما هرچه فیلم پیش‌تر می‌رود و ادامه پیدا می‌کند، مولفه‌های لینچ جای خود را در فیلم پیدا می‌کنند و کم‌کم به روح و روان مخاطب نفوذ می‌کند. فیلم وامدار سینمای نوآر دهه ۵۰ است و نشانه‌های اصلی را در شخصیت‌ها و شخصیت‌پردازی دارد. سایر مؤلفه‌های لینچ، همانند شخصیت‌های عجیب و غریب، فضای ذهنی، سایه و تاریکی، زاویه‌های دوربین و نگاه شخصیت را در خود دارد که همین نمادها و نشانه‌گذاری‌های لینچ در سایر آثارش هم امتداد پیدا می‌کنند.

در فیلم «بزرگراه گمشده»، لینچ اثری مهیج و در عین حال روانشناختی در ژانر نئونوآر را در دهه ۹۰ خلق می‌کند. فیلم «بزرگراه گمشده»، همانند جهان فیلمساز، درگیر روایت‌هایی با لایه‌های زیرین ذهنی است؛ فیلمی که روان آشفته شخصیت را در تقابل با واقعیت بررسی می‌کند و این مخاطب است که باید میان این آمدوشدهای وحشت‌آور مسیر را دنبال کند. یک نوازنده ساکسیفون که دریافت یک نوار ویدیویی، زندگی او را به بحرانی بزرگ بدل می‌کند. نوار ویدیویی نخست فضای بیرونی خانه او و همسرش را نشان می‌دهد که چندان آن را جدی نمی‌گیرد، اما در ادامه نوار دوم فضای داخلی و اتاق‌خواب آنان را نشان می‌دهد و این مسیر کم‌کم به کابوسی ناتمام بدل می‌شود. نکته جالب توجه در آثار لینچ و خصوصاً این فیلم، این است که برخلاف سایر آثار سینمایی، نشانه‌گذاری‌های فیلم در خدمت کشف نیست؛ بیشتر برای پیچیدگی ذهن مخاطب و درگیری‌های ذهنی او طراحی شده است.

فیلم «بزرگراه گمشده» بیشتر شبیه یک باتلاق ذهنی است که هرچه شخصیت در آن دست‌وپا می‌زند، بیشتر فرو می‌رود. نکته قابل توجه‌اش آنجاست که همین مسیر هم برای مخاطب اتفاق می‌افتد تا در این کابوس شریک شود. شاهکار لینچ را باید «جاده مالهالند» دانست؛ در واقع بلوغ مولف در خلق فضایی ترکیب‌شده از رؤیا و‌ کابوس و گم‌گشتگی را می‌توان در این فیلم دید.

شخصیت اصلی فیلم با بازی ستودنی نائومی واتس، در کابوس و هذیان رها شده است. برای درک موقعیت توسط بیننده، در ابتدا کابوس طولانی او را می‌بینیم و سپس که او بیدار شد، در قالب فلاش‌بک، شاهد واقعیت تجربه‌شده توسط زن می‌شویم.

دیوید لینچ در «جاده مالهالند» نوع دیگری از پیچش داستانی را ارائه می‌کند که قطعاً این فیلم را به اثری سرشار از نشانه‌گذاری‌های مختلف تبدیل می‌کند که همچنان و در هر بار دیدن، بیننده حرفه‌ای متوجه ریزبینی‌های اثر می‌شود.

شخصیت اصلی فیلم با بازی ستودنی نائومی واتس در کابوس و هذیان ر‌ها شده است. برای درک موقعیت توسط بیننده در ابتدا کابوس طولانی او را می‌بینیم و سپس که او بیدار شد، در قالب فلاش‌بک، شاهد واقعیت تجربه شده توسط زن می‌شویم.

دیوید لینچ در «جاده مالهالند» نوع دیگری از پیچش داستانی را ارائه می‌کند که قطعاً این فیلم را به اثری سرشار از نشانه‌گذاری‌های مختلف تبدیل می‌کند که همچنان و در هر بار دیدن بیننده حرفه‌ای متوجه ریز بینی‌های اثر می‌شود.

یک اثر پست مدرنیستی که در بطن داستان و روایت میان کابوس و رویا و واقعیت هم دست به ترکیب چند گونه روایت داستانی می‌شود، از ساختار غیر خطی تا روایتی کلاسیک که همه در یک اثر واحد نمایان می‌شود.

نشانه‌گذاری‌ها و تصاویر و روایت داستانی لینچ در «جاده مالهالند» همچنان محل مجادله و بحث‌های بسیاری است، در واقع آپ در این فیلم کاری کرده است که تا امروز و احتمالاً در آینده هم مقالات و یادداشتهای متعددی برای رمزگشایی از آنچه لینچ در این جهان رویا و واقعیت خلق کرده است، منتشر خواهد شد. چرا که آن جهان خلق شده توسط کارگردان همچنان جای صحبت و دیدن و بحث کردن دارد.

در کنار آثار سینمایی لینچ باید به مجموعه تلویزیونی و موفق «توئین پیکس» یا چکاد‌های دوقلو را هم مطرح کرد. مجموعه‌ای ۴۸ قسمتی و در سه فصل که داستان این مجموعه در شهر خیالی توئین پیکس در ایالت واشینگتن آغاز می‌شود که با آمدن مأمور اف‌بی‌آی دیل کوپر، برای بررسی قتل دختری با نام لورا پالمر که تازه در شهر اتفاق افتاده داستان ادامه پیدا می‌کند. مجموعه از سه فصل به ترتیب ۸، ۲۲ و ۱۸ قسمتی تشکیل شده‌است. سریالی که دو فصل نخست آن در سال ۱۹۹۰ و ۱۹۹۱ پخش شد و فصل سوم با وقفه‌ای حدوداً ۲۵ ساله در ۲۰۱۷ پخش شد.

سریال «توئین پیکس» نگاهی به همان تقابل خیر و شر دارد، ترکیبی از تمام مؤلفه‌های لینچ که به دلیل ماهیت زمانی سریال مجالی بی‌نظیر برای او ایجاد می‌کند تا هر چه می‌خواهد را تصویر کند و علاوه بر استفاده از نقاشی و صوت در روایت داستانی هم بر خلاف سایر مجموعه‌های تلویزیونی که قرار است داستانی را بصورت قسمتی به مخاطب عرضه کنند «توئین پیکس» دقیقاً در پیچیدگی‌هایش معنا دارد و قرار نیست مخاطب را سر راست به سر منزل مقصود برساند.

مهم‌ترین عناصر فیلم‌های لینچ، نگاه او به زیر متن و بطن جامعه‌ای سنتی است که گویی در دل خود ناهنجاری‌ها و ضعف‌های بسیاری را پنهان کرده است. و همین نکته اوست که قواعد اصلی روایت را در خود فیلمنامه‌هایش هم می‌شکند و تغییر می‌دهد گویی همان نگاه خارج اثر به خود اثر هم وارد می‌شود. او در آثارش تلاش می‌کند از آدم‌ها، رویا و کابوس در مقابل واقعیت و همچنین‌اشیا و تصاویر، نور و رنگ تصویری فرای آنچه هست بسازد و بی‌تردید همین نوع نگاه و تلاش اوست که دیوید لینچ را به چهره متفاوت جهان مدرن و پست مدرن بدل کرده است.

مجموعه آثار دیوید لینچ شامل فیلم‌های کوتاه و بلند، موزیک ویدئو، مستند و اپیزود‌های تلویزیونی است که در این‌ها او نقش‌هایی مثل کارگردانی، تهیه‌کنندگی، فیلمنامه‌نویسی تا بازیگری و طراحی صدا را داشته است. او در طول دوران فعالیت خود ۱۰ فیلم بلند سینمایی در کارنامه دارد و چند برابر آثار بلندش ۴۶ فیلم کوتاه ساخته است.

لینچ علاوه بر سینما ۴ مجموعه تلویزیونی ساخته که احتمالاً مطرح‌ترینش «توئین پیکس» در آغاز دهه ۹۰ است که نخسه دوم و ادامه آن را در ۲۰۱۷ با نام «بازگشت توئین پیکس» ساخته است. و البته که در کارنامه او ۴ مجموعه اینترنتی هم دیده می‌شود که بین سال‌های ۲۰۰۲ تا ۲۰۲۲ ساخته است. دیوید لینچ در میان بزرگان فیلمسازی جهان احتمالاً یکی از غریب‌ترین کارگردانان جهان است. مؤلفی خاص و تکرار نشدنی که در تمام تاریخ فعالیتش تلاش کرد نمونه جدی از سینما را برخلاف فرمول‌های مطرح سینمایی و جواب گرفته از مخاطب را خلق کند، بی‌آنکه مشمول تکرار شود.

درگذشت دیوید لینچ قطعاً جای خالی عظیمی در تاریخ سینما ایجاد می‌کند اما بزرگترین خاصیت هنرمند این است که هرگز تمام نمی‌شود چرا که سینما هست، تصویر هست و داستان همچنان ادامه دارد.

نوید جعفری نویسنده و منتقد سینما تئاتر

تماشای مستند زندگی هنری دیوید لینچ در فیلم نت

برچسب‌ها: دیوید لینچ
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

پربازدیدها