گفتگو با تیم برتون و جنا اورتگا درباره «ونزدی»
شبیه ونزدی شدهام/ تیم برتون جنتلمن واقعی است/ توجه نسل زِد را سخت میتوان جلب کرد
به گزارش فیلم نت نیوز، وقتی روبهروی جنا اورتگا و تیم برتون مینشینید، چیزهای زیادی توجهتان را جلب میکند. ستارهای جوان و پرانرژی که به اوج شهرت رسیده است و کارگردانی که تاریکی و سکوت را ترجیح میدهد. در ظاهر متضاد به نظر میرسند، اما شباهتهای پنهانی هم دارند که باعث موفقیت آثار مشترکشان میشود.
اورتگا بازیگر ۲۲ سالهای است که پس از بازی در نقشهای مهم در فیلمهای ترسناک «ایکس» (X) و «جیغ ۶» (Scream VI) به ستاره سریال پرطرفدار نتفلیکس با عنوان «ونزدی» (Wednesday) تبدیل شد. این سریال داستان دختر نوجوان خانواده آدامز را دنبال میکند که به آکادمی نورمور (Nevermore Academy) میرود. نورمور، مدرسهای برای «طردشدهها» و دانشآموزان عجیب و غریب است که هر کدام تواناییهای ماورایی منحصربهفردی دارند. اورتگا در فیلم پرفروش «بیتلجوس بیتلجوس» (Beetlejuice Beetlejuice) از استودیو برادران وارنر به کارگردانی تیم برتون نیز بازی کرده است.
هر دو سریال «ونزدی» و مجموعه فیلمهای «بیتلجوس» توسط تیم برتون ۶۶ ساله کارگردانی شدهاند؛ کسی که به لطف این دو اثر موفق و پشت سر هم با این ستاره نسل زِد، در اواخر دوران حرفهای خود جانی دوباره گرفته است. برتون با سابقهای از فیلمهای «بتمن» (Batman) تا «اِد وود» (Ed Wood) و «سوئینی تاد» (Sweeney Todd)، مدتهاست یک هنرمند گوتیکِ تکرو است که به شکلی معجزهآسا توانسته در نظام استودیویی هالیوود دوام بیاورد و اغلب هم موفق باشد.
هالیوود ریپورتر با این دو سینماگر، مصاحبهای همزمان و مفصل انجام داده است که خلاصهای از آن را با هم میخوانیم.
* اول از همه بگویید چه شد که از میان اعضای خانواده آدامز سراغ ونزدی رفتید؟
– تیم برتون: تا به حال سریال کار نکرده بودم. ایدهام این بود که در بازه زمانی طولانیتری نسبت به یک فیلم سینمایی، داستانی را تعریف کنم. از طرفی در این خانواده، ونزدی کاراکتر جالبتری نسبت به بقیه دارد. با اینکه یک مرد ۶۶ ساله هستم، میتوانم احساسات یک ونزدی آدامز نوجوان را درک کنم. او شخصیتی است که تماما با ظرافت و پنهانکاری تعریف میشود، چون دامنه احساسات اندکی دارد، قواعد خودش را دارد و اسیر هیچگونه حس لطیفی نیست.

– جنا اورتگا: علاوه بر این، او یکی از معدود قهرمانهایی است که میتواند با این ویژگی خودش کنار بیاید. شخصیتهای شرور معمولا رشد یا عمق احساسی ندارند، اما ونزدی با وجود محدودیت احساسات، شخصیت شروری ندارد. بدجنس نیست، ولی احساساتی هم نیست. یادم است در ۱۴ سالگی برای یک فیلم انیمیشنی «ونزدی» تست بازیگری دادم و قبول نشدم. به مادرم گفتم: «حیف! بازی کردن در این نقش خیلی باحال میشد».
فصل اول «ونزدی» را در فیلم نت ببینید
* تیم، یادم است یک بار گفتی «باید تا حدی خودت ونزدی باشی و این چیزی است که در جنا نهادینه شده است». جنا، نظرت درباره این حرف چیست؟
– جنا اورتگا: من خودم ونزدی باشم؟ یعنی از نظر شخصیتی؟ نمیدانم. تابه حال بهش فکر نکردهام. تیم بهتر میداند. من حتی نفهمیدم چه شد که برای این نقش انتخاب شدم. البته الان ونزدی خیلی برایم ملموس است. باور کنید در مواجهه با خیلیها، واکنشهایم از نوع ونزدی شده است.
– تیم برتون: به عنوان یک بازیگر میتوانی نقشهای زیادی را بازی کنی، اما برای ونزدی باید این ویژگی را در وجودت داشته باشی. منظورم این نیست که او روحی بیاحساس و تاریک دارد بلکه معتقدم باید این قدرت درونی و عجیب در چشمانت باشد، چون نمیتوانی آن را تولید کنی. جنا مثل بازیگر فیلمهای صامت است و حالتش طوری است که دیالوگهایش قابل انتظار است. چیزی که درباره شخصیت جنا دوست دارم، نحوه دیالوگگوییاش نیست، بلکه روشی است که خودش را نمایش میدهد. من روی این کاراکتر خیلی وسواس داشتم. قبل از اینکه اورتگا انتخاب شود، همان ابتدا که داشتیم راجع به فصل اول حرف میزدیم، به آلفرد گاف و مایلز میلار خالقان «ونزدی» هشدار داده بودم: «اگر کسی را با مشخصات ونزدی پیدا نکنیم، سریال را نخواهم ساخت». اورتگا مشغول فیلمبرداری «ایکس» بود که نتفلیکس پیشنهاد ساخت این سریال را پذیرفت. از طریق زوم، تست بازیگری داد و درجا انتخابش کردم. جنا تیزهوشی و نوعی ماورایی بودن را به نقش خود آورد که سایر نامزدها نداشتند. برداشت ساده از این شخصیت این است که او یک بدجنس یا یک آدم بیاحساس است، اما هرگز چنین احساسی با بازی جنا به شما دست نمیدهد.

* فضای کار در فصل دوم نسبت به فصل اول چه تغییراتی داشت؟
– اورتگا: نتفلیکس در فصل دوم اعتماد بیشتری به ما داشت. به همین دلیل توانستیم کارها را در مقیاس بزرگتری انجام دهیم و زمان بیشتری را روی سکانسها بگذاریم. بازیگران جدید زیادی هم مثل استیو بوشمی و بیلی پایپر به ما اضافه شدند و همبازی شدن با آنها چالش لذتبخشی بود، چون خیلی بااستعداد هستند. در فصل دوم توانستیم اعتبار و شهرت و هیجان ونزدی از نجات دادن مدرسه در فصل اول را هم به تصویر بکشیم.
– برتون: اگر حواس نویسنده و کارگردان نباشد، چنین سریالهایی خیلی راحت در فصلهای بعدی از ریل خارج میشوند و مخاطب خیلی زود این را متوجه می شود. اینجاست که نقش جنا بسیار مهم است. ما توانستیم به راحتی قوس داستانی بزرگتری به او بدهیم و او را احساساتیتر کنیم. جنا میداند تا کجا میتواند پیش برود که به کاراکترش آسیب وارد نشود. وقتی در این مورد مطمئن هستی، آزادی خلاقانه ای داری.
– اورتگا: گاهی یک نگاه به یک صحنه میاندازم و میفهمم وضعیت بدنم اشتباه است یا چانهام به اندازه کافی پایین نیست یا مثلا به اندازه کافی بیحرکت نیستم. خودم خیلی زود متوجه میشوم که به حالت جنا اورتگا برگشته و از کالبد ونزدی خارج شدهام.
* بله، این شخصیت خیلی خاص است، تا جایی که حتی پلک نمیزند. چشمهایت خسته نمیشد؟
– اورتگا: موقع دیالوگهای بقیه پلک میزدم. پلک زدن غیرارادی است. در فصل اول چند صحنه بود که به نظر میرسید دارم گریه میکنم، چون سعی داشتم چشمهایم را باز نگه دارم و پلک نزنم.
* تابحال شده است به این فکر کنی که کاش فلان صحنه را طور دیگری بازی می کردم؟
– اورتگا: تا دلت بخواهد. تا بهحال صحنهای بازی نکردهام که شب هنگام خواب بهش فکر نکنم و کابوسهایم را بیشتر نکند. نمیتوانم کارهایم را تماشا کنم، چون فکر میکنم دیگر هرگز از ذهنم خارج نمی شود. وقتی فصل اول را شروع کردیم ۱۷ سالم بود و خیلی مضطرب و ترسیده بودم. دو هفته اول تولید از پرهرجومرجترین و پراسترسترین لحظات زندگی حرفهای من بود. وقتی به بعضی از فیلمهای قدیمی نگاه میکنم، میتوانم گیجی یا استرس را در صورتم ببینم.
– برتون: البته جنا خوب پنهانش میکند. من هیچوقت چیزهایی را که میگوید، حس نکردم. احساس گیجی یا استرس هیچوقت در چهرهاش نمایان نشد.
– اورتگا: فکر میکنم به دلیل شروع زودهنگام سینما و عادت به حضور در صحنه فیلمبرداری است. الان دیگر یاد گرفتهام که چگونه ظاهرم را حفظ کنم. من برای افراد حرفهای احترام زیادی قائلم. دلم نمیخواست کسی خصوصا کارگردان متوجه اضطرابم بشود. وقتی استرس کسی را حس میکنی، خودت هم مضطرب میشوی.
* نگران بودی که اضطرابت به تیم و بقیه منتقل شود؟
– اورتگا: بیشتر بقیه عوامل صحنه منظورم بود. البته این را هم بگویم که بعضی از کارگردانها در موقعیتهای پرفشار وحشت میکنند، اما تیم برتون اصلا اینطوری نیست و کارش را با آرامش بیشتر ادامه میدهد. یک استعداد ذاتی است. تیم وقتی احساس میکند برای انجام کارش فضای لازم را دارد، دیگر هیچچیز برایش مهم نیست. سر فرصت و در آرامش کارش را میکند.

* فکر نمیکنی که داری بیش از حد به خودت سخت میگیری؟ تلاش برای بینقص بودن فرساینده نیست؟
– اورتگا: خیلیها همین را به من میگویند و کاملا قبول دارم، اما یک ویژگی عجیب هم دارم که انگار از ونزدی به من سرایت کرده است؛ اینکه هر لحظه که لازم باشد، عواطفم را تغییر میدهم. ممکن است یک روز درباره یک موضوع دچار حملات عصبی شوم و روز بعد با گفتن اینکه «دیگه برام مهم نیست» تمامش کنم.
– برتون: از همان روز اول فیلمبرداری میدانستم که جنا از هر چیزی که جلوی دوربین و پشت دوربین اتفاق میافتد، خبر دارد. میتوانستم ببینم که دارد همه را زیر نظر میگیرد.
– اورتگا: من میتوانم همهجا بخزم، اما تو را هرگز زیر نظر نگرفتم! (می خندد).
* به نظر میرسد یکی از تفاوتهای شما همین است. تیم، در مصاحبههای قبلی خود گفتهای که از نواقص کارهایت استقبال میکنی.
– برتون: «بیتلجوس بیتلجوس» را دیدهای؟ همه چیزش هنوز ناقص است! مثل خودم!
* رابطه کاری شما در این مدت چه تغییری کرده است؟
– برتون: برای من تغییری نکرده است.
– اورتگا: شاید کمی بیشتر به یکدیگر عادت کردهایم. هر دوی ما میخواهیم کارها را به سرعت و حداکثر کیفیت انجام دهیم. وقتی نکتهای توی ذهنمان باشد، فقط به هم نگاه میکنیم.
– برتون: روش ارتباطی مورد علاقه من، حرف نزدن است. یکی از چیزهایی که برای سریال به آن رسیدیم همین بود: اگر ونزدی نمیخواهد جایی باشد، ناگهان از آنجا میرود؛ حتی وسط یک مکالمه. این شیوه خودم است. اگر به مهمانی بروم و خوشم نیاید، بلند می شوم و بیخداحافظی میروم.
* جنا. اولین تجربهات از قرار گرفتن در یک حاشیه و مواجه شدن با واکنشهای منفی چطور بود؟ البته هر ستارهای در یک مقطعی این شرایط را تجربه میکند.
(سال ۲۰۲۳، جنا اورتگا در پادکست Armchair Expert با دکس شپارد شرکت و درباره تجربه خود در سریال «ونزدی» صحبت کرد. او در این مصاحبه اعتراف کرد که در طول فیلمبرداری، به خاطر محافظت از شخصیت ونزدی آدامز، چندین بار در فیلمنامه و دیالوگها تغییراتی ایجاد کرده است. این قسمت از حرفهایش وایرال شد و واکنشهای منفی زیادی به آن صورت گرفت. برخی از نویسندگان و تهیهکنندگان هالیوود، از صحبتهای او انتقاد کردند و گفتند که این اظهارات سمی و گستاخانه است و احترام به کار نویسنده را زیر سوال میبرد. حتی یکی از نویسندگان مدعی شد هرگز فیلمنامهای نمینویسد که جنا اورتگا در آن بازی کند- مترجم).
– اورتگا: وحشتناک بود. شبها کابوس میدیدم. از خبرنگارها و روزنامهنگاران و نویسندهها میترسیدم. اصلا دلم نمیخواست اینطور شود. صرفا منظورم این بود که بگویم من فیالبداهه کار میکنم، اما فضا به سمتی رفت که انجمن نویسندگان بیانیه بلندبالایی در اعتراض به حرفهایم منتشر کرد. هربار هم که بعدش سعی داشتم منظورم را توضیح بدهم بدتر میشد. نهایتا یک مشاور رسانهای به من گفت مدتی سکوت کن. فضا اصلا به نفع تو نیست. قبل از این مصاحبه هیچکس به حرفهایم واکنشی نشان نمیداد و اصلا چیزی وایرال نمیشد. درس خوبی بود. اینکه حواسم را کاملا جمع کنم که چه میگویم.
– برتون: در دنیای جدید رسانه، مردم هر حرفی که میزنی، پیدا میکنند و تمام. نمیتوانی جلویش را بگیری. مثل یک ویروس منتشر میشود. برای من هم گاهی پیش آمده که کسی سعی کرده داستانی منفی دربارهام بسازد به همین دلیل است که تقریبا با هیچکس حرف نمیزنم.
– اورتگا: خیلی حرفها از قول من تیتر یک شده که اصلا نگفتهام.
– برتون: مثل ماجرای روستاییان در فیلم «فرانکنشتاین» (Frankenstein) میشود. یک هیستری عمومی ایجاد میشود و مردم با مشعل و تبر دنبالت راه میافتند.
* ترس از آزار و اذیت عمومی را در برخی فیلمهایت هم نشان دادهای مثلا در «ادوارد دستقیچی» (Edward Scissorhands).
– برتون: خیلی ناراحتکننده است، چون در چنین شرایطی نمیتوانی کاری کنی. مهم نیست حرفت را پس بگیری یا بگویی منظورم این نبود. هیچکس دیگر بعدش اهمیتی نمیدهد. میدانی دلتنگ چه چیزی هستم؟ دلتنگ روزهای رازآلود بودن. دلتنگ وقتی هستم که مردم نمیدانستند یک فیلم چقدر خرج برداشته و از زندگی شخصی بازیگران هم خبر نداشتند. وقتی این همه سوءتفاهم پیش میآید، چرا باید مردم همهچیز زندگی بازیگر را بدانند؟
* جنا، هنوز میتوانی راحت در انظار عمومی حاضر شوی؟
– اورتگا: گاهی بیرون میروم و شرایط عجیبوغریبی ایجاد میشود. گاهی هم میتوانم ساعتها راه بروم و هیچکس کاری به من نداشته باشد.
* مطمئنم که ۹۹ درصد برخوردهای طرفداران مثبت است، اما آیا برخورد ترسناکی هم داشتهای؟
– اورتگا: من همیشه میترسم. اینکه کسی در مکان عمومی نامت را فریاد بزند، خیلی استرسزاست. گاهی مردان هیکلی به من نزدیک میشوند و خیلی میترسم. گاهی مردم چیزهای زشتی فریاد میزنند. مثلا یکی صدایت میکند و عجله داری و نمیایستی، چون دیرت شده. بعد آن شخص شاکی میشود و جلوی مادرت به تو فحشهای رکیک میدهد. وحشتناک است.
* صحنه رقص در فصل اول خیلی وایرال شد. برای فصل دوم فشاری وجود داشت که رقص بهتری ارائه کنید؟
– برتون: اتفاقا کار زیادی روی آن صحنه نکردیم. طراح رقص نداشتیم. من آهنگ را انتخاب کردم و گفتم: «برو برقص». بدون تمرین رقص به محل فیلمبرداری آمد. فکر میکنم حتی کووید هم داشت. لذتبخشترین لحظهای بود که در سریال داشتم، چون جنا را آزاد گذاشتم که هر طور دلش خواست برقصد. آن سکانس را با یک برداشت گرفتیم. به همین دلیل در صحنه رقص فصل دوم هم هیچ فشاری روی ما نبود. به همان شیوه عمل کردیم.
صحنه عجیب رقص ونزدی در کالبد ایند (Enid) در فصل دوم سریال ونزدی
* این سریال در حالت ایدهآل چند فصل خواهد بود؟
– برتون: اصلا فرد مناسبی برای این سوال نیستم!
– اورتگا: من دوست دارم پروژههای دیگری را هم دنبال کنم و خودم هم فیلم بسازم. البته گاف و میلار امیدوارند «ونزدی» را در طول دوران تحصیلش در نورمور که هفت سال (یا فصل) طول میکشد، نگه دارند. با این حال، ترک کردن زودهنگام مدرسه، مثل ترک ناگهانی یک مکالمه، دقیقا روش ونزدی است. تیم «ونزدی» در حال بررسی یک اسپینآف هستند که جزئیاتش فعلا محرمانه است. چیزهای زیادی در خانواده آدامز وجود دارد که میتوان به آن پرداخت.
* جنا، در مصاحبهای گفتهای بخشی از دلیل ترس استودیوها از نسل زِد این است که هیچکس نمیتواند واکنششان را به یک سریال یا فیلم حدس بزند. به نظرت برای کشاندن نسل زِد به سینما چه کار باید کرد؟
– اورتگا: تاکید روی گنجاندن اصطلاحات و رفتارهای نسل زِد در فیلمها آنقدر رو و باسمهای شده است که آنها را پس میزند. فکر میکنم روش استودیوها صحیح نیست. تا یک کاری موفق میشود، میروند سراغ دنبالهاش. به نظرم باید به آدمهای جدید و فیلمنامههای اورجینال فرصت داد. باید به سینماگران اجازه داد خلاق باشند. توجه نسل زِد را سخت میتوان جلب کرد. نمیتوانید چیزهایی برایشان نمایش دهید که قبلا دیدهاند.
* یک چیز دیگر که شما در آن مشترک هستید، این است که هر دو از هوش مصنوعی انتقاد کردهاید. جیمز کامرون به تازگی گفته است که هوش مصنوعی میتواند بلاکباسترها را از نظر مالی توجیه کند. آیا ممکن است روزی از آن به عنوان یک ابزار استفاده کنید؟
– برتون: چیز زیادی در موردش نمیدانم. تنها چیزی که دیدهام این است که مردم با هوش مصنوعی، نسخههایی از شخصیت من ساختهاند که دارد حرفی میزند یا کاری میکند و من اصلا خوشم نیامد. احساس کردم بخشی از وجودم سرقت شده است. مطمئنم هوش مصنوعی استفادههای خوب زیادی دارد. هر فناوری جدیدی پتانسیل خوب یا بد بودن دارد.
– اورتگا: من دارم میبینم که چه اتفاقی برای جوانان افتاده است و هوش مصنوعی چه نوع محتوایی تولید میکند. طبیعت انسان را از بین میبرد و ما از حقیقت دورتر میشویم. دلیل اضطراب و افسردگی مردم، همین غذاهای ناسالم مغز است. واقعی نیست. قابل دستیابی نیست. حس انزوا ایجاد میکند. زیبایی سینما در این است که محصول افرادی با داستانها و تجربیات شخصی است. هوش مصنوعی هرگز نمیتواند آن حس را تکرار کند.
* مایک دیلوکا چند ماه پیش گفت که ساخت «بیتلجوس ۳» نزدیک است.
– برتون: جدی؟ کسی به من نگفته است. شاید جایگزین شدهام!
– اورتگا: خبر ندارم! شاید من هم جایگزین شدهام! شاید شخصیتم «اَسترید» بمیرد و به جای دنیای مردگان به بهشت برود!
– برتون: ساخت قسمت دوم ۳۵ سال طول کشید، پس من تا ساخت قسمت سوم ۱۰۵ ساله میشوم. واقعا از ساخت این فیلم لذت بردم. برادران وارنر حتی نمیخواستند آن را بسازند. قسمت دوم را به همان شیوه فیلم اول ساختم. بازیگرانی داشتم که فیالبداهه کار میکردند. دیدن بعضی از بازیگران قدیمی و داشتن جنا خیلی لذتبخش بود.
* جنا اگر بگویند: «میخواهیم بیتلجوس ۳ را بسازیم، اما تیم کارگردانیاش نمیکند»، حاضری در آن بازی کنی؟
– اورتگا: هرگز این کار را نمیکنم. فکر میکنم هر کسی که از آن پروژه بدون تیم حمایت کند، واقعا اشتباه میکند. بدون تیم برتون چیزی از «بیتل جوس» باقی نمیماند. همه جذابیت این فیلم به دلیل حضور تیم است. سپردنش به کس دیگر، بیاحترامی به میراث تیم برتون است.
* تیم، شنیدهام که قرار است یک فیلم مدوسا برای سونی بسازی؟
– برتون: تا زمانی که کاری را شروع نکنم، در موردش صحبت نمیکنم. من پروژههایی داشتهام که فکر میکردم دیگر قطعی شده (مانند فیلم لغو شده «سوپرمن» با بازی نیکلاس کیج)، ولی پروژه کلا لغو شده است. چنین اتفاقاتی آدم را نابود میکند. وقتی سر صحنه فیلمبرداری باشم، به شما خبر میدهم. راستش حتی در آن صورت هم نمیشود کاملا مطمئن بود.
* جنا، به عنوان کسی که آرزوی کارگردانی دارد، آیا چیزی در مورد روش کارگردانی تیم وجود دارد که الهامبخش تو بوده باشد؟
– اورتگا: شیوه حضورش در صحنه را دوست دارم. یک جنتلمن واقعی است. نام همه عوامل را میداند. به گروه اعتماد دارد. در اولین پروژه مشترک، دائم سوالپیچش میکردم که چکار کنم، اما هیچ پاسخی نمیداد. نه اینکه نخواهد کمک کند، بلکه به من فضا میداد تا خودم مسیرم را پیدا کنم. این کارش باعث اعتمادبهنفس من شد. فکر میکنم او به بهترین شیوه از بازیگر بازی میگیرد.
* امیدوارید در چند سال آینده چه کاری انجام دهید؟
– اورتگا: من حتی برنامه فردایم را هم نمیدانم. برنامهریزی، اتلاف وقت است.
– برتون: من هم همینطور.
ترجمه و تنظیم: جهانگیر شاهولد
بیشتر بخوانید
بیوگرافی و معرفی آثار شاخص تیم برتون
چرا فصل دوم «ونزدی» هنوز ما را جادو میکند؟