دافی و پورکی برگشتند

طوفانی از طنز و نوستالژی در «روزی که زمین منفجر شد: فیلم لونی تونز»

- 13 دقیقه مطالعه
«روزی که زمین منفجر شد: فیلم لونی تونز» با رویکرد نوستالژیک و مدرن به داستانی علمی-تخیلی درباره دافی داک و پورکی پیگ پرداخته و با استفاده جسورانه از انیمیشن دوبعدی و طنزی چندلایه، سعی دارد برند «لونی تونز» را احیا کند.

به‌ گزارش فیلم‌نت نیوز، انیمیشن «روزی که زمین منفجر شد: فیلم لونی تونز» (The Day the Earth Blew Up: A Looney Tunes Movie)، محصول ۲۰۲۴ کمپانی برادران وارنر انیمیشن به کارگردانی پیت براونگارت، نقطه عطفی در تاریخ نزدیک به یک‌قرن مجموعه «لونی تونز» است. این فیلم که اولین اثر تمام‌انیمیشنی سینمایی این برند با داستانی کاملا جدید و اوریجنال محسوب می‌شود، دافی داک و پورکی پیگ را در یک ماجراجویی علمی-تخیلی پرهرج‌ومرج قرار می‌دهد که هم به ریشه‌های طنازانه این مجموعه وفادار است و هم با جسارتی مدرن، مخاطبان امروزی را هدف می‌گیرد. این فیلم نشان‌دهنده پتانسیل احیای «لونی تونز» در عصری است که انیمیشن CGI غالب است.

روایت: کمدی پرشتاب با رگه‌هایی از قلب

داستان «روزی که زمین منفجر شد: فیلم لونی تونز» در یک شهر کوچک آغاز می‌شود، جایی که دافی داک و پورکی پیگ، دو دوست با شخصیت‌هایی کاملا متضاد، به‌طور اتفاقی درگیر توطئه‌ای از بیگانگان می‌شوند. پس از سقوط شهاب‌سنگی که یک کارخانه آدامس‌سازی را آلوده می‌کند، این دو متوجه می‌شوند بیگانگان با آدامس‌های کنترل‌کننده ذهن قصد تسخیر زمینی‌ها را دارند. این روایت که با الهام از فیلم‌های علمی-تخیلی سری B دهه ۱۹۵۰ مانند «تهاجم بدن‌ربایان» (Invasion of the Body Snatchers) شکل گرفته، ترکیبی از طنز اسلپ‌استیک و قصه‌گویی منسجم است.

فیلم در نیمه اول با تمرکز بر رابطه مریض‌گونه بین دافی و پورکی، حس نوستالژیک کارتون‌های کلاسیک را بازآفرینی می‌کند. این بخش، با شوخی‌های سریع و دیالوگ‌های پرشتاب، به‌ویژه در سکانس‌هایی که دافی با ایده‌های احمقانه‌اش پورکی را به ستوه می‌آورد، به‌خوبی مخاطب را سرگرم می‌کند. بااین‌حال، نیمه دوم با ورود تهدید بیگانگان فضایی و سکانس‌های اکشن، مانند تعقیب‌وگریز در کارخانه آدامس، شتاب بیشتری می‌گیرد و هیجان‌انگیز می‌شود.

پیت براونگارت، که پیش‌تر با کار روی آثاری مانند «فوتوراما» (Futurama) و «وقت ماجرا» (Adventure Time) توانایی خود را در کمدی ساختن نشان داده، در «روزی که زمین منفجر شد: فیلم لونی تونز» نقشی کلیدی در احیای برند «لونی تونز» در دنیای سینما ایفا می‌کند. تجربه او در سریال «کارتون‌های لونی تونز»که از ۲۰۲۰ برای پلتفرم Max تولید شد، پایه و اساس این موفقیت بود. براونگارت در پروسه ساخت این سریال، با تولید بیش از ۲۰۰ قسمت کوتاه، نشان داد که می‌تواند روح طنازانه و بصری کارتون‌های کلاسیک دهه‌های ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ را با سرعتی مدرن بازآفرینی کند. او با الهام از سبک باب کلمپت، انیماتور افسانه‌ای «لونی تونز»، شخصیت‌ها را با طراحی‌های اغراق‌آمیز و حرکات پویا بازسازی کرد، رویکردی که مستقیماً به فیلم منتقل شده و شاهد همین اتفاق در تک تک صحنه‌های انیمیشن هستیم.

کارگردان به‌جای تکیه بر کلیشه‌های ساده رابطه مریض‌گونه بین دافی و پورگی، یک رابطه‌ برادرانه و احساسی بین این دو خلق کرده که در کارتون‌های کوتاه و کمدی کمتر دیده می‌شد. برای مثال، فلاش‌بک‌های کودکی، که دافی را به‌عنوان یک بچه دیوانه و پورکی را به‌عنوان یک برادر محتاط نشان می‌دهد، از نوآوری‌های دنیای لونی تونز است و پیام‌های زیباتری برای بچه‌ها به همراه دارد؛ هرچند از طنز دیوانه‌وار کار کم شده است. که ریشه در درک عمیق او از پویایی این زوج دارد. البته تیم سازنده با انتخاب دافی به‌عنوان نسخه‌ای «دیوانه‌وار» باب کلمپت‌مانند (به‌جای دافی حسود سازنده دیگر این دنیا یعنی چاک جونز)، وفاداری به ریشه‌های اولیه این شخصیت را حفظ کرد و همزمان او را برای مخاطب مدرن جذاب ساخت.

 دافی و پورکی در مرکز طوفان

دافی داک و پورکی پیگ، با صداپیشگی فوق‌العاده اریک باوزا، قلب فیلم هستند. دافی، با دیوانگی بی‌حد و حصرش، به نسخه اولیه خود در کارتون‌هایی مانند «داک آموک» (Duck Amuck) بازمی‌گردد. او یک بمب انرژی دیوانه‌وار از هرج‌ومرج است که با ایده‌های احمقانه، مانند استفاده از شعله‌افکن برای سوزاندن زباله‌های حیاط، مدام دردسر می‌سازد. در مقابل، پورکی با لکنت نمادین و شخصیت محتاطش، نقش برادری صبور را ایفا می‌کند که سعی دارد دیوانگی‌های دافی را مهار کند. پورکی در این انیمیشن عاشق هم می‌شود و رویکرد جدیدی از او برای ما به نمایش در می‌آید. این تضاد بین کاراکترها در سکانس‌هایی مانند تلاش ناکامشان برای یافتن شغل (از رانندگی با اسب به‌جای اوبر تا تلاش برای اینفلوئنسر شدن) به اوج می‌رسد و یک کمدی واقعا خنده‌دار خلق می‌کند.

طنز چندلایه: خنده برای همه سنین

طنز «روزی که زمین منفجر شد: فیلم لونی تونز» یکی از نقاط قوت اصلی آن است، که با هوشمندی برای مخاطبان کودک و بزرگسال طراحی شده است. این طنز چندلایه، که ریشه در تجربه براونگارت در «کارتون‌های لونی تونز» دارد، از شوخی‌های بصری ساده تا ارجاعات فرهنگی پیچیده را در بر می‌گیرد. مثلا در سکانسی که دافی و پورکی برای تعمیر سقف خانه‌شان به دنبال شغل می‌گردند، فیلم به نسبت تصویر ۴:۳ کلاسیک تغییر می‌کند و لوگوی قدیمی «لونی تونز» را بازسازی می‌کند. این صحنه‌ها برای کودکان به دلیل طنز فیزیکی و اسلپ استیک مانند خنده‌دار است، اما بزرگسالان هم از ارجاعات مدرن به فرهنگ اینستاگرام و اقتصاد امروزی کیف می‌کنند. در بخش دیگری از انیمیشن نیز دافی در لحظه‌ای که از انتظار خسته شده، مستقیما به دوربین نگاه می‌کند و می‌گوید: «وقتشه این اردک دیوونه بشه!» و این کار را با یک پوزخند و ابرو بالا انداختن همیشگی‌اش انجام می‌دهد که دقیقا ارجاعی به انیمیشن‌های کلاسیک است و بزرگسالان هوادار این مجموعه را به وجد می‌آورد.

پارودی فیلم‌های علمی-تخیلی کلاسیک در سکانس‌هایی متعدد نیز به نمایش در می‌آید که همگی برای مخاطب بزرگسال جذاب است؛ مثل جایی که زامبی‌های آدامسی شهر را تسخیر می‌کنند و انیمیشن به‌طور مستقیم به «تهاجم بدن‌ربایان» و «موجود» (The Thing) ارجاع دارد. در این سکانس‌ها مخاطبین کم سن و سال‌تر از حرکات عجیب زامبی‌ها و واکنش‌های اغراق‌آمیز دافی لذت می‌برند، اما بزرگسالان طنز پارودی کار را درک می‌کنند. این شوخی‌ها، با ترکیب طنز فیزیکی، ارجاعات فرهنگی، و خودآگاهی، تضمین می‌کنند که فیلم برای کودکان سرگرم‌کننده و برای بزرگسالان معنادار باشد. به گفته براونگارت در مصاحبه با FandomWire، هدف او خلق فیلمی بود که «همه سنین و فرهنگ‌ها» را به خود جلب کند و این طنز چندلایه گواهی بر موفقیت اوست.

اهمیت انیمیشن دوبعدی: زنده کردن کلاسیک‌ها در عصر CGI

در دورانی که انیمیشن CGI با آثاری مانند «یخ‌زده» (Frozen) و «موانا» (Moana) بر صنعت سینما حاکم است، «روزی که زمین منفجر شد: فیلم لونی تونز» با انتخاب جسورانه انیمیشن دوبعدی دست‌ساز، بیانیه‌ای قدرتمند برای زنده نگه‌داشتن این سبک انیمیشن ارائه می‌دهد. این سبک، که به گفته خود کارگردان «پیچیده‌ترین سبک برای تسلط یافتن» است، نه‌تنها نوستالژی کارتون‌های کلاسیک را زنده می‌کند، بلکه ارزش هنری منحصربه‌فردی را در برابر یکنواختی CGI به نمایش می‌گذارد. انیمیشن دوبعدی، با حس دست‌ساز و گرمای بصری‌اش، مانند گرمای یک صفحه گرامافون در برابر موسیقی دیجیتال است.  فیلم از تکنیک‌های کلاسیک انیمیشن دوبعدی، مانند اغراق در حرکات و حالت‌های صورت، به شکلی استادانه استفاده می‌کند. برای مثال، در سکانس‌هایی که دافی با عصبانیت سرش «منفجر می‌شود» یا قلبش از سینه‌اش بیرون می‌زند، انیماتورها از کشش و فشردگی (squash and stretch) بهره می‌برند، تکنیکی که باب کلمپت در کارتون‌هایی مانند «داک آموک» به اوج رساند. این اغراق، که با خطوط پویا و رنگ‌های پرجنب‌وجوش تقویت شده، حس دیوانگی «لونی تونز» را بازآفرینی می‌کند. همچنین، حرکات شخصیت‌ها، مانند پرش‌های بی‌منطق دافی یا لکنت همراه با تکان‌های بدن پورکی، با دقت طراحی شده‌اند تا هر فریم را زنده و پرشور نگه دارند.

از نظر فنی، فیلم با استفاده از طراحی‌های دیجیتال، اما با حفظ حس دست‌ساز، انیمیشنی خلق کرده که مانند یک کتاب داستان کودک به نظر می‌رسد، باید اعتراف و بار دیگر تأکید کرد اهمیت این انتخاب دوبعدی فراتر از نوستالژی است. در عصری که بودجه‌های CGI به بیش از ۱۰۰ میلیون دلار می‌رسد، تولید این فیلم با ۱۵ میلیون دلار نشان‌دهنده پتانسیل اقتصادی انیمیشن دوبعدی است. علاوه‌براین، موفقیت یا شکست این فیلم می‌تواند آینده انیمیشن دوبعدی در هالیوود را تعیین کند و واقعیت اینجاست که انیمیشن نتوانسته حتی به فروش بودجه خودش هم دست پیدا کند و این یک زنگ خطر برای انیمیشن دو بعدی است.

 یک گام جسورانه برای «لونی تونز»

«روزی که زمین منفجر شد: فیلم لونی تونز» در بستری از چالش‌های صنعتی اکران شد. لغو پروژه‌هایی مانند «کایوت در برابر آکمی» (Coyote vs. Acme) و حذف کارتون‌های کلاسیک از پلتفرم Max نشان‌دهنده بحران در برند «لونی تونز» بود. بااین‌حال، این فیلم که پس از نجات توسط Ketchup Entertainment به سینماها راه یافت، یک پیروزی غیرمنتظره بود و امید می‌رود تا فروش در بازار VODها به دیده شدن این اثر که نقدهای عموما مثبتی دریافت کرده کمک کند.

«روزی که زمین منفجر شد: فیلم لونی تونز» یک جشن بصری و طنازانه است که با هدایت استادانه پیت براونگارت، میراث «لونی تونز» را به شکلی جسورانه احیا می‌کند. این فیلم، با انیمیشن دوبعدی خیره‌کننده، طنز چندلایه، و شخصیت‌پردازی عمیق، نه‌تنها به کارتون‌های کلاسیک ادای دین می‌کند، بلکه راه را برای آینده این برند در سینمای مدرن هموار می‌کند. این فیلم، مانند یک آدامس رنگارنگ، هم شیرین است و هم پر از غافلگیری. اگرچه نقص‌های کوچکی در ریتم و انتخاب برخی شوخی‌ها وجود دارد، اما «روزی که زمین منفجر شد» دعوتی است پرشور برای خندیدن، تامل کردن، و جشن گرفتن میراثی که هنوز هم می‌تواند جهان را تسخیر کند. برای طرفداران «لونی تونز» و عاشقان انیمیشن، این فیلم یک تجربه ضروری است که ثابت می‌کند، همان‌طور که پورکی می‌گوید، «این هنوز همه‌چیز نیست، دوستان!»
آرش پارساپور
برچسب‌ها: برادران وارنر
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

پربازدیدها