الهام اخوان بازیگر «از یاد رفته»:

«میترا»ی «از یاد رفته» برای من بود/ لبه تیغ راه رفتم

- 16 دقیقه مطالعه
الهام اخوان که این روزها با سریال «از یاد رفته» در شبکه نمایش خانگی حضور دارد، می گوید وقتی فیلمنامه را خواند نقش «میترا» را دوست داشته و برای رسیدن به جزئیات آن تلاش کرده است.

به گزارش فیلم نت نیوز، «از یاد رفته» عنوان سومین اثر برزو نیک‌نژاد برای شبکه نمایش خانگی است که دوشنبه‌ها از پلتفرم فیلم‌نت پخش می‌شود. این سریال درباره یک خانواده متمول است که هر کدام رازهایی مخوف در سینه دارند. پخش این سریال بهانه‌ای شد تا با الهام اخوان به عنوان یکی از بازیگران این اثر درباره مسیر کاری‌اش، سریال «از یاد رفته» و نقشی که در آن ایفا می‌کند و همچنین نقدهایی که بدان شده است، گفتگو کنیم.

* خانم اخوان شما فعالیت هنری خود را از تئاتر آغاز کردید و سپس به عنوان منشی صحنه و بازیگر وارد عرصه سینما، تلویزیون و نمایش خانگی شدید. برایمان بگویید در یک یا ۲ سال اخیر در چند تئاتر حضور داشتید؟

– بازی در تئاتر نیاز به فراغ بال بیشتری دارد و در حقیقت باید زمان خالی برای فکر کردن به کاراکتر وجود داشته باشد. چه بسا که نیازمند تمرین مداوم نیز هست. من در سال‌های ۱۴۰۳ و تا به این لحظه از سال ۱۴۰۴، سه تئاتر کار کردم که یکی از آن‌ها را پیش از اینکه «از یاد رفته» کلید بخورد، دومی را هنگامی که مشغول بازی در «از یاد رفته» بودم که قاعدتا باید بین آفیش‌هایم برنامه‌ریزی می‌کردم. ناگفته نماند کاراکترم در «از یاد رفته» برایم جا افتاده بود و با حس دوگانگی مواجه نبودم که بخواهم اذیت شوم و تمرکزم را در تئاتر از دست بدم. تئاتر «شاه‌لیر» نیز زمانی شروع شد که بازی‌ام در سریال «از یاد رفته» به پایان رسیده بود. نمایش «شاه‌لیر» بسیار سنگین بود و تلاش کردم که به چیز دیگه فکر نکنم تا بتوانم تنها روی نقشم تمرکز کنم. ناگفته نماند شرایط تئاتر با سینما، تلویزیون و نمایش خانگی تفاوت دارد و باید از خودمان در این شرایط مواظبت کنیم.

* برخی معتقدند هنرمندان برآمده از تئاتر، بازیگران موفق‌تری در سینما هستند. نظر شما درباره این موضوع چیست؟

– تئاتر با دیگر رشته‌های هنری متفاوت است. درک رسیدن بازیگر تئاتر گاها می‌تواند در روند تمرین بیشتر کمک کند تا آنچه که در تصویر و سینما رخ می‌دهد. اما باید بگویم تئاتر و سینما هر کدام نیازمند تبحر خاص خود هستند و نمی‌توانیم بگوییم بازیگری که از تئاتر آغاز کرده است، حتما بازیگر بهتری در سینما می‌شود و بالعکس. من پس از ۲۰ سال کار کردن در سینما به این نتیجه رسیدم که بازیگر تصویر تبحری دارد که یک هنرمند تئاتر هیچ زمان نمی‌تواند آن را تکرار کند چراکه شناخت آن مدیوم هم سخت است. از سوی دیگر بازیگر تئاتر هم جسارتی دارد که شاید بازیگر تصویری هیچ زمان نتواند به آن برسد. حتی بارها اتفاق افتاده که کارگردان یک اثر مجبور به استفاده از پلان لانگ شات بازیگر تئاتر در اثر خود شده است. پس این‌ها هر دو مکمل یکدیگرند و نیاز است که درباره هر دو دانش کسب و خوب آزمون و خطا کرد. اساسا بازیگری نیازمند هوشمندی و ممارست است و صرف اینکه هنرمند برای اثبات خودش پیشنهاد بازی در تئاتری را زمانی بپذیرد که دانش کافی در این زمینه ندارد، با شکست مواجه می‌شود.

* شما در مقطع کارشناسی‌ارشد، کارگردانی خوانده‌اید اما تاکنون تنها ۳ فیلم کوتاه ساخته‌اید. روزی می‌رسد که برای خلق یک اثر، بازیگری را فدای کارگردانی کنید و به طور جدی تنها به ساخت فیلم فکر کنید؟

– اینکه بخواهم از بازیگری برای کارگردانی فاصله بگیرم، نه! اما نکته اینجاست که کارگردانی همیشه برای من خلق بوده است و خلق کارگردانی بسیار غریب‌تر از بازیگری است. همیشه سعی کردم فیلم کوتاه‌هایم را بسازم و در تئاتر کارگردانی کنم اما بسیار جدی به پروژه سینمایی بلند در یک تا دوسال آینده فکر می‌کنم.

* فیلمنامه آن را خودتان نوشتید؟ موضوع آن چیست؟

– فیلمنامه این اثر را خودم نوشتم و ژانر آن دفاع مقدس. این اثر قصه زنی‌ست که مجبور می‌شود هنگام آتش‌بس اروندکنار به شهرش بازگردد و جنازه شوهرش را خاک کند.

* پس می‌توان گفت مطالعاتی در زمینه جنگ داشته‌اید؟

– می‌توانم بگویم مطالعاتم درباره جنگ‌های مختلف کامل است. من همیشه به ادبیات مقاومت عرب و آمریکای جنوبی علاقه داشتم و فکر کنم بالای ۸۰ رمان مقاومت از اردن، لبنان و… خوانده ام و قصه‌ای که نوشتم اقتباسی از ادبیات عراق است.

* با نگاه به کارنامه کاری‌تان و تجربه حضور در پشت صحنه فیلم به عنوان منشی صحنه می‌توان دریافت که از این طریق به بازیگری ورود کردید. درست است؟

– برخی می‌گویند ما بازیگری را دوست داریم اما عده‌ای هم هستند که به سینما علاقه دارند. من جزو کسانی هستم که سینما را دوست دارم. البته اینکه به عنوان منشی صحنه در پروژه باشم، برایم بهتر بود چراکه همراه با کارگردان مشق کارگردانی می‌کردم. پشت صحنه آثار سینمایی به عنوان منشی صحنه فعالیت کردم تا به آرزویم یعنی بازیگری و کارگردانی برسم و باید دیر یا زود اتفاق می‌افتاد.

* سریال «از یاد رفته» به کارگردانی برزو نیک‌نژاد جدیدترین اثر شما در شبکه نمایش خانگی است. چرا به عنوان بازیگر تنها با برزو نیک‌نژاد کار می‌کنید؟

– من از طریق برزو نیک‌نژاد به سینما معرفی شدم و از ابتدا که با ایشان کار کردم، همیشه نقش‌های بسیار خوب داشتم. در حقیقت هیچ زمان هیچ نقشی که پیچیدگی بسیار خاصی داشته باشد که بخواهم خودم را در قالب شخصیت دیگری ببینم، نبوده است. هدف بازیگری برای من صرف معروف شدن نیست. اگر امروز به من بگویند که دو سال بازیگری را کنار بگذار، می‌گویم: «باشد» چراکه به دنبال کسب تجربه و بازی در یک نقش جذاب هستم. دوستان همیشه به من می‌گویند که پُرکار هستم اما کارگردانی که من با ایشان کار می‌کنم و همچنین تیم مورد علاقه‌اش، پُرکار هستند.

در جواب به سوال شما باید بگویم که برزو نیک‌نژاد با یکسری افراد مشخص به صورت سینوسی کار می‌کند. در حقیقت ایشان تیم مشخص و همچنین علاقه به یکسری بازیگر دارد که حتما باید در این تیم باشند. سیستم کاری ایشان بدین صورت است که گروهی را باید کنار هم داشته باشد تا انگیزه‌ای برای ساخت اثر پیدا کند. همچنین بازیگران جلوی دوربینش باید جزو هنرمندان مورد علاقه‌اش باشند وگرنه سخت از آن‌ها پلان می‌گیرد. در حقیقت با هنرمندانی کار می‌کند که او را بفهمند و بلدش باشند. من همیشه رک به همه خبرنگاران می‌گویم که قطعا بازیگر دوست دارد با تیم جدید، بازیگردانی متفاوت و همچنین پلان‌های نو آشنا شود اما واقعیت این است که برای من تا به امروز از این همکاری کیف کردم و لذت بردم. بارها با خود گفته‌ام چه چیزی از این بهتر که اگر بخواهم روزی کارگردانی کنم، با کسی کار کرده باشم که بازیگردانی بلد است و نبض بازیگر را در دست دارد. بازیگردانی بسیار مهم است و من فکر می‌کنم در این سال‌ها حفظ شدم چراکه سال‌هاست در کنار بهترین دوستم کار می‌کنم.

* گُنگ و مرموز بودن «میترا»ی سریال «از یاد رفته» شبیه به کاراکتر شما در سریال «مرداب» است که البته تفاوت‌هایی هم دارد اما همین مساله نشان از علاقه شما به ایفای نقشی با گره‌های درونی دارد. «میترا» در ادامه سریال قرارست شگفت‌زده‌مان کند؟

– روزی که فیلمنامه را خواندم، متوجه شدم کاراکتر «میترا» برای من است بدون اینکه بخواهم به آن فکر کنم. عقده و گره‌های درونی یکی از ویژگی‌هایی است که این سال‌ها در نقش‌هایم وجود داشته است. به عنوان مثال «ویدا»ی سریال «مرداب» نیز اینگونه بود. «مریم» در فیلم سینمایی «دوزیست» آنقدر جوان بود که در شخصیتش گرهی نداشت اما «ویدا» و «میترا» پُر از گره بوده و هستند. «میترا» در سریال «از یاد رفته» کاراکتری‌ست که در خانواده‌ای متمول بزرگ شده و شخصیت مستقل و تحصیل کرده دارد و اساسا پزشک است که اتفاقا با «ویدا»ی سریال «مرداب» در همینجا تفاوت دارد. «میترا» روی لبه تیغ حرکت می‌کند یعنی می‌تواند کاراکتری کاملا ترسناک و شنیع و بدون ترس برای یک خانواده باشد و از سوی دیگر می‌تواند فردی بی‌خیال باشد. با پلان‌هایی که من از «میترا» دیدم، اتفاقات خوشی را رقم نمی‌زند!

* یکی از نقدهایی که به سریال «از یاد رفته» می‌شود، موضوع کلیشه‌ای و چه بسا تکراری است. اگرچه قضاوت درباره این اثر با انتشار ۵ قسمت زود است و نکته دیگر اینکه کارهای برزو نیک‌نژاد با گذشت ۷ تا ۸ قسمت تازه برگ برنده‌های خود را رو می‌کند. درباره این مساله برایمان بگویید.

– ما در کل دنیا، ۲۵ موضوع برای نوشتن داریم و ژانرهایمان هم در هشت قالب مشخص شده است. اگر بخواهیم بر حسب دانش به آن نگاه کنیم، من مخالف این هستم که عده‌ای می‌گویند موضوع تکراری است. به عنوان مثال ۲۰ اثر مختلف با نگاه متفاوت از «الیزابت» ساخته شده است. ما نمی‌توانیم بگوییم چون موضوع تکراری است پس نباید سراغ آن برویم. اخیرا نقدهای دم‌دستی در فضای مجازی منتشر شده که واقعا دلم می‌سوزد و بیشتر ضدتبلیغ است. این دوستان باید دانش خود را در این زمینه بالا ببرند.

ما در «از یاد رفته» خانواده پُرجمعیتی را معرفی کردیم که از قسمت ۶ یا ۷ به بعد قصه «شهاب» و پدربزرگش تبدیل به لاین کناری قصه می‌شود. سوال من اینجاست آیا واقعا به فکر برزو نیک‌نژاد نرسیده است که قصه دیگری را تعریف کند؟ کسی که با سعید سلطانی کار و «ستایش» را تعریف کرده است. آقای نیک‌نژاد بسیار با طمانینه قصه تعریف می‌کند. اتفاقا خط اصلی قصه این نیست که مخاطب این روزها در حال تماشای آن است پس حتما ایشان از یک کهن الگو برای تعریف کردن قصه دیگری بهره برده است.

* در زمان‌های نه چندان دور برخی از سریال‌ها آنقدر مخاطب داشت که وقتی بازیگرش در خیابان راه می‌رفت، علاقه‌مندانی که آثار آن هنرمند را دنبال می‌کردند به اسم کاراکتر سریال صدایش می‌زدند. برای شما به واسطه «از یاد رفته» این اتفاق افتاده است؟

– آخرین بار اسمم را با کاراکترم در سریال «آفتاب پرست» صدا می‌زدند، اما در حال حاضر و با کمال خرسندی، مخاطبان «از یاد رفته» را دنبال می‌کنند و «میترا» صدایم می‌زنند.

* یکی از نقاط جالب توجه «از یاد رفته» هم‌بازی شدن بازیگران جوان با هنرمندانی‌ قدیمی و توانمندی است که چهره و چه بسا سلبریتی محسوب می‌شوند. تجربه همکاری شما با این عزیزان به چه صورت بود؟

– من در تمام مدت همکاری‌ام با برزو نیک‌نژاد، با کالکشن رنگی از بازیگران خوب ایران و به اصطلاح سوپراستارها کار کردم؛ از امیر جعفری گرفته تا شهرام حقیقت‌دوست و پانته‌آ پناهی‌ها و… . چیزی که آقای نیک‌نژاد در کار خود به شدت رعایت می‌کند، پالت رنگی درست از بازیگران است. ایشان تجربه‌ها را کنار هم می‌گذارد و هر سکانس سبک و سنگینی‌اش آن قدر در توازن قرار می‌گیرد که منِ بازیگر لذت می‌برم. رنگ‌ها بسیار درست رعایت می‌شود و من چقدر خوشبختم که توانستم کنار این عزیزان کار کنم. من واقعا یک سفر عجیب و غریب ۹ ماهه را با این تعداد تجربه پشت سر گذاشتم و هر روز از آن‌ها یاد گرفتم. این توازن قطعا برای کارگردان نیز شیرین و در عین حال چالش برانگیز است.

* چالش جالبی را در این سریال تجربه کردید؟

– بزرگترین و جالب‌ترین چالش من بازی کردن با فرهاد اصلانی بود و زمانی که قسمت پنج پخش شود، شما متوجه آن می‌شوید. جذاب‌ترین اتفاقاتی که می‌شد برای بازیگر جوان نوپا پیش بیاید، همبازی شدن با چنین اسطوره‌ای در بازیگری است. این باعث می‌شد من مدام تمرین و تمرکز کنم و شیطنت نکنم تا کارم درست از آب دربیاید.

* سخن پایانی

– «از یاد رفته» یکی از قشنگ‌ترین قصه‌هایی است که یک نفر می‌توانست برایمان بگوید. با آن همراه شوید و ببینید و بشنوید.

از یاد رفته فقط در فیلم نت

برچسب‌ها: از یاد رفته،الهام اخوان
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

پربازدیدها