آنچه در مینی سریال Arnold میبینیم/ آرنولد شوارتزنگر از بدنسازی تا سیاست
به گزارش فیلم نت نیوز، چند نفر در جهان وجود دارند که بتوانند از فقر و گمنامی در یک روستای کوچک اروپایی به اوج قلههای بدنسازی جهان برسند، سپس هالیوود را تسخیر کنند و پس از آن، سکان هدایت یکی از بزرگترین اقتصادهای دنیا را در دست بگیرند؟ تنها یک نفر به ذهن میرسد: آرنولد شوارتزنگر. نامی که مترادف با جاهطلبی، پشتکار و عبور از تمام مرزهای ممکن شده است، اما این غول اتریشی-آمریکایی، با تمام ابعاد افسانهای زندگیاش، چه کسی را در پس آن عضلات پولادین، لبخندهای هالیوودی و سخنرانیهای سیاسی پنهان کرده است؟ مینیسریال مستند «آرنولد» (Arnold) که در سال ۲۰۲۳ از نتفلیکس پخش شد، دعوتی است به سفری بیسابقه به درون ذهن و زندگی مردی که ثابت کرد رویاها مرزی نمیشناسند. این مستند در سه قسمت، نه تنها داستان موفقیتهای خیرهکننده او را روایت میکند، بلکه نگاهی صریح به چالشها، اشتباه ها و انسانیت پنهان در پشت این شمایل جهانی دارد. آماده باشید تا با آرنولد واقعی آشنا شوید، کسی که ورای تمام نقشها و عناوین، داستانی به مراتب جذابتر برای گفتن دارد.
بررسی قسمت ها
قسمت اول: ورزشکار (اوایل زندگی و بدنسازی)
قسمت اول بر سالهای ابتدایی زندگی آرنولد در اتریش، رابطه او با والدین و برادرش و آغاز و پیشرفت حرفهاش در بدنسازی تمرکز دارد . این قسمت به صراحت در مورد زادگاه و سال های رشد او صحبت میکند و آرنولد در این باره چیزی را پنهان نمیکند. برای طرفداران بدنسازی و آرنولد، این قسمت شامل تصاویر ویدیویی جدید و دیدهنشده زیادی از او در دهه ۷۰ میلادی در باشگاه و همچنین مصاحبههای فراموششده است که یک گنجینه محسوب میشود. حتی کسانی که بیوگرافی او را خواندهاند، چیزهای جدیدی برای کسب اطلاعات جدید دارند.
سریال در این بخش، سفر او به آمریکا و قدردانی او از کسانی را که از او حمایت مالی و معنوی کردند، به تصویر میکشد. دوستی و راهنمایی افرادی مانند فرانکو کلمبو و فرانک زین به عنوان افراد کلیدی در زندگی شخصی او برجسته میشود. همچنین، سریال به موضوع استفاده او از استروئیدها اعتراف میکند و آرنولد در این باره شفافیت نشان میدهد و این موضوع را تکذیب نمی کند.
قسمت دوم: بازیگر (حرفه سینما)
قسمت دوم مستند به حرفه سینمایی آرنولد می پردازد. دورانی که برای بسیاری از طرفداران سینمای دهههای ۸۰ و ۹۰ یادآور خاطرات شیرین است. در این بخش، بینشهایی از همکاران و رقبای او مانند جیمز کامرون، دنی دویتو، جیمی لی کرتیس و سیلوستر استالونه ارائه میشود. این قسمت نشان میدهد که چگونه آرنولد با نقشهایی مانند ترمیناتور، کونان بربر و غارتگر به یک ستاره بزرگ تبدیل شد. او شخصیت مردانه و آلفای خود را در بین مخاطبان با نقشهای ناجی شکستناپذیر یا ماشین کشتار در ذهن مخاطبان کاشت و در این قسمت به خوبی به این موضوع اشاره می شود.
با این حال، قسمت دوم با انتقادهایی نیز روبرو شده است. برخی کاربران معتقدند که آرنولد در این قسمت کمی خودشیفته به نظر میرسد و علیرغم اینکه بازی چشمگیری روی پرده سینما دارد و برای برخی نقشها عالی بوده، دامنه بازیگری او محدود است. انتقاد اصلی این است که او به نظر واقعا خود را بازیگر بزرگی میداند و اجازه اشاره به نقطه ضعف هایش را نداده است. همچنین، برخی احساس کردند به برخی از پروژه های شکستخورده او در این سال ها اشاره نشده است.
قسمت سوم: آمریکایی (حرفه سیاست و زندگی شخصی)
قسمت سوم به دوران فرمانداری کالیفرنیا و چالشهای زندگی شخصی او پس از آن میپردازد. این قسمت توسط برخی به عنوان جذاب ترین بخش سریال دیده میشود، زیرا بالا و پایینهای دراماتیک بیشتری نسبت به قسمت قبلی او دارد. در این بخش، سریال به مشکلات زندگی شخصی او، مانند جدایی از ماریا شریور، پذیرش دیرهنگام داشتن فرزندی خارج از چارچوب ازدواج، و رفتارهای نامناسب گذشته او با زنان، میپردازد. سریال اذعان میکند که شکستهای او نادیده گرفته نمیشوند و به عنوان درس عبرتی برای مخاطبان در سریال گنجانده شده است. زندگی فعلی او در عمارتش که عمدتا در کنار حیوانات میگذرد (و نه خانوادهاش) نیز نشان داده میشود.
قسمت سوم نیز با انتقادهای قابل توجهی روبروست. برخی منتقدان احساس کردند که سریال، بهویژه در این قسمت که آرنولد داستان را روایت میکند، صراحت کافی در بیان احساسات عمیق نشان نمی دهد. موضوعات حساسی مانند مرگ برادرش و پدرش به سرعت و با لحنی بیتفاوت پوشش داده میشوند که برای برخی ناراحتکننده بود. آنها معتقد بودند که به درسهایی که از شکست ها آموخته شده و اشتباه های شخصی به اندازه کافی پرداخته نشده است. برخی نیز احساس کردند که مدت زمان اختصاص داده شده به سیاست در مقایسه با پرداختن عمیقتر به شکستهای زندگی شخصی او، طولانیتر بود.
تحلیل و بررسی
یکی از نقاط قوت اصلی مستند آرنولد، دسترسی بیسابقه به خود شوارتزنگر و افراد نزدیک به اوست. مصاحبه با خانواده، دوستان، همکاران قدیمی و حتی رقبای او، لایههای جدیدی از شخصیت و تجربیاتش را آشکار میکند. حضور چهرههایی مانند جیمز کامرون، جیمی لی کرتیس، و سیلوستر استالونه ارزش افزوده قابل توجهی به مستند میبخشد.
مستند در تلاش است تا تصویری صادقانه ارائه دهد و آرنولد نیز در طول مصاحبهها از صحبت درباره اشتباه ها و پشیمانیهایش ابایی ندارد. این صراحت، به ویژه در مورد مسائل خانوادگی و چالشهای دوران فرمانداری، باعث میشود مخاطب ارتباط عمیقتری با او برقرار کند.
با این حال، نباید فراموش کرد که این مستند تا حد زیادی بر اساس روایت خود آرنولد شکل گرفته است. اگرچه تلاش شده تا دیدگاههای دیگران نیز مطرح شود، اما زاویه دید اصلی همچنان متعلق به اوست. این موضوع میتواند در برخی موارد منجر به روایتی شود که تمام زوایای یک اتفاق را پوشش ندهد.
از نظر فنی، مستند خوشساخت است. استفاده از تصاویر آرشیوی کمیاب، فیلمهای خانگی و ترکیب آن با مصاحبههای فعلی، ساختاری جذاب و پویا ایجاد کرده است. تدوین و کارگردانی به گونهای است که ریتم مستند حفظ شده و مخاطب درگیر داستان باقی میماند.
مازیار دهقان