نفس عمیق؛ مثل یک خواب کوتاه
به گزاش فیلمنت نیوز، از بین هزاران فیلم در بیش از یک قرنی که از عمر سینما می گذرد، تنها تعداد محدودی هستند که گذر زمان روی آنها تاثیری نگذاشته و از گزند زمان مصون ماندهاند. گاه نیز اتفاق افتاده که فیلم هنگام اکران خود مخاطب چندانی نداشته و در طول زمان مخاطبان پروپاقرص خود را پیدا کرده است؛ فیلم کالتهایی که از پرده نقرهای فراتر رفته، جریان ساز شده و به سندی تصویری از یک برهه خاص زمانی تبدیل شدهاند. در سینمای ایران نیز گهگاه به نمونههایی از این دست برمیخوریم که کالت شده و زمان آنها را به الماسهای تراش خورده گرانقیمتی تبدیل کرده است. «نفس عمیق» به کارگردانی پرویز شهبازی یکی از آنها است که پس از بیست سال، نسخه مرمت شده آن به بهانه روز ملی سینما توسط پلتفرم فیلمنت در اختیار علاقمندان سینمای ایران قرار خواهد گرفت.
یکی از نکاتی که بسیاری از تماشاگران فیلم را در اکران جشنواره و اکران عمومی تحت تاثیر قرار داد، فیلمنامه مهندسی شده و مینیمال آن به قلم خود شهبازی است که محور آن دو جوان از دو طبقه جامعه به نامهای کامران و منصور هستند. جوانهایی که هر کدام به شکلی از زندگی بریده و روزگار را به بطالت میگذرانند. شخصیتهایی که رویه ظاهریشان بسیار شبیه به جوانهای دهه هشتاد سینمای ایران است اما آن چه که این دو را متمایز میکند، لایههای درونی آنها است. آدمهایی از دو طبقه به شدت متفاوت که در عین متفاوت بودن بسیار ملموس به نظر میرسند. این متفاوت بودن از همان سکانس نخست و عملیات نجات برای دو سرنشین اتومبیلی که در سد افتادهاند، کلید خورده و تماشاگر را کنجکاوانه به دنبال خود میکشاند؛ ایده بازیگوشانه شهبازی که به کار پایان فیلم آمده و تماشاگر را دوباره به سمت نقطه آغاز میبرد.
«نفس عمیق» فیلمنامهای شخصیتمحور دارد و عمده تمرکز آن روی منصور و کامران است. هر کدام از آنها هم به موازات یکدیگر پیش رفته و قصه را به جلو هل میدهند. آن هم در یک ظرف زمانی فشرده و به شکلی مینیمالیستی که در آن ماجراهای مختلف پشت سر هم چیده شدهاند. اطلاعات درباره این دو نفر هم به شکل فشرده به تماشاگر داده شده و برخی از جزییات هم به شکلی ظریف در دل قصه گنجانده شده است. برای مثال میتوان به رفتن منصور و کامران به اتاق اجارهای منصور و ممانعت زن صاحبخانه از ورودشان اشاره کرد که این دو را به دزدی اتومبیل زنی جوان وادار میکند. همین طور دزدیده شدن گوشی موبایل کامران و متعاقب آن دزدیدن گوشی فردی دیگر توسط کامران که یادآور نوعی دور تسلسل است.
آنارشیست بودن کامران دیگر نکته کلیدی مربوط به این شخصیت است که در سکانس شکستن آینه بغل اتومبیلهای پارک شده خود را به رخ میکشد. در عین حال باید به غذا نخوردن و سیگار کشیدنهای پیاپی کامران که در نهایت نابودی خودخواستهاش را رقم میزند، اشاره کرد که درست در نقطه مقابل منصور قرار دارد. گرسنگی منصور وقتی که علاقهاش به آیدا هم اضافه میشود، پازل این شخصیت را کامل کرده و کنتراستی میان او و کامران به وجود میآورد. آیدا ضلع سوم مثلث شخصیتهای فیلم است که در ابتدا هیچ شباهتی به منصور و کامران ندارد اما هنگامی که با اخراج از خوابگاه دانشجویی مواجه میشود، با منصور همراه شده و فاجعه نهایی را رقم میزند. رابطه کوتاه مدت آنها هم خوب و باورپذیر از کار درآمده و نشانی از کلیشههای دم دستی در آن نیست. شهبازی در مقام نویسنده فیلمنامه شناخت تمام و کمالی از نسل جوان دهه هشتاد داشته و ریزهکاریهایی را در خلق منصور، کامران و آیدا به کار برده که هنوز هم کمتر نمونهای در سینمای ایران دارد.
«نفس عمیق» از آن دسته فیلمهایی است کارگردانی درخشانی داشته و میتوان آن در رده بهترین کارگردانیهای سینمای پس از انقلاب به حساب آورد. این فیلم سرشار از جزییات است که در هر بار دیدن تماشاگر دوستدار فیلم را سر کیف میآورد برای مثال میتوان به سکانس ماقبل پایانی فیلم و دکوپاژ پلانهای آن اشاره کرد. حتی سکانسهای کم اهمیتتری مثل رفتن منصور و کامران به سمت خانه منصور و برخورد آنها با گروهی جوان که برای شوخی و تفنن قصد قطع برق محله را دارند!
شهبازی در انتخاب بازیگرها هم سراغ چهرههایی شناخته نشده رفته و از بکر بودن چهره و به خصوص نگاه آنها نهایت استفاده را برده است. سعید امینی، منصور شهبازی و مریم پالیزبان که به نقشها جان بخشیده و به نمادی از یک نسل بدل شدهاند. به همین دلیل است که «نفس عمیق» فیلم مهمی در تاریخ سینمای ایران بوده و میتواند برای نسلهای مختلف دارای جذابیتهای متفاوت باشد.
محمد جلیلوند عضو انجمن منتقدان سینما
نفس عمیق را در فیلم نت تماشا کنید