نقد سریال لوکی (Loki): ماجراجوییهای جدید خدای فریب
به گزارش فیلمنت نیوز، شور و هیجان سریالهای دنیای سینمایی مارول در دیزنی پلاس فروکش کرده است. «وانداویژن» که بیشک بهترین سریال این مجموعه محسوب میشود، تجربه فوقالعادهای بود، اما «فالکون و سرباز زمستان» بیشتر مقدمهای برای فیلمهای بعدی بودند تا یک داستان مستقل.
سریالهای «هاکای» و «موننایت» نیز با وجود بازیهای خوب بازیگران، در مجموع مورد توجه چندانی قرار نگرفتند. «خانم مارول» و «شی-هالک: وکیل دادگستری» نیز منتقدان زیادی داشتند.
اما «لوکی» در میان همه این سریالهایی که با اقبال کمی مواجه شدند، میدرخشد. در واقع «لوکی»، اولین سریال لایو-اکشن مارول است که به فصل دوم رسیده. «لوکی» سریال پیچیده و درخشانی است که حس محصول سفارشی بودن یا حلقه اتصال چند فیلم بودن را القا نمیکند.
این سریال با به تصویر کشیدن فروپاشی خطوط زمانی، مخاطب را با خود به سفری پرفراز و نشیب میبرد. شاید مفهوم چندجهانی برای بسیاری از تماشاگران، خستهکننده شده باشد، اما سریال «لوکی» با کمک شخصیتهای سرگرمکننده و زبان بصری قوی خود، داستان فروپاشی تمام این واقعیتهای جایگزین را روایت میکند. در برخی از نقاط این سریال ممکن است شاهد تکیه بیش از حد به ایدههای مختلف باشیم، اما نکات مثبت آن به قدری هستند که تقریبا فراموش میکنید با یک سریال مارولی طرف هستید.
آشنایی با لوکی
سریال: لوکی (Loki)
استودیو: مارول استودیوز
تاریخ انتشار اولیه: ۹ ژوئن ۲۰۲۱
کارگردان: کیت هرون، جاستین بنسون و آرون مورهد
بازیگران: تام هیدلستون، گوگو امبتا-را، وونمی موساکو، یوجین کوردرو، تارا استرانگ، اوون ویلسون، سوفیا دی مارتینو، ساشا لین
تعداد فصلها: ۲
تعداد قسمتها: ۱۲
داستان فصل اول سریال لوکی
در قسمت اول سریال لوکی، شاهد فرار این شخصیت از دست انتقامجویان در انتهای فیلم «انتقامجویان: پایان بازی» هستیم. این لوکی، نسخهای جوانتر از خدای فریبکاری آزگارد است که هنوز مسیر رستگاری را طی نکرده است. او پس از فرار با استفاده از تسراکت، توسط سازمان (TVA) دستگیر میشود.
(TVA) سازمانی است که بر جریان زمان نظارت دارد و وظیفهاش حفظ نظم و جلوگیری از انحراف از مسیر تعیین شده توسط «نگهبانان زمان» است. ماموران (TVA) با سفر در زمان، رویدادهایی که به عنوان «نکسوس» شناخته میشوند و میتوانند باعث اختلال نظم زمانی شوند را اصلاح میکنند.
در فصل اول این سریال، لوکی پس از دستگیری توسط (TVA)، به جرم جابهجایی غیرقانونی زمان، مجرم شناخته میشود. با این حال، به دلیل نیاز به تخصص او در ردیابی یک مجرم دیگر، توسط مامور موبیوس « با بازی اوون ویلسون» استخدام میشود.
موبیوس برای انگیزه بخشیدن به لوکی و جلب همکاری او، تصاویری از گذشته این شخصیت، شامل خیانتها و شادیهای او را به نمایش میگذارد. این کار باعث میشود تا لوکی با هویت و اعمال خود در گذشته روبرو شود. لوکی مأموریت را میپذیرد و به همراه موبیوس به دنبال مجرم میروند و این سرآغاز ماجراجوییهای آنها در دنیای (TVA) و خطوط زمانی مختلف میشود.
داستان فصل دوم سریال لوکی
فصل دوم سریال لوکی، با کارگردانی جاستین بنسون و آرون مورهد، خالقان آثار تحسینشدهای چون «سرچشمه» و «بیپایان»، از بخش پایانی فصل قبل روایت خود را آغاز میکند. در قسمت پایانی فصل اول که در تابستان سال ۲۰۲۱ پخش شد، شاهد معرفی شخصیت کنگ «با بازی جاناتان مجرز» به دنیای سینمایی مارول بودیم. او که با عنوان «آن که میماند» شناخته میشد، هویت خود را به عنوان خالق واقعی سازمان (TVA) برای لوکی «تام هیدلستون» و سیلوی «صوفیا دی مارتینو» فاش میکند. با وجود هشدارهای کنگ در مورد عواقب وخیم این اقدام، سیلوی او را به قتل میرساند و این اتفاق منجر به هرج و مرج در همه جهانها میشود. در پی این آشفتگی، لوکی به سازمانی بازگردانده میشود که دیگر او را به رسمیت نمیشناسد و دوستانش، موبیوس «اوون ویلسون» و بی-۱۵ «وونمی موساکو»، نیز او را از یاد بردهاند. فصل دوم با تلاشهای ناامیدانه لوکی برای بازگشت به دنیای آشنا و یافتن موبیوسی که او را میشناسد و میتواند در کنترل خطوط زمانی در حال فروپاشی یاریاش کند، آغاز میشود.
نقد بازیگری در سریال لوکی
اگرچه کاراکتر و داستان «لوکی» میتوانست در بستری متفاوت به فیلمی درخشان به سبک کریستوفر نولان تبدیل شود، اما سریال آن به عنوان دنباله هیجانانگیز و الهامبخش دنیای روایتهای مارول، میدرخشد.
همانند آثار نولان، «لوکی» نیز آمیخته با بازیهای ذهنی جذاب است. تام هیدلستون در نقش «خدای فریبکاری» آزگارد، بهطرز ماهرانهای شخصیت خود را ایفا میکند. لوکی مجبور به پنهان کردن قدرتهای خدایی خود و ایفای نقشی غیرقابل پیشبینی برای همتیمیهای جدید و مخاطبان است.
تام هیدلستون در این سریال در نقش نسخهای متفاوت از شخصیت لوکی، خدای شرارت دنیای مارول، ظاهر میشود. لوکی در این سریال به عنوان یک «خدای خودخوانده» معرفی میشود که به دلیل شرایطی خاص، قدرتهایش بیاثر شدهاند. با این حال، غرور و شخصیتی مرموز او همچنان پابرجاست. هیدلستون که پیش از این نیز در فیلمهای مارول به ایفای نقش لوکی پرداخته بود، در این سریال به خوبی ظرافتهای شخصیتی این کاراکتر پیچیده را به تصویر میکشد، بهویژه زمانی که با چالشهای اخلاقی روبرو میشود. بازی او در این سریال، به خصوص در لحظات حساس و سرنوشتساز، بسیار تاثیرگذار و باورپذیر است.
در کنار این موارد، حضور بازیگران برجسته دنیای سینمایی مارول، به خصوص تام هیدلستون و اوون ویلسون، کیفیت سریال را به طور قابل توجهی ارتقا داده است.
هیدلستون با شور و اشتیاق در نقش لوکی ظاهر شده و ویلسون با بازی پراحساس خود، شخصیتی را به تصویر میکشد که از کاوش در خطوط زمانی جایگزین به دلیل پشیمانی از دست دادن فرصتهای گذشته، دوری میکند.
اگرچه پرداخت شخصیتهای موتوکی ماسوکا و گوگو امبتا-راو کمی ضعیفتر به نظر میرسد، اما حضور دو بازیگر جدید، رافائل کازال و اسکار ایزاک چوی، به عنوان ماموران (TVA) و شخصیتی مرموز با نام اوروبوروس، طراوت خاصی به سریال بخشیده است.
بازیهای درخشان این دو بازیگر به ویژه «چوی» که از ظرافت و طنز خاصی برخوردار است، از جمله نقاط سریال «لوکی» به شمار میرود.
نقد فیلمنامه سریال لوکی
مایکل والدرون «نویسنده سریال لوکی» با خلق فضایی سرشار از رمز و راز و هیجان، بستری مناسب برای روایت داستان لوکی فراهم میکنند. سرعت روایت سریال در فصل اول بالا است و در این میان نیز، بحثهایی فلسفی در مورد ماهیت زمان، آزادی اراده و امکان تغییر نیز مطرح میشود.
«لوکی» گویای نکتهای حائز اهمیت در مورد بسیاری از سریالهای دنبالهدار مارول و نحوه پیشرفت آنهاست. اگر فیلمنامه بتواند بهتنهایی و بدون تکیه بر اتکا به جزئیات دنیای مارول، داستانی جذاب روایت کند، تماشاگر مجذوب آن خواهد شد. «وانداویژن» با وجود نقاط قوت خود، نمونهای بارز از این موضوع است، چرا که روایتی کند و درگیر در جزئیات دنیای مارول داشت. در مقابل، «لوکی» شما را به درون یک معمای روانشناختی پیچیده در سفر در زمان میکشاند که بهاندازه وقایع بیرونی، بر اعمال درونی شخصیت اصلی نیز تمرکز دارد.
بیراه نیست اگر بگوییم که سریال لوکی در فصل دوم به سمت روایتهای داستانی پیچیده و غیرقابل پیشبینی گرایش پیدا میکند. تا اواسط فصل، شاهد سفر لوکی و موبیوس به نمایشگاه جهانی شیکاگو در سال ۱۸۹۳ هستیم تا رنسلیر «گوگو امبتا-را» و خانم دقیقه «با صداپیشگی تارا استرانگ» را که در حال دستکاری در تاریخ هستند، دستگیر کنند. این قسمت پرماجرا و هنرمندانه که به بهترین وجه کارگردانی شده است، یادآور این نکته است که اگر نویسندگان ریسکپذیری بیشتری به خرج دهند، داستان سریال تا چه حد میتواند غیرمنتظره و جذاب باشد. در چنین فضای روایی بدون محدودیت، دیگر هیچ قانونی حاکم نیست.
با این حال، لحن نویسندگی سریال لوکی دارای تعادل عجیبی است. در حالی که در برخی موارد دنبال کردن داستان دشوار میشود، این موضوع با صحنههای توضیحی رایج در دنیای سینمایی مارول که در آنها شخصیتها بارها و بارها انگیزهها و اقدامات خود را شرح میدهند، جبران میشود. بدون شک، رویکرد نخست، یعنی روایت داستانی پیچیده و مبهم، جذابیت بیشتری دارد. تماشای اعمال عجیب و غریب لوکی و موبیوس در گذر زمان، به تنهایی برای لذت بردن از این سریال با تمام پیچیدگیهایش کافی است.
نقد کارگردانی سریال لوکی
«کیت هرون»، کارگردان فصل اول سریال لوکی، با استفاده از دیدگاه منحصر به فرد خود، توانستهاست داستان پیچیده و چندلایه شخصیت لوکی را بهخوبی به تصویر بکشد. او با ترکیب عناصر علمی-تخیلی و فانتزی، به داستانی پویا و جذاب دست یافته که نه تنها طرفداران قدیمی مارول را راضی میکند، بلکه مخاطبان جدیدی را نیز جذب میکند.
یکی از نقاط قوت کارگردانی هرون، توانایی او در ایجاد تنش و تعلیق است. او با استفاده از ترکیب صحنههای اکشن و دیالوگهای هوشمندانه، موفق به ایجاد ریتمی مناسب برای هر قسمت شدهاست. همچنین، توجه به جزئیات و استفاده از جلوههای ویژه بهطور متعادل، باعث شده که هر صحنه از نظر بصری بسیار جذاب باشد.
از سوی دیگر، دو کارگردان فصل دوم سریال لوکی، «جاستین بنسون» و «آرون مورهد» با استفاده از دیدگاه تازه و نوآورانه خود، بهخوبی توانستهاند عناصر علمی-تخیلی و فانتزی را با یکدیگر ترکیب کنند. آنها با خلق صحنههای اکشن هیجانانگیز و استفاده بهینه از جلوههای ویژه، توانستهاند محیطهای جدید و متفاوتی را به تصویر بکشند که دنیای چندجهانی مارول را بهطور جذابی توسعه میدهد.
یکی از نکات برجسته این فصل، توجه به توسعه شخصیتها و روابط بین آنها است. تعاملات پیچیده و درگیرکننده بین لوکی (تام هیدلستون) و سایر شخصیتها، بهویژه سیلوی (سوفیا دی مارتینو)، عمق بیشتری پیدا کرده و داستان را غنیتر کردهاست. بازیگری قوی و عملکردهای تأثیرگذار بازیگران تحت هدایت بنسون و مورهد، به جذابیت بیشتر سریال افزودهاست.
نقد جنبههای فنی سریال لوکی
سریال «لوکی» از نظر بصری نیز چشمنواز است. طراحی صحنه و لباسها به خوبی حال و هوای دنیای سریال را به تصویر میکشند و فضایی علمی-تخیلی و در عین حال مرموز و تاریک را تداعی میکنند. استفاده از جلوههای ویژه نیز به شکلی ماهرانه صورت گرفته و به خلق صحنههای اکشن و پرهیجان کمک میکند.
این سریال به واسطه المانهای بصری چشمنواز و حضور بازیگران توانمند، مورد توجه منتقدان قرار گرفته است. کارگردانی هنری این سریال با بهرهگیری از پالت رنگی خلاقانه، طراحی لباسهای متناسب با فضا و فضاسازیهای بدیع، تجربهای بصری تماشایی را برای مخاطب رقم زده است.
با وجود برخی صحنههای کمنور، استفاده از زوایای دوربین منحصر به فرد، تدوین دقیق و فیلمبرداری روان، نقاط قوت این اثر محسوب میشوند.
پوسترهای سریال لوکی
سخن آخر
سریال «لوکی» تجربه سرگرمکننده و جذابی را برای مخاطبان خود به ارمغان میآورد که با ارائه داستانی بدیع و شخصیتپردازیهای قوی، نظر مخاطبان را به خود جلب میکند. این سریال به ویژه برای علاقهمندان به ژانرهای علمی-تخیلی، اکشن و ابرقهرمانی میتواند جذاب باشد. شما میتوانید سریال لوکی را در فیلمنت مشاهده کنید.
امیرمحمد صنایعی