نقد و بررسی فصل سوم «بازی مرکب»؛ از بی‌رحمی تا رستگاری

- 13 دقیقه مطالعه
فصل سوم «بازی مرکب» با نمایش جدال خودخواهی و فداکاری، داستان نیمه تمام فصل قبل را تکمیل کرد و پیامی عمیق درباره انسانیت به جا گذاشت.

به گزارش فیلم نت نیوز، «بازی مرکب» (Squid Game) با نمایش نبرد انسانیت و خودخواهی، جهانی را مجذوب خود کرد. شاید برای مخاطبان آشنا به درام‌های کره ای (K-Drama) و فیلم های با ماهیت مسابقه، فصل اول آنچنان انقلابی نبود چرا که مفهوم تنها بازمانده از مسابقه پیش از این در آثاری چون «نبرد سلطنتی» و «عطش مبارزه» دیده شده بود اما این سریال با ریشه‌های قوی در سینمای کره و داستانی گیرا، نابرابری اجتماعی و انتخاب های خودخواهانه انسان در شرایط خاص را بی‌پرده به تصویر کشید و در دوران همه‌گیری کرونا به شدت مورد توجه قرار گرفت.

اعلام ساخت فصل دوم این سوال را پیش آورد که آیا سریال به ادامه نیاز داشت؟ هرچند این تصمیم را می‌توان ناشی از میل نتفلیکس به بهره‌برداری از محبوبیت دانست اما فصل اول پایانی تقریبا باز داشت.

داستان فصل دوم هم در انتها نیمه تمام ماند و نمی‌توانست به عنوان یک مجموعه کامل ارزیابی شود. آشکار بود که فصل‌های دوم و سوم در واقع یک خط داستانی واحد را روایت می‌کنند. حالا با انتشار فصل سوم «اسکوئید گیم» تمامی خطوط داستانی که در فصل دوم نیمه تمام باقی ماندند به شکل قابل قبولی به پایان رسیدند اما چرا می‌گوییم قابل قبول؟ در ادامه به جزئیات آن می‌پردازیم.

بازی مرکب در فیلم نت

افزایش بی‌رحمی و تراژدی: وقتی خشونت به اوج می‌رسد

فصل اول «اسکوئید گیم» به دلیل صحنه‌های مرگ بی‌رحمانه شناخته شد. این سریال همواره در برانگیختن احساسات بیننده موفق بود. از لحظه غم‌انگیز خداحافظی سه‌بیوک و جی‌یونگ که با وجود رقابت، همدلی را برگزیدند تا خیانت سانگ-وو به علی خوش‌قلب، بینندگان را به درک عمق پیامد هر تصمیم وا می‌داشت.

نقد فصل سوم اسکوئید گیم

فصل سوم این لحظات را به سطحی بالاتر برد. مرگ‌ها بی‌رحمانه‌تر و آمیخته با تراژدی بودند. این فصل فراتر از خیانت رفته و بر تصمیمات دلخراشی تمرکز داشت که شخصیت‌ها را کاملا خودخواه و طمع کار ساخت تا جایی که حاضر بودند برای برنده شدن، تک تک بازیکنان دیگر را از بین ببرند. «بازی مرکب» در این فصل، بی‌پروا به سوی نقاطی پیش رفت که کمتر سریالی جسارت آن را دارد. هیچ‌کس در امان نیست. حتی شخصیت اصلی داستان هم می‌تواند در میانه راه حذف شود و سریال بدون او ادامه پیدا کند.

بسیاری از ما در این سریال قهرمانان محبوب و ضدقهرمانان منفور داریم. طبق سنت سریال، محبوب‌ها زود از دست می‌روند و بدها به‌اندازه کافی سریع مجازات نمی‌شوند. اگر از اعمال شخصیت‌های منفی عصبانی می‌شوید، برای حفظ آرامش آماده باشید.

پیش‌بینی‌های اشتباه و مسیر غیرمنتظره

با وجود گمانه‌زنی‌های فراوان پیرامون فصل سوم، روند داستان به شکل غیرقابل پیش‌بینی‌ای رقم خورد. بسیاری از تئوری‌های طرفداران محقق نشدند و سریال مسیری متفاوت را در پیش گرفت. به عنوان مثال، برخی بر این باور بودند که دو عروسک مرموز نمایش داده شده در پایان فصل دوم، نشانه‌ای از فلش‌بکی به سال ۲۰۱۵ و زمان حضور فرانت من به عنوان بازیکن خواهد بود اما در واقع، این بازی در همین زمان حال اجرا شد.

همچنین با استناد به تصاویر دیوار سالن که در فصل اول بازی‌ها را لو می‌دادند، تئوری‌هایی درباره یک بازی شطرنج انسانی بزرگ مطرح شد که می‌توانست هیجان‌انگیز باشد اما این پیش‌بینی نیز رد شد و به نظر می‌رسید تصویر بازی چهارم یعنی قایم‌باشک بود. علاوه بر این، انتظار می‌رفت با ورود برادر فرانت من به جزیره، او در آخرین بازی در کنار افراد VIP کشته شود. این نظریه نیز به کلی رد شد و سریال با داستانی کاملا غیرمنتظره، مخاطبان را شگفت‌زده کرد. این رویکرد غیرقابل پیش‌بینی به جذابیت و اصالت فصل سوم افزود و ثابت کرد که «بازی مرکب» قصد تکرار فرمول‌های گذشته را ندارد.

نقد فصل سوم اسکوئید گیم

بازی‌ها و جذابیت آنها برای مخاطب

در این فصل، بازی‌ها به شکلی بسیار خلاقانه و پر تنش طراحی شده بودند. بازی قایم باشک یکی از وحشتناک‌ترین آن‌ها بود. بی‌رحمی این بازی و اجبار شرکت‌کنندگان به کشتن یکدیگر از نزدیک، نشان‌دهنده ظرفیت بالای انسان برای بی‌رحمی بود. بازی طناب‌کشی نیز بسیار دشوار به نظر می‌رسید. لحظه هل دادن افراد به پایین توسط یکی از بازیکنان، عمق مسیرهای تاریکی را که انسان‌ها برای رسیدن به اهدافشان طی می‌کنند، به نمایش گذاشت. در نهایت، در بازی مرکب آسمانی که به نظر می‌رسد مورد علاقه بسیاری از مخاطبان قرار گرفته باشد، شاهد افتادن بازیکنان به جان یکدیگر بودیم که در نهایت به مرگ همه آن‌ها انجامید. به طور کلی، تمام بازی‌ها به خوبی طراحی شده بودند و تماشای آن‌ها برای مخاطبان جذاب بود.

بازیگری‌های خیره‌کننده

با گروه باقی‌مانده از شخصیت‌های اصلی، فصل سوم قادر بود عمیق‌تر به شخصیت‌پردازی هر یک از آن‌ها بپردازد و بازیگران توانستند بیشتر خود را به مخاطب معرفی کنند. در میان آن‌ها، جانگ گوم-جا با بازی کانگ ئه-شیم، زن مسنی که برای پرداخت بدهی‌های قمار پسرش وارد بازی‌ها شد، قابل توجه بود. کانگ با یکی از دلخراش‌ترین صحنه‌های سریال در میانه فصل، استعداد بازیگری و دامنه هنری خود را به نمایش گذاشت و این بازی یکی از بهترین عملکردها در سریال بود. او با کشتن پسرش برای نجات جان جون-هی یا همان بازیکن شماره ۲۲۲ و فرزندش یکی از غیر قابل پیشبینی ترین صحنه های فصل سوم را رقم زد.

نقد فصل سوم اسکوئید گیم

شخصیت‌های دیگری مانند جون-هی باردار و هیون-جو، سرباز سابق نیروهای ویژه ترنسجندر نیز به اوج رسیدند و برخی از بهترین صحنه‌های فصل را ارائه دادند و زمانی که گی‌هون تمام امید خود را از دست داده بود، برای مبارزه با طرف خودخواه داستان پا پیش گذاشتند. به همین ترتیب، شخصیت‌هایی با اخلاقیات مشکوک‌تر مانند میونگ-گی نیز در این فصل پایانی آن روی واقعی خود را به خوبی نشان داد. همه بازیگران در این فصل عملکردی درخشان و احساسی ارائه دادند که به مراتب درگیری عاطفی مخاطب با شخصیت‌ها را نسبت به فصل دوم افزایش داد.

تنها نقطه ضعف داستان فصل سوم اسکوئید گیم

فصل سوم «اسکوئید گیم» با وجود نقاط قوت، در نمایش شخصیت‌های VIP دچار ضعف بود. تمرکز بیش از حد بر این گروه از خارجی‌های ثروتمند آن‌ها را به شکلی آبکی و سطحی به تصویر می‌کشید. این افراد نه تنها بی‌رحمی خود را تا جایی پیش می‌بردند که حاضر به تماشای مرگ یک نوزاد برای سرگرمی بودند بلکه اغراق در نمایش راحت طلبی آن‌ها، این حس را به مخاطب القا می‌کرد که کارگردان با نوعی تمسخر به خارجی‌ها نگاه کرده و در مقابل، شخصیت‌های کره‌ای را قهرمانانی اخلاق‌مدار نشان می‌دهد. این رویکرد تا حدی از عمق واقع‌گرایانه سریال کاست.

پایانی قدرتمند و بدون نیاز به ادامه

فصل سوم بی‌چون و چرا پایان سریال «بازی مرکب» است اما در سکانس پایانی نشانه‌ای از امکان ادامه داستان وجود دارد. شاید در نقاط دیگر جهان یا در محیطی متفاوت «بازی مرکب» را مجددا ببینیم. اینجاست که بی شک سریال مخاطب زیادی از دست خواهد داد. در عصر حاضر که فرنچایزسازی به یک امر عادی تبدیل شده است، استودیوها هر کاری برای بهره‌برداری از یک داستان موفق انجام می‌دهند. اگر این به معنای مکیدن شیره خلاقیت تا خشک شدن کامل آن باشد، باز هم همین کار را خواهند کرد اما باید ببینیم نتفلیکس حاضر است حتی با ریسک بدنام کردن این سریال، یک فرنچایز جدید معرفی کند یا این فصل اتمام ماجرا خواهد بود.

انسانیت پیروز است: پیامی از گی‌هون به فرانت من

به نظر می‌رسد گی‌هون، همانطور که در پایان فصل اول با پیرمرد شماره ۰۰۱ سازنده بازی‌ها بر سر کمک به یک بی‌خانمان شرط بست و پیروز شد، در نهایت به فرانت من نیز ثابت کرد که انسانیت همواره برنده است. او در بازی پایانی، با از خودگذشتگی بی‌نظیر برای نوزاد تازه‌متولدشده‌ای که یک شرکت‌کننده محسوب می‌شد، خود را فدا کرد تا به تمام تماشاگران ثابت کند می‌توان حتی در سخت ترین شرایط مسیر درست را پیش گرفت و انسانیت را به جای خودخواهی پذیرفت حتی اگر به قیمت از دست دادن جان خود باشد. گی‌هون با نکشتن نوزاد و پریدن از ارتفاع، کاری کرد تا آن کودک پیروز شود. این عمل، پیامی قدرتمند بود که به فرانت من نشان داد حتی در دل بی‌رحم‌ترین بازی‌ها هم، ارزش زندگی و بخشش بر طمع و خشونت غلبه می‌کند.

نقد فصل سوم اسکوئید گیم

برخی از کاربران در شبکه های اجتماعی مرگ گی‌هون را پایانی غم انگیز شمردند و این پایان بندی را ضعیف دانستند و همین موضوع دلیلی شد که فصل سوم امتیاز قابل قبول و نه عالی را کسب کند.

جمع‌بندی: پیروزی پیام و نگرانی‌های آینده

در مجموع سریال «بازی مرکب» در طول سه فصل خود، به شکلی موفقیت‌آمیز رقابت میان انسانیت و از خودگذشتگی را در برابر طمع و خودخواهی به نمایش گذاشت. این مجموعه با وجود برخی کاستی‌ها، توانست داستان خود را به خوبی به سرانجام برساند و پیام اصلی‌اش را به مخاطب القا کند.

بسیاری از بینندگان نگران ادامه یافتن این سریال هستند. چرا که وجود نشانه‌هایی برای احتمال ساخت فرنچایز یا فصول بیشتر، ممکن است به تکرار داستان و خدشه‌دار شدن نام «اسکوئید گیم» منجر شود. با این حال، فصل سوم به خوبی آبروی این سریال را حفظ کرد و پایانی درخور و زیبا را به مخاطبان هدیه داد، پایانی که گواهی بر قدرت داستان‌گویی سازنده و عمق پیام‌های آن بود.

مازیار دهقان

برچسب‌ها: بازی مرکب
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

پربازدیدها