در شماره امروز «پیشنهاد آخر هفته» نشریه اینترنتی فیلمنتنیوز به مناسبت عرضه فیلم سینمایی «دار و دسته نیویورکی» به کارگردانی مارتین اسکورسیزی با زیرنویس فارسی در پلتفرم فیلمنت به معرفی این فیلم میپردازیم و خانم شیرین کاظمیان منتقد و نویسنده سینمایی در مورد این فیلم یادداشتی را به رشته تحریر در اورده است.
به گزارش فیلمنتنیوز، «دارودستهی نیویورکی» یکی از ساختههای مطرح و شناخته شدهی مارتین اسکورسیزی، روایتگر وقایعی تاریخی/حماسی از قرن نوزدهم است که خشونتی عریان را با درامی تاثیرگذار درهم آمیخته و تاریخ شکل گیری نیویورک امروز را به تصویر کشیده است. انتقام به عنوان یکی از مهمترین و شاید قویترین پترنهای ادبیات و درامنویسی، درونمایهی کلی این فیلم بلند که اقتباسی از رمانی با همین نام اثر هربرت آسبری است را تشکیل میدهد. اسکورسیزی مثل بیشتر آثارش پیشدرآمد ورود به قصهی فیلمش را طولانی، با طمانینه و دست و دلباز آغاز کرده و انگیزههای اصلی شخصیتها و گرهها از ساعت دوم فیلم نمایان میشوند. فضاسازی با نماهایی کلی که دربرگیرندهی تصاویر شهری و روزمرهی شخصیتهاست اتفاق میافتد و کمکم سراغ قصاب بیل میرود، قصاب با بازی دنیل دیلوئیس رهبر بومیان نیویورکیست که تصویری عیان از بربریت و خشونت را در خوی جنگجویش پرورانده و اطرافیان نزدیک و اهالی شهر را در ارعابی نمادین شیفتهی خود کرده است. قهرمانی جنگجو با خصوصیات اخلاقی پیچیده، روحیاتی وحشی و گاه مهربان، برخواسته از ساختار طبیعت و محیط که برای کشور و ارزشهایی قومی قبیلهای به جنگ بر میخیزد. در تاریخ شکل گیری تمدن، از دل اسطورهها و درام کهن نیز، قهرمانان با تصویری چنین بسیارند و لحظهی مرگ آنها عموما تصویری مهمتر و تکاندهندهتر از حیات و زیستشان دارد. در تقابل با بیل، آمستردام جوانی یاغی با بازی لئوناردو دیکاپریوست که شاهد کشتن پدرش توسط بیل در کودکی بوده، نوجوانیش را بیسرپرست در نوانخانه گذرانده و حال با انگیزهی قوی انتقام قدم به میدان جنگ گذاشته تا قاتل پدرش را از پا در بیاورد. بهترین و شاید تاثیرگذارترین لحظات این فیلم، قسمتهاییست که بیل از انگیزهی اصلی این جوان/آمستردام بیخبر است و او را چونان پسر نداشتهاش دوست میدارد. نقطه عطف درام اینجا شکل میگیرد و جنگ میان این دو با آشکار شدن شخصیت اصلی آمستردام برای قصاب، لایههایی پیچیدهتر و جذابتر پیدا کرده و بخش تراژدی اصلی فیلم را پیش میبرد.
تاریخ آمریکا، چنان که اسکورسیزی نیز به آن اشاره کرده است داستانهای بسیاری برای گفتن دارد. شکل گیری شهرهایی که امروز تراز کیفیت زندگی در سطح جهانی را به لحاظ اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی مشخص میکند حدود دویست سال گذشته مملو از جنگ، خشونت و کشتار جمعی بوده است. اسکورسیزی در قاب پایانی فیلم بدون حضور بازیگر و دیالوگ، نمایی خلاقانه و تاثیرگذار آفریده که میتوان آن را خلاصهای سریع و کوتاه از بطن نگاه تاریخی دارودستهی نیویورکیها در نظر گرفت. نمایی از پل منتهن بر رودخانهی ایست ایور را نشان میدهد که منهتن جنوبی را به بروکلین وصل میکند، ثانیه به ثانیه این قاب ثابت تغییر کرده و از میان گورها، اجساد و ویرانیها ساختمانها، برجها و شمایل شهری امروز نیویورک نمایان میشود، تصویری نمادین که گویی سرگذشت خونین هر تمدنی را عریان میکند.
بیل برای آمستردام اعتراف میکند که سالها قبل مردی را کشته پدر آمستردام که برای او احترام زیادی قائل بوده و در ادامه جنگ تن به تن بیل و آمستردام، در انتهای فیلم نیز بر اجباری بدوی تاکید میکند که گویی انسان برای حفظ زادگاه، محیط و قلمرواش مجبور به کشتن دیگری بوده، دیگریای که شاید به او علاقه داشته یا برای حضور انسانیاش احترام قائل بوده است. تصویری که انسان در روند تکاملیش تا امروز طی کرده و چونان بازی قدرت به امروز مدرنیته نیز رسانده است. اکران این فیلم هم زمان هنگام وقایع یازده سپتامبر با مشکل روبرو شد، حادثهای تاثیرگذار که تاکید به اهمیت سیاستگذاریهای آمریکا و وضعیت جهانی داشت، فضایی ملتهب که با اشاره به دیالوگی از فیلم، استعارهی زیستن زیر بال و پر اژدها را در بر میگیرد. همان چیزی که در «دارودستهی نیویورکی» بود و هنوز و همواره هم در آن کشور خاموش و خفته نیست.
نویسنده: شیرین کاظمیان
برای تماشای فیلم «دارودستهی نیویورکی» میتوانید به این لینک مراجعه کنید.