«همه آنچه بهعنوان نور تصور میکنیم»؛ داستانی رویاگونه از بمبئی امروز
یه گزارش فیلمنت نیوز به نقل از راف کات فیلم، فیلم «همه آنچه بهعنوان نور تصور میکنیم» ساخته پایال کاپادیا، درباره رویاهای میلیونها مهاجر نامرئی است؛ کسانی که با امید به بهبود زندگی خود به بمبئی میآیند اما با این چالش روبهرو هستند که چگونه در شهری که آنها را به طور کامل نمیپذیرد، جا بیفتند. این فیلم درباره افرادی است که به تنهایی و بیگانگی ناشی از مهاجرت از شهرهای کوچک به کلانشهرها عادت کردهاند و ناگزیر به دنیای درونی خود پناه بردهاند. همچنین این اثر نشان میدهد که چگونه سیستمهای تبعیض، بر اساس زبان، جنسیت، دین، کاست و طبقه، در کشوری که فرهنگ، غذا، پوشش و حتی گویش در هر ۲۰ کیلومتر تغییر میکند، افراد را تحت فشار قرار میدهند.
همه آنچه بهعنوان نور تصور میکنیم در فیلم نت
این فیلم همچنین به موضوع نامرئی بودن زنان در هند میپردازد؛ زنانی که فردیتشان از دریچهای مردسالارانه دیده میشود و این ذهنیت مانع از آن است که جامعه آنها را بهعنوان افرادی آزاد که حق انتخاب و تصمیمگیری برای زندگی خود دارند، بپذیرد. زنان در این جامعه باید برای به دست آوردن جایگاه خود مبارزه کنند. کاپادیا در این فیلم به سراغ زندگی سه پرستار – آنو (دیویا پرابها)، پرابها (کانی کاسروتی) و پارواتی (چایا کادام) – میرود که هر کدام در بمبئی تلاش میکنند مفهوم صمیمیت را برای خود بازتعریف کنند. این مسیر خودشناسی برای این سه زن، اگرچه در ابتدا ساده به نظر میرسد، با پیشرفت داستان به معنایی عمیقتر و انقلابی تبدیل میشود. کاپادیا ما را وادار میکند به زندگی کسانی توجه کنیم که هند معاصر آنها را به فراموشی سپرده است.
شاید با این توصیف انتظار داشته باشید این درام تاثیرگذار – اولین فیلم هندی که پس از سه دهه برای نخل طلای کن رقابت کرده و نخستین فیلمی که از سال ۱۹۴۶ جایزه بزرگ هیئتداوران را برده است – درباره تمام چیزهایی است که در هند معاصر نامرئی شدهاند. فیلمی خشمگین و سرشار از اعتراض باشد، اما اینطور نیست. این فیلم به طرز فریبندهای آرام است و این آرامش باعث میشود انتظار داشته باشید که پایان دراماتیکی در پیش باشد، اما فیلم این انتظارات را زیر پا میگذارد. کاپادیا در زمانی که سینمای جریان اصلی هند پر سر و صدا و مملو از اغراق است، فیلمی آرام ساخته که از هرگونه شلوغی و هیاهو دوری میکند. او فیلمی ساخته که بر سه زن و روابط میان آنها تمرکز دارد، در حالی که سینمای هند بهشدت مردسالار است و روایتها معمولاً حول محور ستارگان مرد میچرخند. همچنین او به صمیمیت زنانه و نیاز به ارتباط در کشوری پرداخته که اغلب درک ظرافتهای خواستههای زنان برایش دشوار است.
در این فیلم، بمبئی بهعنوان شهری سرد و بیروح به تصویر کشیده میشود؛ شهری پر از جمعیت، اما خالی از گرما و صمیمیت. بیشتر بخشهای فیلم که در شهر میگذرد، در شب و با استفاده از رنگهای سرد مانند آبی کمرنگ فیلمبرداری شده است. حتی لباسهای پرستاران نیز آبی است. وقتی شخصیتها پس از شیفت کاری خود به خانه بازمیگردند، شهر و قطارهای محلی، که معمولاً پر از هیاهو هستند، خالی و متروک به نظر میرسند. اما زمانی که این سه زن بمبئی را ترک میکنند و به روستای ساحلی پارواتی سفر میکنند، رنگها گرمتر و محیط امیدوارکنندهتر میشود.
صداگذاری فیلم نیز بهگونهای است که حس غیرواقعی بودن به مخاطب منتقل میکند؛ گویی بمبئی به یک شهر ارواح تبدیل شده است. صدای خیابانها بهجای آنکه پر از همهمه باشد، سکوتی مصنوعی دارد که تنها گاهی با صدای مهاجران ناشناس شکسته میشود. کاپادیا با استفاده از صدای موجهای دریا، حتی زمانی که دریا در تصویر نیست، زندگی را به این شهر سرد تزریق میکند. در بخشی از فیلم، زمانی که شخصیتها به روستای ساحلی میرسند، طبیعت به آنها کمک میکند تا خودشان را پیدا کنند و زندگی جدیدی آغاز کنند.
بزرگترین موفقیت فیلم این است که صمیمیت، بهویژه برای زنان، را بهعنوان شکلی از مقاومت در هند معاصر نشان میدهد. پرابها که پس از ازدواج سنتیاش توسط شوهرش رها شده، به دنبال بسته شدن این فصل از زندگیاش است. لحظهای که او یک دستگاه پخت برنج را در آغوش میگیرد، گویی این هدیه از سوی شوهرش ارسال شده، بهطور عمیق حس تنهایی او را آشکار میکند. آنو نیز با رابطه عاشقانهاش با یک پسر مسلمان به نام شیاز، با محدودیتهای جامعه دستوپنجه نرم میکند. او حتی مجبور میشود برای مخفی نگهداشتن این رابطه، برقع بپوشد و به محلهای مسلماننشین برود.
پارواتی، مسنترین عضو گروه، با از دست دادن خانهاش پس از مرگ شوهرش درگیر است. این سه زن هرکدام در مسیرهای متفاوت خود با مشکلات و تبعیضهایی روبهرو هستند که جامعه بر آنها تحمیل کرده است. کاپادیا با این فیلم، داستان زنانی را روایت میکند که در میان تبعیضها و تنهاییها، به دنبال معنای زندگی و صمیمیت هستند. فیلم «همه آنچه بهعنوان نور تصور میکنیم» اثری است که در آن هنر به شکلی لطیف اما تاثیرگذار، از مقاومت و زندگی سخن میگوید.
نویسنده: ویرات نهرو
مترجم: مهشید محمدی مرام