با برنده جایزه بهترین کارگردانی ونیز آشنا شوید
همه چیز درباره «ماشین کوبنده»/ فراز و فرود یک قهرمان رزمیکار
به گزارش فیلم نت نیوز، «ماشین کوبنده» (The Smashing Machine) اولین ساخته مستقل بِنی سَفدی، پس از موفقیت و سر و صدا کردن در جشنواره ونیز ایتالیا، در دوم اکتبر ۲۰۲۵ (۱۰ مهر ۱۴۰۴) توسط شرکت A24 در سینماهای سراسر دنیا توزیع خواهد شد و بر پرده خواهد رفت. این اثر را بنی سفدی به تنهایی و بدون همکاری برادرش جاش، کارگردانی و تهیه کرده و فیلمنامهنویس و تدوینگر آن بوده است.
ماشین کوبنده در فیلم نت
اوایل سال ۲۰۲۴، جاش و بنی سفدی برادران فیلمساز آمریکایی تصمیم گرفتند برای پیشرفت خلاقانه و آزادی بیشتر در مسیر هنریشان، هر کدام راه مستقل خود را دنبال کنند. جاش با شور و اشتیاقی ویژه سراغ داستان زندگی مارتی رایسمن، قهرمان تنیس روی میز، رفت و تیمی استثنایی شامل تیموتی شالامه در نقش اصلی و داریوش خنجی به عنوان فیلمبردار را گرد هم آورد. حاصل این همکاری، فیلم «مارتی معظم» است که با بودجه ۷۰ میلیون دلاری کمپانی A24، قرار است در ۲۵ دسامبر ۲۰۲۵ (۴ دی ۱۴۰۴) روی پرده برود.
زودتر از جاش، بنی سفدی نیز در ژانری مشابه با نام «ماشین کوبنده»، روایت یک درام ورزشی جذاب را آغاز کرد. فیلم او توانسته است توجه منتقدان جهانی را جلب کند و با امتیازهای چشمگیر، همچون میانگین ۸.۷ از IMDB (با ۱۰ هزار رای)، ۷۶ از راتن تومیتوز و ۷۰ از متاکریتیک، موفقیت قابل توجهی کسب کند، اما جذابیت «ماشین کوبنده» تنها به این آمار محدود نمیشود؛ حضور دواین جانسون در یک فیلم غیر بلاکباستری و همچنین کسب جایزه شیر نقرهای ونیز برای بنی سفدی به عنوان بهترین کارگردان در اولین تجربه منحصر به فردش، هیجان این پروژه را دوچندان کرده است.
خلاصه داستان
آخرین ساخته بنی سفدی داستان واقعی زندگی مارک کِر، مبارز آمریکایی و یکی از چهرههای افسانهای MMA (هنرهای رزمی ترکیبی) و UFC را روایت میکند. کِر در روزهای آغازین MMA نقش مهمی در محبوبیت این ورزش ایفا کرد و سبک خشن و قدرتمند او باعث شد به نماد یک مبارز سنگینوزن واقعی تبدیل شود و لقبی همسان با عنوان فیلم پیدا کند: «ماشین کوبنده». همانند هر ستارهای که دوران اوج و فرود را تجربه میکند، فشار و خشونت بیامان مبارزهها به تدریج کِر را به دام اعتیاد به مسکنها کشاند و زندگی او را در مسیر پیچیدهای قرار داد که سفدی آن را به تصویر کشیده است.
بازیگران و نقشها
دواین جانسون (راک) | مارک کِر
امیلی بلانت | داون استِیپِلز
لیندِسی گاوین | الیزابت کُلمن
رایان بادِر | مارک کُلمن
عوامل سازنده و تیم تولید
نویسنده، کارگردان و تدوینگر | بنی سفدی
تهیهکنندگان | بنی سفدی، الی بوش، دنی گارسیا
مدیر فیلمبرداری | ماسئو بیشاپ
آهنگساز | نالا سینِفرو
طراح تولید | جیمز چینلاند
کارگردان هنری | متیو گاتلین، ناتاشا استوز
طراح لباس | هایدی بیونز
وضعیت تولید و پخش
در دسامبر ۲۰۲۳، اعلام شد که شرکت A24 در حال تولید یک فیلم بیوگرافی درباره مارک کِر است؛ اثری که بنی سفدی وظیفه نویسندگی و کارگردانی آن را برعهده دارد و دواین جانسون نقش اصلی را ایفا میکند. در فرش قرمز ۹۶امین مراسم اسکار، حضور امیلی بلانت به عنوان همسر کِر نیز توسط جانسون تایید شد. در می ۲۰۲۴، سایر بازیگران به تیم اضافه شدند و تصویربرداری اصلی از ۲۱ می تا ۷ اوت، به مدت تقریبی ۲ ماه و نیم، در لوکیشنهایی چون نیومکزیکو، توکیو و ونکوور انجام شد.
اولین تریلر «ماشین کوبنده» در ۲۹ آوریل ۲۰۲۵ منتشر شد و فیلم برای نخستین بار در بخش مسابقه اصلی ۸۲امین جشنواره بینالمللی فیلم ونیز در ۱ سپتامبر ۲۰۲۵ با مدت زمان ۱۲۳ دقیقه به نمایش درآمد. سپس از ۸ سپتامبر در جشنوارههای تورنتو، زوریخ و دیگر رویدادهای بینالمللی به نمایش گذاشته شد. این پروژه علاوه بر A24، با همکاری تعدادی کمپانی مستقل از جمله Seven Bucks Productions، کمپانی شخصی دواین جانسون تولید شده است.
واکنش نشریههای معروف
ورایتی (اُون گلیبرمن)
«ماشین کوبنده» صرفا یک فیلم ورزشی نیست که بخواهد با القای پیروزی، واکنشی شرطی و احساسی از ما بگیرد. هدفش چیزی ظریفتر و تاثیرگذارتر است. در پایان فیلم، مارک که به پیروزی عادت کرده بود، در عمیقترین و دگرگونکنندهترین معنا پیروز میشود.
ایندی وایر (رایان لاتانزیو)
بازی دواین جانسون بینهایت فوقالعاده است؛ آمیزهای از جسم و روح که کاملا با حس و حال سفدی در هم میآمیزد و به لایهمندترین اجرای دوران کاری او بدل میشود. امیلی بلانت نیز در نقش داون، پر از تناقض، هم خندهدار و هم غمانگیز است؛ به ویژه زمانی که واکنش متناقض خود را نسبت به تغییرهای احساسی مارک پس از ترک اعتیاد، در جریان یک مشاجره تنشآلود بیان میکند. او نیز به همان اندازه درخشان است.
تلگراف (رابی کالین)
«ماشین کوبنده» یک فیلم مبارزهای محکم و رضایتبخش است که با ظرافتش رنگ و بویی تازه به ژانر میدهد.
ایندیپندنت (جفری مکناب)
روش واقعی سفدی برای درگیر کردن تماشاگر، بررسی دقیق و موشکافانه ضعفهای جسمی و عاطفی مارک و داون است. «ماشین کوبنده» شاید پایانبندیهایی که از فیلمهای ورزشی متعارف انتظار داریم را ارائه ندهد، اما این همان خامترین و آسیبپذیرترین تصویری است که تاکنون از جانسون بر پرده دیدهایم. وقتی او را این گونه بیپرده تماشا کنید، دیگر هرگز به همان شکل سابق به حرکتهای اکشن معمولیاش در فیلمهای بعدی نگاه نخواهید کرد.
اسکرین دِیلی (تیم گریرسون)
«ماشین کوبنده» شاید همیشه نتواند از قواعد کلی ژانر فراتر برود، اما نگاهی صریح و متفاوت به یک ورزشکار طبقه کارگر با رابطه عاطفی پیچیده و اعتیادی فلجکننده به مواد افیونی ارائه میدهد. دواین جانسون، با وجود اندام غولپیکرش، کر را با آسیبپذیری واقعی بازی میکند، آن هم در شرایطی که آرزوهای قهرمانیاش از دست میروند.
تایم (استفانی زاچارک)
این شخصیتها همیشه آن طوری که ما میخواهیم رفتار نمیکنند؛ آنها واقعی به نظر میرسند، نه نوشتهشده. با نقصها و ویژگیهایی که شبیه چیزهایی است که در خانواده، دوستان و حتی خودمان میبینیم.
تایم اَوت (فیل دِسملین)
فراتر از صدای همیشگی ضربههای مشت و شکستن استخوان، «ماشین کوبنده» یک مطالعه شخصیتیِ غیرمنتظره، آرام و روحدار است؛ جایی که جانسون با نشان دادن آسیبپذیری و تردیدهای پسرانه، پرسونای محبوب راک را کنار میزند.
اسلش فیلم (بیل بریا)
اگر میخواهید از جزئیات روزهای ابتدایی مبارزهها MMA باخبر شوید، مستندی که در سال ۲۰۰۲ ساخته شد، گزینه بهتری است، اما اگر بیشتر به خود آدمها علاقه دارید و اگر خود را در مسابقه بزرگ زندگی همزمان هم برنده و هم بازنده میدانید، پس «ماشین کوبنده» مناسب شماست.
سایت اند ساوند (جسیکا کیانگ)
[جانسون] فیلم را به یک جستار جذاب درباره فیزیک و شهرت بدل میکند؛ داستان مردی که نزدیک بود یکی را فدای دیگری کند؛ در نهایت توسط بازیگری که تجسم کامل هر دوی آنهاست، با مهارتی کامل ایفا میشود.راجر ایبرت (برایان تالریکو)
این که بازیگری که بیش از نیمی از عمرش را در اوج شهرت کشتی و رینگ گذرانده است، حالا به مردی وصل شود که بیشتر مردم حتی در فروشگاه هم او را نمیشناسند، تلاشی جاهطلبانه و تحسینبرانگیز است؛ هرچند مطمئن نیستم بتوان آن را واقعا سرگرمکننده نامید.
گاردین (پیتر بردشاو)
فیلم در واقع اجازه نمیدهد بحرانها و مسائل عاطفی مختلف چندان فراتر از اهمیت مبارزه بروند و خود مبارزه هم درام را دگرگون یا تعالی نمیبخشد.
تایمز (کوین ماهر)
کاملا روشن است که «ماشین کوبنده» در کنار دیگر اهدافش، بهعنوان یک جهش شغلی با برند سفدی برای دو بازیگر کاریزماتیک و دوستداشتنی طراحی شده است تا کمی جادوی اسکار نصیبشان شود. متاسفانه فیلمشان چیزی جز یه فیلم جعلی نیست.
اسکرین رنت (گراهام گاتمن)
بهترین لحظههای فیلم در داخل رینگ نیستند، بلکه در لحظههاس آرامیاند که کر با یک مصاحبهکننده پشتصحنه صحبت میکند، یا زمانی که داون و مارک بین مهرورزی و طعنهزدن در خانه راحتشان در آریزونا در رفت و آمدند.
حواشی و نکتههای خواندنی
- یکی از مربیان واقعی مارک کر، باس روتن، در نقش خودش و به عنوان مربی دواین جانسون در «ماشین کوبنده» حضور دارد.
- مارک کر یک کشتیگیر دانشگاهی بود که در اویل دوران برگزاری مسابقههای UFC و دیگر تورنمنتهای MMA در دهه ۹۰ مبارزه میکرد. او هیکلی فوقالعاده قدرتمند داشت و به همین خاطر همیشه با اتهامها استفاده از استروئید روبرو بود.
- در سال ۲۰۰۲ اثری مشابه با عنوان فیلم سفدی ساخته شد. با این تفاوت که خودِ مارک کر هم در این اثرِ مستند حضور داشت. این مستند تمرینها، مسابقهها و همچنین رابطه پرتنش او با پارتنرش را به تصویر کشید. کر دوست صمیمی مبارز UFC ، مارک کولمن هم بود.
- آخرین اثر بنی سفدی، فیلم «جواهرهای تراشنخورده» است که در سال ۲۰۱۹ همراه با برادرش ساخته شد. این فیلم با امتیاز بالای ۹۳ در متاکریتیک، جوایز متعدد و چند میلیون بیننده، به شناختهشدهترین و محبوبترین اثر کارنامه این دو برادر تبدیل شد.
- بنی سفدی برای ساخت اولین اثر مستقلش، از پروژه «شنبه شب» جیسون رِیتمن که در سال ۲۰۲۴ ساخته شد کنار کشید. اثری که قرار بود او نقش اندی کافمن را بازی کند.
- یکی از حواشی فیلم در جشنواره ونیز ایتالیا، به گریه افتادن دواین جانسون پس از ۱۵ دقیقه تشویق ایستاده حضار بود. تشویقهایی که امروزه در این جشنواره برای تمامی فیلمهای حاضر رخ میدهد.
- دواین جانسون و امیلی بلانت قبل از این فیلم، تنها در فیلم «جنگل کروز» ۲۰۲۱ بازی در کنار یکدیگر را تجربه کردند.
- یکی از حواشی که بسیار در جشنواره ونیز سر و صدا کرد، کاهش وزن شدید دواین جانسون بود. او در مصاحبهای اعلام کرد: «چند سال قبل به این فکر افتادم که دارم رویای خودم را زندگی میکنم یا رویای دیگران را؟» او توضیح داد: «کاهش وزنم کاملا آگاهانه و بخشی از آمادهسازیام برای نقش مارک کِر بوده است. میخواستم از پرسوناژ همیشگی راک فاصله بگیرم و بدنم بیشتر شبیه یک مبارز فرسوده و آسیبپذیر شود. در واقع این کار برایم نوعی آزادی بود؛ چون دیگر نمیخواستم صرفا به عنوان ستاره اکشنِ پرعضله دیده بشوم.»
- «ماشین کوبنده» اولین فیلم کمپانی A24 است که با فرمت IMAX فیلمبرداری شده است. هر چند بخش عمده فیلم با فرمت ۱۶ میلیمتری گرفته شده است.
فارغ از هیاهو و جایزه ونیز، آیا «ماشین کوبنده» واقعا فیلم ارزشمندی است؟
پاسخ به این پرسش جدا از هیاهو رسانهها و تشویقهای جشنواره ونیز، بیتردید به گذر زمان و واکنش تماشاگران وابسته است؛ چراکه تجربه عمومی در موارد متعددی توانسته است فاصله جدی میان تحسینهای جشنوارهای و ماندگاری واقعی یک فیلم را آشکار کند. اما شواهد اولیه، دستکم از نگاه منتقدان معتبر و با اعتماد به آنها، حکایت از موقعیت ویژه این فیلم در چشمانداز سینمای معاصر دارد.
اولین جنبه ارزشمند این فیلم، ورود بنی سفدی به مرحلهای تازه از مسیر هنریاش است. پس از جدایی از برادرش، بسیاری گمان میکردند او در تکرار فرمولهای موفقیتآمیز «اوقات خوش» (۲۰۱۷) یا «جواهرهای تراشنخورده» (۲۰۱۹) ناتوان بماند. اما «ماشین کوبنده» نشان میدهد سفدی توانسته است بدون پشتوانه همکاری همیشگیاش، زبان بصری و ریتم روایی خاص خود را شکل دهد. استفاده او از ترکیب نگاتیو ۱۶میلیمتری و نماهای IMAX نه تنها یادآور سنت مستندهای ورزشی اوایل دهه قرن جدید است، بلکه میتواند به خلق تجربهای فیزیکی و عینی از خشونت و فرسودگی بدن منجر شود. این انتخاب فرمی به خوبی با مضمون فیلم، فرسایش تدریجی قهرمان همخوان است.
از سوی دیگر، حضور دواین جانسون در «ماشین کوبنده» یک نقطه عطف در کارنامه او به شمار میرود. جانسون که در دو دهه اخیر تقریبا مترادف با قهرمانِ اکشنِ شکستناپذیر بوده است، این بار با کنترل شدید بر بدنش (از کاهش وزن محسوس تا کنار گذاشتن شمایل همیشه قدرتمند) تصویری متضاد از خود ارائه میدهد. در بسیاری از نقدها، این انتخاب با نمونههایی چون متیو مککانهی در «باشگاه خریداران دالاس» (۲۰۱۳) یا حتی میکی رورک در «کشتیگیر» (۲۰۰۸) مقایسه شده است؛ بازیگرانی که با پذیرش شکنندگی و زوال جسمانی، مسیر حرفهای تازهای برای خود تعریف کردند.
فیلم همچنین از منظر مضمون ارزشمند است. به جای آن که مانند بسیاری از آثار ورزشی صرفا به الگوی شکست ـ تمرین ـ پیروزی وفادار بماند، وارد حیطهای ملتهبتر میشود: رابطه میان اعتیاد، خشونت تنیدهشده در ورزش و شکنندگی روانی. این جابهجایی مرکز ثقل، از قهرمانی ورزشی به بحران هویتی، «ماشین کوبنده» را در ردیف آثاری چون «گاو خشمگین» اسکورسیزی یا «شکارچی روباه» میلر قرار میدهد؛ فیلمهایی که ورزش را به عنوان استعارهای از فروپاشی فردی و اجتماعی مینگرند.
در نهایت، ارزش واقعی «ماشین کوبنده» شاید نه در خود مسابقهها و نه حتی در داستان بازگشت قهرمان، بلکه در بازتعریف جایگاه دو استعداد کلیدی سینمای آمریکا باشد: سفدی که مسیر انفرادیاش را تثبیت میکند و جانسون که با دور شدن از راک به یک بازیگر جدی و لایهمند بدل میشود. از همین رو، حتی اگر استقبال عمومی فیلم به اندازه تحسینهای جشنوارهای نباشد، «ماشین کوبنده» را باید به عنوان نقطه عطفی در سیر تکاملی این دو هنرمند به رسمیت شناخت.
رامتین امانی