بیگمان پژمان جمشیدی فوتبالیست بدی نبود. اصلا مگر میشود سطح پایین باشی و به پیراهن تیمی مثل پرسپولیس برسی؟ شاید بعضی از سر تصادف این بخت بلند را پیدا کنند، اما پنج سال حفظ چنین پیراهنی هرگز ساده نیست. پژمان بیش از هشتاد بازی برای پرسپولیس انجام داد، به پیراهن تیم ملی رسید و آنجا هم آن گل مشهور به گرجستان را زد؛ گلی که حالا به برکت زوج او و سام درخشانی از گلهای زیدان در فینال جامجهانی ۹۸ هم مشهورتر شده است! پژمان حتی اگر به قول خودش «یوزپلنگ» نبوده باشد و حتی اگر هرگز صد هزار نفر با هم اسمش را صدا نکرده باشند، باز فوتبالیست خوب و استانداردی بود، اما انگار باید زمان میگذشت تا هنر بزرگتر او پیش چشم تماشاگران ظاهر شود؛ هنر درخشان بازیگری که همه را مات و مبهوت کرده است.
جادوی تصویر برای پژمان جمشیدی از یک حضور کوتاه در یکی از اپیزودهای سریال ماندگار ساختمان پزشکان شروع شد. او با اسم واقعی خودش، رل فوتبالیستی را بازی کرد که دوست ندارد کسی از مراجعهاش به روانپزشک آگاه شود، اما از بد حادثه گیر خنگترین و بانمکترین منشی دنیا افتاد. کار پژمان در این نقش کوتاه آنقدر خوب بود که بعدا پایه و اساس سریالی به اسم خودش شد و این، نقطه تثبیت یک ستاره استثنایی بود. بقیهاش را حتما بهتر از ما میدانید؛ حضور درخشان در انواع و اقسام نقشها و مدیومهای مختلف، از گلوله نمکی که در تگزاس و زیرخاکی و دینامیت به کام مخاطب نشست تا نقشهای جدی و متفاوت در هزارتو و فیلمهای تحسینشده جهان با من برقص و علفزار.
این روزها اما پژمان با یک سریال کمدی دیگر میهمان هواداران خود است. او در «آفتابپرست» به خوبی از پس ایفای نقش یک جاهل ناشی برآمده و موقعیتهای بامزهای خلق میکند. حواس پژمان البته هست که این کار کمدی شبیه نقشهای مشابه دیگرش نباشد. به این منظور، پژمان با اجزای صورتش به خوبی بازی میکند و سرعت عمل بسیار بالا در دیالوگگویی و تغییر حالت را چاشنی کار کرده است. استارت پژمان در آفتابپرست تماشایی است و برگ دیگری از هنر او را به نمایش میگذارد. این، داستان بازیکنی است که انگار «بازیگر» به دنیا آمده…
سریال «آفتاب پرست» را در فیلم نت از اینجا ببینید.