وحشی: من قاتل نیستم!

- 7 دقیقه مطالعه
هومن سیدی در نوشته‌های خود به شدت به جزییات توجه نشان داده و از این جزییات در شخصیت‌پردازی و خلق داستان‌های فرعی به خود بهره می‌گیرد؛ اتفاقی که در «وحشی» هم رخ داده است.

به گزارش فیلم نت نیوز، شخصیت‌پردازی یکی از ارکان کلیدی یک فیلمنامه به ویژه در سریال به حساب می‌آید که تاثیری عمیق روی محصول نهایی دارد. نگاهی گذرا به سریال‌های موفق تولید شده در پلتفرم‌ها نیز این موضوع را تایید کرده و «وحشی» ساخته هومن سیدی نیز یکی از همین دسته از آثار به حساب می‌آید؛ سریالی که تاکنون سه قسمت از آن از طریق پلتفرم فیلم‌نت در اختیار مخاطبان قرار گرفته و توانسته گلیم خود را به خوبی از آب بیرون بکشد.

سیدی که خود فیلمنامه این سریال را نوشته، در قسمت نخست قصه را با تمرکز روی داود اشرف به عنوان شخصیت مرکزی پیش برده و سپس یک نقطه عطف درخشان را رقم می‌زند. در قسمت دوم، داود پس از کشته شدن خواهر و برادر کم سن و سال به دلیل سقوط از اتومبیل او، دچار تنش درونی بیشتری شده و  روی مرز گناهکاری و بی‌گناهی معلق می‌ماند. در عین حال با پدر و مادر پیر او بیشتر آشنا شده و تک‌ های کوچک دیگری از پازل این شخصیت کنار یکدیگر قرار می‌گیرد؛ از  همراهی با پدر و مادر در درمانگاه تا گفتگو با دختری که مادر برای ازدواج با او در نظر گرفته است. پریشان حالی را می‌توان وجه بارز شخصیت فوق به حساب آورد که هر چه قصه پیش‌تر می‌رود، بیشتر و بیشتر شده و منجلاب هولناکی را برایش رقم می‌زند. سکانس گفتگوی داود با مرد جوان موادفروشی که قصد خرید زمین متروکه‌اش را دارد، به فهم بیشتر داود کمک شایانی کرده و اطلاعات مفیدی هم درباره برادر و گذشته‌اش می‌دهد.

حضور شاهد در صحنه جرم و نقش آن در پیشبرد داستان، کلیشه‌ای امتحان پس‌داده و مطمئن محسوب می‌شود که سیدی هم در قسمت سوم «وحشی» از آن سود جسته است آن هم با کاشت اطلاعاتی که در انتهای قسمت دوم انجام داده و رودست خوبی هم به تماشاگر خود می‌زند؛ نبی نوجوان که سراغ داود آمده و او را به ملاقات پدربزرگی می‌برد که شاهد به بیرون پرت شدن بچه‌ها از اتومبیل داود بوده است. سیدی در نوشته‌های خود به شدت به جزییات توجه نشان داده و از این جزییات در شخصیت‌پردازی و خلق داستان‌های فرعی بهره می‌گیرد. سکانس‌های داخل اتاقک محقر پیرمرد که گوشه‌ای از آن همسرش را دفن کرده، یکی از آنها است که هولناک به نظر رسیده و تنش داود را بیشتر می‌کند تا اینکه به نقطه عطف می‌رسد. در عین حال بخشی از گذشته او را به نمایش می‌گذارد که در سکانس داخل خانه پیش از سفر به چابهار، تکمیل می‌شود.

سریال وحشی فقط در فیلم نت

فرار از صحنه جرم، طبیعی‌ترین واکنش شخص متهم به قتل است که در قسمت سوم «وحشی» کلید خورده و در آخر به یک نقطه عطف کلیدی ختم می‌شود؛ رفتن داود به چابهار برای ملاقات با دوست و بچه محل قدیمی به نیت خروج غیرقانونی از کشور. سیدی به عنوان کارگردان از فضای گرم و آفتاب سوزان جنوب کشور برای نمایش تنش درونی قهرمان خود بهره گرفته و در عین حال وجوه بصری کار را تقویت می‌کند. همان طور که از نماهای درشت در خانه پیرمرد بهره گرفته و فضای متشنج‌تری را به نمایش می‌گذارد. از این منظر باید به سکانس برخورد اولیه داود و نبی در فضایی کاملا اگزوتیک اشاره کرد که از لانگ شات شروع شده و سپس به مدیوم شات تبدیل می‌شود. در عین حال، با ظرافت خاصی قصه را از ملودرامی اجتماعی به سمت تریلری جنایی برده و تماشاگران خود را منتظر تماشای ادامه کار نگه می‌دارد.

یکی از نکاتی که در سریال‌های تولید شده در پلتفرم‌ها در ماه های اخیر به چشم می‌خورد، پیشرفت محسوس تکنیکی بوده که از این منظر «وحشی» فوق‌العاده عمل کرده است از تدوین، موسیقی و فیلمبرداری تا کارگردانی که یکدستی چشم‌نوازی در آن دیده می‌شود. در واقع تمامی عناصر یاد شده در خدمت قصه بوده که اوج آن را می‌توان در قسمت سوم کار مشاهده کرد به ویژه موسیقی که تنش حاکم بر داستان را بیشتر کرده و دلهره‌آور عمل می‌کند. جواد عزتی در نقش داود اشرف همان بازیگری است که «وحشی» به آن نیاز داشته و می‌تواند با تکیه بر او به شکلی مطلوب پیش برود به ویژه در نمایش نوسان و تنش درونی که گاه به شکل طغیان بیرون زده و تماشاگر را با لایه دیگری از داود آشنا می‌کند؛ لایه ای هولناک و سیاه که شوک فوق‌العاده ای هم به داستان می‌دهد.

محمد جلیلوند

 

برچسب‌ها: هومن سیدی،وحشی
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

پربازدیدها