به گزارش فیلم نت نیوز،محمد تقی زاده عضو انجمن منتقدان سینما در یادداشتی به فیلم کوتاه «وضعیت اورژانسی» که در فیلم نت اکران آنلاین شده، پرداخته است. او در بخشی از متن خود اشاره می کند که ظرایف و جزئیات فیلمنامه «وضعیت اورژانسی» است که آن را از یک فیلم یکبار مصرف و تجربی فراتر میبرد و آن را به عنوان یک اثر قابل تحسین و تماشایی مطرح میکند.
«وضعیت اورژانسی» ساخته مریم اسمی خانی از فیلمهای برگزیده جشنواره فیلم فجر در دوره سیونهم بوده که به تازگی از طریق پلتفرم «فیلمنت» اکران آنلاین شده است. داوران جشنواره فیلم فجر در آن دوره، سیمرغ بلورین بهترین فیلم کوتاه را به این فیلم اهدا کردند.
«وضعیت اورژانسی» از همان عنوان اولیهاش کنجکاوی برانگیز و هشداردهنده است. عنوانی که هم به وجوه تماتیک فیلم از حیث ظاهری و باطنی مربوط است هم میتواند کنایهای به اوضاع اجتماعی، اقتصادی، سیاسی امروز جامعه باشد؛ وضعیت اورژانسی و مخاطرهآمیز.
از ابعاد سیاسی، اجتماعی فیلم که بگذریم، عنوان فیلم به وضعیتی اشاره دارد که مادر خانواده به آن دچار شده و دختر کوچک خانه با هوشمندی به اورژانس زنگ میزند و مامور اورژانس برای رسیدگی به حال مادر دختر به خانه آنها میآید اما این پایان ماجرا نیست و وضعیت اورژانسی این خانه و این خانواده چیزی فراتر از پایین آمدن قند خون مادر به دلیل رژیم سخت لاغری است.
دختر خانه که محوریترین نقش فیلم و عامل پیشبرندگی داستان است از ماجرایی پردهبرداری میکند که علاوه بر اینکه موضوعی افشاگرانه و رسواکننده به شمار میآید، به طور غیرمستقیم به اثرپذیری و فهم بالای کودکان در دنیای امروز گوشیهای موبایل و شبکههای اجتماعی نیز نهیبی آزاردهنده میزند. کودکانی که به ظاهر بچه هستند و توانایی کمی در برداشت و دریافت اطلاعات دور و بریها دارند اما در واقع در برخی موارد از بسیاری از بزرگترها دقیقتر، تیزهوشتر و مطلعتر هستند و اینجاست که وجوه روانشناسانه فیلم وضعیت اورژانسی مشخص میشود؛ تِمی که اسمیخانی با تیزهوشی و زیست اجتماعی خود به خوبی در دل این فیلم کوتاه گنجانده و ضمن دراماتیزهکردن آن، تشر و عتاب خود را نیز روانه خانوادهها میکند.
«سعید چنگیزیان» که از تئاتریهای با سابقه این روزهای سینما و نمایش خانگی در ایران است، در نقش مامور اورژانس به خانه دختر و مادرش میآید. حضور چنگیزیان در نقشی کوتاه در این فیلم، علاوه بر اینکه عامل مهمی برای دیده شدن این فیلم محسوب میشود، نوعی لطف و همراهی این هنرمند را به تیم سازنده نشان میدهد، کاری که در سالهای اخیر در میان بازیگران و سلبریتیها زیاد دیده میشود و سلبریتیهای پر طرفدار در جهت حمایت فیلم اولیها و فیلمسازان فیلمکوتاه در آثارشان شرکت میکنند.
به محض تمام شدن تیتراژ، چنگیزیان را میبینیم که در حال گرفتن فشار خون مادر دختر است و خیلی سریع و بدون اتلاف وقت، داستان تکاندهنده و فضای ملتهب فیلم شروع میشود. یکی از دلایل موفقیت این فیلم در داوری فجر و احتمالا اکران آنلاین همین ریتم خوب و پرهیز از اضافهگویی و مقدمه موخرههای مرسوم آثار سینماییاست، کاری که به نظر میرسد با تسلط فیلمساز بر آنچه میخواهد تصویر کند و فیلمنامهای حسابشده محقق شده است.
در نخستین مواجهه دختر بچه و مامور اورژانس، دختر شروع به دادن اطلاعاتی میکند که در درجه اول به پیداکردن ریشه از حال رفتن مادر مربوط میشود. فشار بیش از حد به خاطر رژیم لاغری دلیلی است که به عنوان عامل از هوش رفتن مادر، عنوان میشود. لاغری که در وهله اول به یکی از دغدغههای این روزهای زنان و مردان ایرانی بدل شده و راههای رسیدن به آن از جمله رژیمهای مختلف و بعضا غیرمنطقی، به آسیب مهم اجتماعی قشر متوسط بدل شده، به خوبی در فیلم به آن اشاره شده است، از سوی دیگر لاغری مادر دختر ممکن است به دلیل ارتکابی باشد که پدر دختر انجام داده چرا که جلوتر از زبان دختربچه بازگو میشود که «منشی پدرش لاغر اندام است» و این خود میتواند به آگاهی مادر از لاغری منشی همسرش و ارتباط پنهانی آنها مرتبط باشد.
همین ظرایف و جزئیات فیلمنامه «وضعیت اورژانسی» است که آن را از یک فیلم یکبار مصرف و تجربی فراتر میبرد و آن را به عنوان یک اثر قابل تحسین و تماشایی مطرح میکند.
از شیرین کاریها و خوش زبانیهای دختربچه که بگذریم، بخش مهمی از فیلم در میان دیالوگهای مامور اورژانس و دختربچه در آشپزخانه اتفاق میافتد، جایی که دختربچه از تاهل مرد اورژانسی میپرسد، از نداشتن پدر میگوید و بالاخره موضوع عجیب و غریب ازدواج مرد با مادرش را مطرح میکند. قصه فیلم اینجا جان میگیرد که دختربچه اصرار میکند که مامور اورژانس با مادرش ازدواج کند. بحث بیپولی مرد به عنوان دلیل ازدواج نکردنش کنایهای است به موضوع اورژانسی بیکاری و بیپولی در جامعه معاصر ایران اما بعد از آن اتفاق دیگری در پایان داستان، نقطه عطف و پایانی فیلم را رقم میزند.
با آمدن سر زده پدر خانواده، تماشاگری که تا آن زمان و براساس اطلاعات دختربچه گمان میکرده که مادر دختر مجرد است، به یکباره شوکه میشود. این شوکه شدن به مامور اورژانس هم منتقل میشود در حالی که در همان لحظه خروج مامور از خانه، منشی پدر به او زنگ میزند تا …
موضع فیلمساز در آخر فیلم و دعوت مامور از دختر برای سکوت در مقابل پدر و مادرش، اگرچه واکنشی محافظهکارانه و سنتی از سوی فیلمساز انگاشته میشود اما بدون شک این طراحی و تصمیم برای حمایت از بنیان خانواده صورت گرفته و نه همراهی با خیانت و دعوت به سکوت.
اکران فیلمهای کوتاه از جمله وضعیت اوراژنسی در بستر پلتفرمهای نمایش خانگی که حالا با همت فیلمنت محقق شده، اتفاق مهمی است که از یک سو به حمایت مالی و معنوی فیلمسازان فیلم کوتاه میانجامد که فیلمهای با کیفیتی ساختهاند و عموما هیچ وقت فیلمها اکران نمیشوند و یا نمایش محدودی در جشنوارهها و سینماتکها دارند و از جهت دیگر، فرصتی است برای عموم مردم و دوستداران این گونه سینمایی که با آثار فیلمسازان بومی کشورشان آشنا شوند. بیگمان، میزان بازخوردها از فروش تا نقد منتقدان و نظر کاربران میتواند تاثیر زیادی در ادامه راه این فیلمسازان جوان داشته باشد، از این رو، اینگونه سیاستگذاریها را باید به شدت همراهی و حمایت کرد.»
جوان آنلاین