تحلیلی بر فیلم «چرا گریه نمی‌کنی؟» در سینما آنلاین فیلم‌نت

وقتی «نتوانستن»ها به «نخواستن» تعبیر می‌شود

- 2 دقیقه مطالعه
فیلم «چرا گریه نمی کنی؟» روایتِ در آستانه فقدان سترگ و نزدیک قرار گرفتن است؛ فقدانی که خود را مقصر هم بدانی، دیگر خویشتن داری و قوانین زیستن به کار نمی‌آید.

به گزارش فیلم‌نت نیوز، «چرا گریه نمی کنی؟» ساخته علیرضا معتمدی که در بخش سینما آنلاین فیلم‌نت عرضه شده است روایت متفاوتی از به بن‌بست رسیدن آدم هاست، نمایش موقعیت انسداد در فضایی شبیه به رویا و کابوس است، درباره آدم‌هایی است که تلاش می‌کنند در میان فوران ناگهانی رنج و اندوه، خود را نجات دهند و طنز سیاه و هجوی است که آدمی در میانه زندگی توانایی گریه کردن از کف می دهد.

فیلم «چرا گریه نمی کنی؟» روایتِ در آستانه فقدان سترگ و نزدیک قرار گرفتن است؛ فقدانی که خود را مقصر هم بدانی، دیگر خویشتن داری و قوانین زیستن به کار نمی آید. «علی شهناز» می خواهد لجوجانه و به شکل غریبی از کمک خود و دیگران دوری کند، غریزه اش به او حکم می کند که با فقدان برادر خواستار تسلی نباشد، چنگال آهنین سوگ برای او پرزور است.

کاراکتر فیلم، در دوره ای مالامال از حس فقدان چونان اسیری است که هر روز صبح که از خواب بلند می شود، از بودن خود زجر می کشد و از هستی دربند خود در عذاب است، «نتوانستن» های خود را به «نخواستن» تبدیل کرده است و این اپیدمی طبقه متوسط جامعه است که می خواهند از حادثه انتقام بگیرند.

فیلمساز، شخصیتش را «برده وار» توصیف کرده است که هیچ کس توانایی کمک کردن به او را ندارد، چرا که به جایی رسیده که گریه کردن را از یاد برده است و بستری برای آرام شدن جنگ درونی خویش وجود ندارد.

برای  او که سر به بیابان گذاشته است، زندگی آش دهن سوز و ماه پیشونی نیست، او در این سن، شلنگ تخته هایش را انداخته، سرش به سنگها خورده، باخت های زندگی اش را داده و هر چه باقی مانده است خودِ رنجور است، دیگر هیچ سوپرایزی او را خوشحال نمی کند، دیگر نه عشقی و نه مخدری، نه اتاق درمانی و نه مذهبی می تواند به او یاری رساند، نه از هیچ‌چیز لذت می‌برد و  نه هیچ‌چیز می‌تواند او را خوشحال یا حتی ناراحت کند و این انسدادی که به وضوح در جامعه دیده می شود، گویی آن بخش از اجتماع درگیر چنین موقعیت هایی، تیپ ها و شخصیت هایی هستند که از طبقه متوسط جامعه درگیر کشمکش‌های درونی‌ و «احساس گناه بازمانده» اند که در وادی جنون و  نهیلیسم، اندام، حواس، عاطفه و اشتیاق شان کژکارکرد می شود.

چرا گریه نمی کنی؟ با نگاهی گروتسک‌وار می گوید در جهانی که اطرافیان  تو را دوست دارند و به تو عشق می‌ورزند تا تو را از این وضعیت ناامیدی و یاس نجات دهند، تو می‌توانی انتخاب کنی که در حال غرق شدن و سرگشتگی باشی یا  راه نجات. انگار راهی برای دو گزینه پیش رو وجود ندارد، فرار یا ماندن و کنار آمدن با سوگ. با فهم موقعیت خود می توان دریافت که گاهی با قصه ها می شود راه را یافت اما برخی چون «علی»  فقط با رها کردن می توانند رها شوند و به زندگی بازگردند. او در می یابد که نیاز به جار زدن در درون خود دارد، اما نه از جنس جار زدن برای فقدان، بلکه فریاد زدن عشق و استمرار و یادآوری خاطرات!

محسن سلیمانی فاخر عضو انجمن منتقدان سینما

خرید بلیت چرا گریه نمی‌کنی؟ در فیلم‌نت

برچسب‌ها: چرا گریه نمی‌‌کنی،سینما آنلاین
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

پربازدیدها