پربینندهترین سریالهای این روزها/ ذائقه تماشاگران چطور شکل میگیرد
در فیلمنت نیوز بخوانید
به گزارش فیلم نت نیوز، در روزهایی که رقابت میان سرویسهای استریم بیش از هر زمان دیگری فشرده شده است، آمار تازه کانال بوردروم برای بازه ۷ تا ۱۳ نوامبر تصویری دقیق از نبض مخاطب جهانی ارائه میدهد. این گزارش، که بر اساس «دقیقههای تماشا» تنظیم شده، تنها یک رتبهبندی ساده نیست؛ بلکه نشانهای از تغییرات بزرگتر در سلیقه بینندگان، قدرت پلتفرمها و مسیر محتواهای آینده است. در ادامه، نگاهی تحلیلیتر داریم به پنج سریال پربیننده این روزها و آنچه از دل این آمار میتوان خواند.
-
سریال «همه چیز تقصیر اوست» با ۲ میلیارد دقیقه تماشا
صدرنشینی «همه چیز تقصیر اوست» (All Her Fault) با رقم حیرتانگیز ۲ میلیارد دقیقه تماشا تنها یک موفقیت برای یک سریال نیست؛ بلکه نشانه برخاستن جدیتر پلتفرم Peacock از زیر سایه غولهایی چون نتفلیکس و اپلتیویپلاس است.
این سریال در ژانر جنایی–درام ساخته شده، اما علت موفقیتش فقط تعلیق روایی نیست بلکه چند عامل تعیینکننده دارد:
- تمرکز بر تعلیق روانشناختی که در سالهای اخیر تبدیل به یکی از سودآورترین ژانرهای استریم شده.
- بازیگر محوری و کاراکتر قدرتمند که قابلیت انتشار ویروسی در شبکههای اجتماعی را بالا برده.
- برندینگ جدید پیکاک که تلاش میکند خود را بهعنوان پلتفرمی برای آثار جدی و با پرستیژ معرفی کند.
این عنوان احتمالا برای چند هفته آینده نیز در صدر باقی میماند، مگر اینکه نتفلیکس بتواند برگ برنده تازهای رو کند.
-
سریال «مرگ بر اثر صاعقه» با ۷۰۰ میلیون دقیقه تماشا
نتفلیکس با «مرگ بر اثر صاعقه» (Death by Lightning) نشان میدهد که ژانر تاریخی–سیاسی هنوز پتانسیل بالایی برای دیده شدن و جذب مخاطب دارد. افزایش توجه جهانی به مسائل ژئوپولیتیک، جنگها و کشمکشهای قدرت باعث شده سریالهایی با محوریت تاریخ معاصر، شخصیتهای سیاسی و بحرانهای حکمرانی بهشدت دیده شوند.
چه چیزی این سریال را متمایز میکند:
- تکیه بر تنش ساختاری: یعنی مخاطب همیشه حس میکند اتفاق مهمی نزدیک است.
- روایت شخصیتمحور از دل تاریخ که نگاه سرد و خشک آثار تاریخی کلاسیک را ندارد.
- تطبیق با الگوریتمهای نتفلیکس: ریتم تند، برشهای کوتاه، حفظ تنش در پایان هر اپیزود.
این سریال بهخوبی در نقطه تلاقی سیاست، سرگرمی و روایتگری جذاب ایستاده است.
-
فصل سوم سریال «پادشاه تولسا» با ۴۰۴ میلیون دقیقه تماشا
«پادشاه تولسا» (Tulsa King) از همان فصل اول ثابت کرد که پدیدهای فراتر از یک سریال جنایی ساده است. تثبیت ۴۰۴ میلیون دقیقه تماشا برای فصل سوم نشان میدهد سریال توانسته مخاطب وفادار بسازد؛ چیزی که بسیاری از پلتفرمها در دستیابی به آن ناکام میمانند.
دلایل این وفاداری چیست:
- کاراکتر مرکزی نیرومند با جهان اخلاقی مبهم
- حفظ توازن میان کنشمحوری و درام شخصیت
- هویت بصری و فرهنگی خاص که آن را از آثار جنایی مشابه جدا میکند
برای پارامونتپلاس، «پادشاه تولسا» مثل یک ستون اصلی دراماتیک عمل میکند؛ محتوایی که مخاطب را در پلتفرم نگه میدارد.

-
سریال «پلوریبوس» با ۳۸۴.۹ میلیون دقیقه تماشا
اپلتیویپلاس در سالهای اخیر نشان داده که بهجای تولید انبوه و پراکنده محتوا، بر ساخت محدود اما باکیفیت تمرکز دارد؛ مسیری که «پلوریبوس» (Pluribus) دقیقا ادامه آن است. بخش مهمی از توجه گسترده به این سریال بدون تردید به لطف نام وینس گیلیگان جلب شده؛ خالق «Breaking Bad» و «Better Call Saul»، کسی که در دو دهه گذشته تعریف تازهای از سریالسازی ارائه داد و استانداردهای روایی تلویزیون را بالا برد.
محبوبیت گیلیگان تنها بهخاطر برند شخصی او نیست؛ بلکه به این برمیگردد که مخاطبان به او اعتماد روایی دارند. او توانسته نشان دهد که میتواند از دل موضوعاتی بهظاهر ساده، جهانی پیچیده و اخلاقی بسازد؛ جهانی که در آن مرز میان خیر و شر محو میشود و شخصیتها در یک ساختار تنشزای مداوم دستوپا میزنند. همین میراث باعث شده هر پروژه جدیدی از او حتی پیش از پخش موجی از انتظار، حدسوگمان و هیجان ایجاد کند. «پلوریبوس» دقیقا بر این موج سوار شده و با ترکیب درام سیاسی، تعلیق، و جهانسازی چندلایه به سراغ مخاطبانی میرود که به دنبال اثری جدی، هوشمندانه و غیرسطحی هستند.
حضور گیلیگان همچنین یک پیام بازاری روشن دارد: اپل میخواهد در حوزه سریالهای «وزین و پیچیده» رقیب مستقیم HBO باشد و برای این هدف به معمارانی مثل او نیاز دارد. عملکرد تماشایی سریال ثابت میکند مدل تجاری اپل یعنی کمیت کم + کیفیت بالا هنوز هم کارآمد است.
از منظر استراتژیک، «پلوریبوس» برای اپل نقش «پرستیژ کانتنت» را دارد؛ سریالی معتبر، جدی و باکیفیت که به برند اپل وجهه هنری میدهد، حتی اگر آمار تماشایش به بزرگی اعداد نجومی نتفلیکس نباشد، اما ارزش اصلی آن در ساخت «اعتبار» است، نه در جمعآوری دقیقههای تماشای خام.

-
فصل دوم سریال «هیچکس این را نمیخواهد» با ۳۶۹ میلیون دقیقه تماشا
حضور یک کمدی–درام در میان پنج سریال پربیننده جهان، آن هم در دورانی که درامهای جنایی و سیاسی معمولا میدان را در دست دارند، اتفاق مهمی است.
فصل دوم «هیچکس این را نمیخواهد» (Nobody Wants This) با ۳۶۸.۹ میلیون دقیقه تماشا ثابت میکند که مخاطبان همچنان به سریالهایی نیاز دارند که همزمان سبک، احساسی و اجتماعی باشند و شبکهها باید بیش از گذشته به ژانرهایی که «تنفس» ایجاد میکنند اهمیت بدهند. مهم تر آنکه باید بدانیم ترکیب طنز با درام شخصی همچنان یکی از موفقترین فرمولهای استریم باقی مانده است.
این سریال همچنین نشان میدهد نتفلیکس با وجود تنوع فراوان در محتوایش، هنوز در ساخت کمدیهایی که شخصیتمحور و در عین حال گستردهپسند باشند، مهارت دارد.

تحلیل نهایی: چه چیزی از این فهرست میآموزیم؟
- بازگشت قدرت به ژانرهای سیاسی–تاریخی و جنایی روانشناختی: مخاطب امروز دنبال سرگرمی صرف نیست بلکه به دنبال آثاری است که با جهان پیچیده کنونی گفتوگو کنند.
- پلتفرمهای کوچکتر مانند پیکاک و پارامونت دارند بازی را تغییر میدهند: تا چند سال پیش این رقابت فقط بین نتفلیکس و اپل و آمازون بود؛ حالا پلتفرمهای کوچک هم سهم جدی گرفتهاند.
- مخاطبان خسته از فرمولهای تکراری و به دنبال ترکیبات تازه هستند: چه «طنز + درام»، چه «سیاسی + تعلیقی» و چه «جنایی + روانشناختی».
- وفاداری مخاطب مهمتر از آمار لحظهای است: موفقیت «Tulsa King» نشان میدهد سریالهایی که رابطه بلندمدت با مخاطب میسازند، سرمایه اصلی پلتفرمها هستند.
سارا غلامی
