«پیر پسر» و لذتی به نام سینما
به گزارش فیلم نت نیوز، چند دهه پیش، کوروساوا کارگردان بزرگ ژاپنی از سه اصل مهم در موفقیت یک فیلم حرف زد که همه آنها در یک کلمه خلاصه میشد: قصه. وقتی فیلمهای بخش مسابقه جشنواره فجر امسال را مرور میکنیم میبینیم که تک و توک فیلمهای موفق از قصهای جذاب و فیلمنامهای نسبتا استاندارد بهرهمند هستند. «پیر پسر» به کارگردانی اکتای براهنی که پس از دو سال سرانجام برای نخستین بار در سالن همایشهای برج میلاد برای اهالی رسانه به نمایش درآمد، از همان جمله مشهور کوروساوا تبعیت کرده و با بهرهگیری از یک فیلمنامه بیعیب و نقص به یکی از شاخصترین آثار سینمای ایران در سالهای اخیر تبدیل شده است.
«پیر پسر» فیلمنامه ای حجیم، دو پردهای و شخصیتمحور دارد که با تکیه بر آن کلید خورده و زمان زیادی از پرده نخست را صرف پرداخت سه شخصیت اصلی (غلام، علی و رضا) میکند. اولی پدری مسن و خوشگذران است که سبک زندگی عجیب و غریبی دارد. دومی پسر آرام و سر به راهی است که با قلدرمابی پدر کنار آمده و کنشمند به نظر نمیرسد. آخری شخصیتی برونگرا داشته و درگیری تمام وقت با پدر دارد. براهنی برای ساخت جهان این آدمها، زمان نسبتا زیادی را صرف قوام دادن آن کرده تا در نیمه دوم از آن به نفع داستان استفاده کند. چلنج این سه نفر بر سر فروختن یا نفروختن خانه ویلایی کلنگی، عنصر کلیدی فیلمنامه در بخش یاد شده به حساب میآید که کاشت اطلاعات ظریفی هم در دل خود دارد. با ورود رعنا به داستان در هشتادمین دقیقه فیلم، موتور اصلی «پیر پسر» تازه روشن شده و قصه وارد ماجرای تازهای میشود.
شخصیت مستند و قلدر غلام که انواع و اقسام رذالتها را در خود دارد و به مرور تبدیل به هیولا میشود، برگ برنده فیلم به حساب میآید که تماشاگر را سر جای خود میخکوب میکند: آمیزه ای از فرصت طلبی، عیاشی و شهوت که هیچ توجهی به فرزندانش هم ندارد. در کنار شخصیتهای اصلی، «پیر پسر» شخصیتهای مکمل خوبی هم دارد که یکی از آنها مرد مسن صاحب سمساری و رفیق قدیمی غلام است که شبها در زیرزمین مغازهاش بساط تریاککشی راه میاندازد. تیپ-شخصیتی آشنا با بازی فوقالعاده محمدرضا داودنژاد که در یک سوم پایانی نقش مهمی در شکلگیری نقطه عطف پرده دوم کار دارد.
«پیر پسر» از آن دسته فیلمهایی است که بخش مهمی از زمان ۱۹۰ دقیقه ایاش در فضاهای بسته میگذرد اما تماشاگر خود را خسته نمیکند. شیوه دکوپاژ براهنی، یکی از دلایل مهم آن است که بازیهای درخشان بازیگران و نیز طراحی صحنه پرجزییاتی آن را کامل میکند: از سکانسهای داخل خانه تا گشت و گذر شبانه دو شخصیت اصلی فیلم در لوکیشنی عجیب و غریب در کنار آدمهایی که زندگی شبانه دارند. در عین حال، هر چه فیلم جلوتر میرود لایه های بیرونی شخصیتها کنار زده شده و تماشاگر با حقیقت به شکلی عریان مواجه میشود. تا جایی که نیم ساعت پایانی به یک ضیافت تکاندهنده تبدیل شده و آدرنالین تماشاگر را به سطح بالایی میرساند. از فیلمبرداری و طراحی صحنه و کارگردانی «پیر پسر» که عبور کنیم به بازیگران به عنوان مهمترین نقطه قوت فیلم میرسیم که در راس آن حسن پورشیرازی قرار دارد. یکی از بهترینهای سینمای ایران که بهترین نقشآفرینی عمرش را در این فیلم به نمایش گذاشته و کاملا در خدمت فیلم است. به ویژه در یک سوم پایانی که با پور شیرازیای روبرو میشویم که تا به حال ندیده بودیم. حامد بهداد، محمد ولی زادگان و لیلا حاتمی نیز بهترین ورسیون خود را در «پیر پسر» به نمایش گذاشته و غنای فوق العادهای به فیلم بخشیدهاند.
«پیر پسر» از آن دسته فیلمهایی است که در صورت اکران عمومی، قابلیت برقراری ارتباط با بخش مهمی از بدنه تماشاگران سینمای ایران را داشته و حتی میتواند تماشاگران خاموش این سینما را به سالنهای سینما بکشاند.
محمد جلیلوند