به گزارش فیلمنت نیوز، تریلر مذهبی-سیاسی «مجمع کاردینالها» که بر اساس یک رمان پرکشش و پرخواننده ساخته شده است با جذابیتی سریع و داستانی پر از رمز و راز، بیننده را به سرعت درگیر خود میکند. این اثر که همچون یک رمان مناسب تعطیلات ساحلی خوانده میشود، میتواند تا مدتها در ذهن باقی بماند. در حالی که بسیاری از داستانهای پرتنش مشابه به سریالهایی با فصلهای طولانی و گاه بیجهت کشدار تبدیل میشوند، این فیلم برخلاف روند جاری، داستان خود را به شکلی جمعوجور و در قالب یک فیلم دو ساعته نمایش میدهد.
ادوارد برگر، کارگردان نامآور فیلم «در جبهه غرب خبری نیست»، موفق شده است داستان مهیج رابرت هریس را به یک اثر سینمایی پرکشش و موجز تبدیل کند. این فیلم که در واتیکان رخ میدهد، به خوبی میداند که چه زمانی بیننده را درگیر کند و چه زمانی داستان را به پایان رساند. در حالی که پیشزمینه فیلم ممکن است خشک به نظر برسد، همکاری رابرت هریس و پیتر استراگان (نمایشنامهنویس و یکی از نویسندگان اقتباس موفق «Tinker Tailor Soldier Spy») به خلق اثری پرتعلیق و هوشمندانه منجر شده که هم خنده و هم تنش را در پی دارد.
انتخابات پرتنش برای پاپ جدید
پس از مرگ پاپ کنونی، کاردینال لارنس (با بازی رالف فاینز) باید غم و اندوه خود را کنار گذاشته و بر وظیفه فوری خود یعنی برگزاری یک اجلاس محرمانه برای انتخاب جانشین پاپ تمرکز کند. او به نامزد آمریکایی بلینی (استنلی توچی) که به دلیل دیدگاههای لیبرال خود در برابر تِدِسکو (سرجیو کاستیلیتو)، نامزد سنتگرا و متعصب ایتالیایی ایستاده، نزدیک است. رقابتهای دیگری نیز در جریان است، از جمله با کاردینال قدرتمند آمریکایی ترمبلی (جان لیتگو)، کاردینال نیجریهای محبوب آدیمی (لوسیان مساماتی)، و یک نامزد مرموز به نام بنیتز (کارلوس دیهز) که در کابل فعالیت میکرده است.
رالف فاینز در نقش کاردینال لارنس بهعنوان یک کارآگاه قانعکننده و ناشناخته عمل میکند که تحت شرایط سخت، درگیر تصمیمات اخلاقی و شخصی خود میشود. بازی او چنان متقاعدکننده است که احتمالاً جایگاه او در آکادمی اسکار دوباره تقویت خواهد شد.
ادوارد برگر به لطف کارگردانی پویا و بازیهای چشمگیر، از جمله بازی جان لیتگو و استنلی توچی، فیلم را به اثری دیدنی تبدیل کرده است. ایزابلا روسلینی نیز در نقش یک راهبه با چند صحنه کوتاه، حضوری جذاب دارد که تماشاگر آرزو میکند نقش بیشتری به او داده میشد.
نمایش قدرت شخصیتها و فضا
فیلم «مجمع کاردینالها» با بهرهگیری از شخصیتهای قوی و صحنههای دقیقاً طراحی شده است به داستان خود عمق میبخشد. لارنس، با بحران شخصی و شک در ایمانش، در مرکز این داستان قرار دارد. فاینز این بحران را با بازی ظریف و پرجزئیات خود به نمایش میگذارد.
یکی از لحظات تاثیرگذار فیلم، جایی است که لارنس در کلیسای سیستین به نقاشی «داوری نهایی» میکلآنژ نگاه میکند و به چهره مردی که توسط شیاطین به جهنم کشیده میشود، خیره میشود. این لحظه نمادی از کشمکشهای روحی و پرسشهای عمیق شخصیت اصلی و کلیسا است.
پایانبندی و بحثهای احتمالی
فیلم با پیچشی غیرمنتظره به اوج میرسد که احتمالاً بحثهای زیادی را به همراه خواهد داشت. در حالی که «مجمع کاردینالها» در نگاه اول بهعنوان یک رمان فرودگاهی با انتقالی جذاب به سینما به نظر میرسد، عمق بیشتری از مسائل دینی و اخلاقی را نیز بررسی میکند.
در زمانی که تعداد کمی از تریلرهای اینچنینی بر پرده سینما دیده میشوند، این فیلم شایسته تکرار چنین آثاری است. فیلم «مجمع کاردینالها» توانسته است در وبسایت IMDb امتیاز ۷٫۷ از ۱۰ را کسب کند که نشاندهنده استقبال خوب تماشاگران و منتقدان از این اثر در ژانر درام و هیجانانگیز است.