چرا «علت مرگ: نامعلوم» مناسب اسکار است
به گزارش فیلم نت نیوز، فیلم «علت مرگ: نامعلوم» ساخته علی زرنگار، یکی از متفاوتترین آثار سینمای ایران در سالهای اخیر است که توانسته مرزهای روایت کلاسیک را جابهجا کند و تجربهای تازه برای مخاطب داخلی رقم بزند. این نگاه متفاوت، در جشن بزرگ منتقدان و نویسندگان سینمای ایران نیز نمایان شد و توانست بدون هیچ هیاهو و سروصدایی، جوایز اصلی این جشن را به نام خود ثبت کند.
از منظر نویسنده این یادداشت، این اثر واجد مولفههایی است که آن را شایسته معرفی به اسکار میکند. نخست، رویکرد جهانی فیلم است. موضوع محوری فیلم، مسالهای انسانی و فرازمانی است: جستوجوی حقیقت در دل ابهام و مواجهه انسان با پرسشهای بنیادین درباره مرگ و زندگی. این درونمایه نه تنها برای مخاطب ایرانی آشناست بلکه بهدلیل جهانشمول بودن، برای تماشاگر بینالمللی نیز قابل درک و تامل است. اسکار در انتخاب آثار خارجی، همواره به فیلمهایی توجه نشان داده که توانستهاند زبان مشترکی با تماشاگران جهانی بیابند؛ و این فیلم دقیقا چنین کیفیتی دارد.
علت مرگ: نامعلوم در فیلم نت
نکته مهمتر اینکه موضوع ابهام در مرگ و پرسش از حقیقت، در سالهای اخیر در سینمای جهان به یکی از دغدغههای جدی فیلمسازان تبدیل شده است. همین همسویی با جریانهای فکری معاصر، شانس فیلم را برای دیدهشدن در آکادمی اسکار افزایش میدهد؛ چراکه آثار همراستا با گفتوگوهای فرهنگی جهانی معمولا شانس بیشتری در رقابت دارند.
دوم، زبان بصری و زیباییشناسی اثر است. زرنگار با استفاده از میزانسنهای حسابشده، ریتم کند و تاملبرانگیز و بهرهگیری از تصویر بهعنوان ابزار روایت، فیلمی ساخته که بیش از آنکه به دیالوگ متکی باشد، با تصویر سخن میگوید. چنین ویژگیای در جشنوارههای جهانی و بهویژه در اسکار اهمیت ویژهای دارد؛ چراکه تصویر و ریتم سینمایی میتواند مانع از محدودیتهای زبانی شود و مخاطب غیرایرانی را درگیر کند. بازیگران فیلم نیز با اجرای مینیمال و کنترلشده خود به فضاسازی اثر کمک کردهاند. نوع بازیگری که در خدمت روایت قرار میگیرد و از اغراقهای مرسوم در سینمای بدنه دور است، یکی از ویژگیهایی است که توجه جشنوارههای جهانی را جلب میکند. چنین بازیهایی امکان همذاتپنداری را برای تماشاگر خارجی هم فراهم میآورد.
سوم، جسارت در روایت و ساختارشکنی است. «علت مرگ: نامعلوم»، برخلاف بسیاری از آثار متعارف، مسیر پرخطر روایت غیرخطی و معمایی را انتخاب کرده است. این جسارت در شکستن قواعد مرسوم، در حضور خارجی اثر، یک امتیاز محسوب میشود، زیرا آکادمی همواره به فیلمهایی توجه نشان داده که نگاه تازهای به روایت سینمایی داشته باشند. از منظر فنی نیز فیلم با بهرهگیری از طراحی صدا، تدوین دقیق و موسیقی متن حسابشده توانسته کیفیتی در خور توجه پیدا کند.
چهارم، پیوند با واقعیت اجتماعی ایران است. در کنار لایههای فلسفی و وجودی فیلم، ما با بازتابی از شرایط اجتماعی و دغدغههای انسان معاصر در ایران مواجه هستیم. همین ترکیب «زیست ایرانی» با «پرسشهای جهانی»، فیلم را در موقعیتی قرار میدهد که میتواند هم برای جامعه بینالمللی جذاب باشد و هم نمایندهای معتبر از فرهنگ و سینمای ایران در اسکار شناخته شود.
در نهایت، نباید فراموش کرد که علی زرنگار بهعنوان کارگردانی جوان، با این فیلم توانسته صدای تازهای در سینمای ایران معرفی کند. معرفی چنین آثاری به اسکار علاوه بر شانس موفقیت فیلم، به تثبیت چهرههای نوظهور سینمای ایران در عرصه جهانی هم کمک میکند و نشان میدهد که سینمای ایران همچنان منبع خلاقیت و ایدههای تازه است.
محسن دلیلی