چرا فیلمسازان بزرگ همچنان آنالوگ را ترجیح میدهند
در فیلمنت نیوز بخوانید
به گزارش فیلم نت نیوز، با ظهور دوربینها و پروژکتورهای دیجیتال، صنعت فیلمسازی و سینما به طور گسترده به سمت دیجیتالی شدن رفت زیرا این تغییر برای ساخت فیلم راحتتر، سریعتر، ارزانتر و اقتصادیتر بود. با این حال بسیاری از فیلمسازان حرفهای و ارگانهای حفظ میراث سینمایی با مقاومت در برابر این تغییر نگاه دارند، معتقدند که چیزی در احساس، بافت و روح «فیلم» وجود دارد که دیجیتال نمیتواند آن را بهدرستی بازآفرینی کند.
تصویر زندهتر و بافتدارتر
تصویر روی نوار فیلم آنالوگ یک ویژگی مهم دارد: بافت. دانهدانههای بسیار ریز ماده شیمیایی روی نگاتیو باعث میشود تصویری تولید شود که عمق و گرمای خاصی دارد. این بافت طبیعی همان چیزی است که بسیاری از کارگردانها روح تصویر مینامند. در اکران دیجیتال هر پیکسل از پیش تعریف شده است و نظم تصویریاش یکسان است در حالی که در آنالوگ تصویر همیشه کمی زندهتر بهنظر میرسد، چون فیزیکی است و نور بهجای تابش روی حسگرهای الکترونیکی از میان ماده عبور میکند.
کارگردانی مثل کریستوفر نولان بارها گفته است که تجربه دیدن فیلم روی نگاتیو بیشتر شبیه مواجهه با واقعیت است تا یک بازنمایی کامپیوتری از آن. او معتقد است چشم انسان به نور واکنش طبیعی دارد و فیلم آنالوگ این حس را بهتر منتقل میکند. نمایش فیلم روی فرمت ۷۰ میلیمتری همانند آنچه نولان برای «اوپنهایمر» (Oppenheimer) یا «دانکرک» (Dunkirk) انجام داد، عمق میدان و جزئیاتی ایجاد میکند که هنوز هم پروژکتورهای دیجیتال بهطور کامل به آن نرسیدهاند.

پایداری رنگ و نور
یکی از دلایلی که طرفداران آنالوگ به آن اشاره میکنند، شیوه بازتولید رنگهاست. رنگ در آنالوگ با واکنش شیمیایی ساخته میشود، بنابراین کاملا دیجیتالی و عددی نیست. همین موضوع باعث میشود طیف رنگها حالتی زندهتر، نرمتر و طبیعیتر به خود بگیرد. فیلمسازانی مثل پل توماس اندرسون و تارانتینو معتقدند که رنگهای تولیدشده در آنالوگ بهویژه در صحنههای خارجی و نور طبیعی، گسترهای از ظرافتها را نشان میدهد که دیجیتال هنوز در تقلید کامل آن موفق نبوده است.
البته این غیرقابلپیشبینیبودن رنگ در فیلم آنالوگ از دید برخی فیلمسازان نوعی مزیت است. زمانی که نور از لایههای شیمیایی فیلم عبور میکند، ممکن است تغییرات بسیار جزئی اما خوشایندی در تصویر ایجاد شود؛ تغییراتی که بهطور ناخواسته یک امضای بصری منحصربهفرد خلق میکند. کسانی که به استریلبودن تصویر دیجیتال اعتراض دارند، دقیقا به همین نقطه اشاره میکنند: دیجیتال بیش از حد تمیز و کنترلشده است.
اکران آنالوگ، تجربهای که دیجیتال تقلید نمیکند
بخش مهم دیگری از ماجرا بهخود سینما و نحوه نمایش فیلم برمیگردد. اکران آنالوگ یک رویداد کامل است، نه فقط پخش یک فایل. پروژکتور کارنابل، صدای عبور فیلم از مسیر مکانیکی، نور لرزان و بافتی که روی پرده ایجاد میشود، همگی بخشی از تجربهاند. برای بسیاری از کارگردانها تاثیرگذاری فیلم فقط در قاببندی یا داستان نیست؛ در نحوه مواجهه تماشاگر با فیلم نیز هست. اکران آنالوگ بهخودیخود یک مراسم است، یک نمایش زنده که مخاطب را درگیر میکند.
در اکران دیجیتال همه نسخهها کاملا یکساناند؛ از کوچکترین سالنها تا بزرگترین پردهها اما در اکران آنالوگ هر نمایش کمی متفاوت است. برخی سینماگران این تفاوتهای کوچک را بخش مهمی از ماهیت سینما میدانند.
وفاداری به سنت سینما
بخش دیگری از ترجیح آنالوگ ریشه در تاریخ هنر سینما دارد. بسیاری از کارگردانهای کلاسیک و مدرن با فیلم آنالوگ بزرگ شدهاند و جهانبینی تصویریشان با این رسانه شکل گرفته است. برای آنها فیلمبرداری و اکران آنالوگ فقط یک انتخاب تکنیکی نیست؛ نوعی بیانیه هنری است، ادای احترام به بیش از صد سال تاریخ این هنر.
وقتی نولان یا تارانتینو نسخه آنالوگ فیلمشان را نمایش میدهند، در واقع میگویند: سینما فقط محتوا نیست؛ شکل ارائه آن هم مهم است. این دیدگاه در برابر جریان صنعتی سینما که به سرعت بهسمت دیجیتال رفت، یک مقاومت زیباشناختی محسوب میشود. آنها میخواهند یادآوری کنند که تصویر فیزیکی بخشی از هویت سینما بوده و نباید بهسادگی حذف شود.

چرا با وجود همه مزایا، آنالوگ همچنان انتخاب سختی است؟
ترجیح فیلمسازان بزرگ برای آنالوگ بهمعنای بیعیببودن آن نیست. هزینه چاپ نسخههای ۳۵ یا ۷۰ میلیمتری بسیار بالاست، تجهیزات نمایش آن محدود شده و سالنهای کمی در جهان هنوز امکان نمایش استاندارد دارند. علاوه بر این نگهداری و حملونقل نسخهها حساس و دشوار است.
نکته جالب همینجاست که اکران آنالوگ انتخاب سختی است که فیلمساز آن را آگاهانه انجام میدهد. درست مثل نویسندهای که تصمیم میگیرد با قلم و کاغذ بنویسد، درحالیکه لپتاپ کنار دستش است. سختی کار بخشی از معنای کار میشود. برای همین است که فقط فیلمسازانی سراغ اکران آنالوگ میروند که این سختی برایشان ارزشمند است و تاثیری که میخواهد روی پرده بگذارند، فقط از طریق آنالوگ ممکن میشود.
آینده کجاست؟ ترکیبی از هر دو جهان
با وجود رشد فوقالعاده فناوری دیجیتال بهنظر میرسد آنالوگ هیچوقت کاملا از میدان خارج نخواهد شد. در سالهای اخیر موجی از بازگشت کارگردانهای جوان به فیلم آنالوگ دیده شده زیرا متوجه شدهاند که این رسانه ویژگیهایی دارد که دیجیتال فعلا نمیتواند جایگزین کند. در عین حال استانداردهای نمایش دیجیتال نیز روزبهروز بالاتر میرود و بسیاری از سینماها هم امکان اکران آنالوگ را از دست دادهاند بنابراین چشمانداز واقعی آینده نه بازگشت کامل به اکران آنالوگ است و نه غلبه مطلق دیجیتال و آینده همزیستی این دو نگاه است. فیلمسازانی که به دنبال کیفیت فیزیکی و شاعرانه تصویرند، راه آنالوگ را ادامه میدهند و کسانی که دقت، سرعت و انعطافپذیری ابزارهای مدرن را میخواهند، دیجیتال را برمیگزینند و سینما از هر دو جهان تغذیه خواهد کرد.
مازیار دهقان
