تحلیلی بر فیلم جدید گای ریچی (Fountain of Youth)

«چشمه جوانی»؛ آیا جوان ماندن همان زنده ماندن است؟

- 7 دقیقه مطالعه
«چشمه جوانی» اثری‌ست پرشکوه در ظاهر و پر از لحظات سرگرم‌کننده، اما با هسته‌ای ناپخته و روایتی پراکنده.

به گزارش فیلم نت نیوز، تلاش برای جاودانگی، رویایی به قدمت بشر است. از افسانه‌های کهن تا روایت‌های مدرن، میل به ماندگاری همواره جوهره‌ انسان بوده است. فیلم «چشمه جوانی» محصول سال ۲۰۲۵ به کارگردانی گای ریچی، همین عطش دیرینه را دست‌مایه‌ روایتی ماجراجویانه، پرزرق‌وبرق و البته تا حدی متزلزل قرار داده است.

آدمی از دیرباز در سودای فرار از پیری و مرگ پا به افسانه‌ها گذاشته است اما «چشمه جوانی» نشان می‌دهد که گاه مسیر رسیدن به جاودانگی، بیش از آن‌که ما را از مرگ دور کند، ما را با حقیقت زندگی روبه‌رو می‌کند.

چشمه جوانی فیلمی است پر از ماجرا، لوکیشن‌های پرزرق وبرق و بازیگرانی که تلاش می‌کنند در دل فیلمنامه‌ای شلوغ بدرخشند. اما این فیلم بیشتر از آنکه درباره جوانی و جاودانگی باشد، درباره میل انسان به فرار از شکست است؛ فراری که در نهایت نه به جاودانگی، بلکه به درک تازه‌ای از مرگ و زندگی می‌رسد.

در محوریت داستان،« لوک» پسر ناموفق یک باستان‌شناس شهیر، قرار دارد؛ شخصیتی که نه از سر شجاعت، بلکه از دل شکست و ناامیدی وارد مسیری می‌شود که زندگی‌اش را دگرگون می‌کند. این شخصیت‌پردازی با آنکه بستر مناسبی برای دگرگونی و رشد فراهم می‌آورد، اما اغلب در سطح باقی می‌ماند و تا پایان فیلم هم‌چنان نیمه‌پرداخته و وابسته به پیش‌زمینه پدرش جلوه می‌کند.

شارلوت ( ناتالی پورتمن)، شخصیت مکمل و در بسیاری از لحظات ستون روایی فیلم است. پیچیدگی‌های روانی او – درگیر شدن در سرقتی ناعادلانه، از دست دادن شغل، مبارزه برای حضانت فرزند – به درستی بستر ایجاد همذات‌پنداری با مخاطب را فراهم می‌کند. زنی قوی و درگیر بحران‌های عاطفی و حقوقی که ناخواسته وارد ماجرایی می‌شود که ریشه در تاریخ و اسطوره دارد، اما همانند برادرش، شخصیت او هم قربانی ساختار پرشتاب فیلم و اولویت‌دادن به تعلیق‌های اکشن و لوکیشن‌های خیره‌کننده می‌شود.

گای ریچی؛ میان سبک و داستان

گای ریچی با سبک بصری خاص خود، موفق می‌شود به فیلم انرژی و ریتم بدهد. تدوین پرحرارت، سکانس‌های اکشن پرتنش و طراحی تولیدی با الهام از فیلم‌های ماجراجویانه دهه ۸۰ نظیر ایندیانا جونز فیلم را از نظر بصری دلپذیر می‌کند. اما مشکل آنجاست که فیلمنامه در مسیر توسعه شخصیت‌ها و ساختن پیامی عمیق از نفس می‌افتد.

ریچی با سابقه‌ای درخشان در خلق آثار پر انرژی و شخصیت‌محور، در «چشمه جوانی» سعی کرده تا اکشن ماجراجویانه را با عناصر فانتزی و افسانه‌ای بیامیزد. تدوین تند، نماهای مجذوب کننده  از سوئیس تا مصر و لحظات پرکششِ درگیری با محافظان افسانه‌ای، همه یادآور امضای بصری کارگردان هستند. اما مشکل اصلی این‌جاست: سبک بر داستان غلبه دارد.

فیلم در میانه‌ راه، به جای تعمیق در فلسفه‌ی جاودانگی و بررسی اخلاقی اهداف (اوون کارور (نیکوکار مرموز و ثروتمند، ترجیح می‌دهد به مونتاژهای پرزرق‌وبرق از سفر و تعقیب و گریز بسنده کند. نتیجه، اثری است که بیشتر چشم را اغنا می‌کند تا ذهن را.

فیلم لحظاتی دارد که در آن‌ها به درون‌مایه‌های عمیق‌تری چون قدرت، فریب و ایمان به افسانه‌ها نزدیک می‌شود از جمله مواجهه خواهر و برادر با محافظان چشمه یا شک در انگیزه‌های کارور، اما این لحظات به‌جای آن‌که محور اصلی روایت باشند، بیشتر نقش حاشیه‌هایی جذاب اما سطحی را ایفا می‌کنند.

حتی مفهوم «جوانی» که در عنوان فیلم آمده است، بیشتر در سطحی بیولوژیکی و ماجراجویانه باقی می‌ماند، تا معنایی نمادین یا اگزیستانسیالیستی. در حالی‌که این فیلم می‌توانست بستری باشد برای تامل در مورد پذیرش زمان، فانی بودن انسان و ارزش واقعی زندگی.

پایانی که بین افسانه و واقعیت معلق می‌ماند

«چشمه جوانی» اثری‌ست پرشکوه در ظاهر و پر از لحظات سرگرم‌کننده، اما با هسته‌ای ناپخته و روایتی پراکنده. طراحی صحنه و فیلمبرداری قابل تحسین‌اند، اما نبود انسجام در شخصیت‌پردازی و ضعف در تعمیق مضمون اصلی، باعث می‌شود فیلم در نهایت بیشتر شبیه سفری توریستی در میان اسطوره‌ها باشد تا جستجویی فلسفی در پی جاودانگی.

 فیلم در نیمه پایانی خود، به طور ملموس‌تری به دغدغه‌های اخلاقی و انسانی نزدیک می‌شود. زمانی که چشمه جوانی – یا آنچه تصور می‌شود که باشد – سرانجام پیش روی شخصیت‌ها قرار می‌گیرد، داستان به نقطه‌ای می‌رسد که باید بین تمایل انسان برای جاودانگی و واقعیت فناپذیر بودنش یکی را انتخاب کند.

فیلم در صحنه‌های پایانی‌اش سعی می‌کند لایه‌ای از تردید، ایمان و فداکاری را وارد بازی کند؛ اما این چرخش دراماتیک، گرچه از نظر بصری تأثیرگذار است، از نظر احساسی به اندازه‌ای که باید، تاثیر عمیق نمی‌گذارد. انگیزه‌های شخصیت‌ها به‌ویژه کارور، در آخرین لحظات، به‌درستی شکافته نمی‌شود و آن‌طور که باید پرسشی وجودی درباره ارزش عمر جاودان یا معنای واقعی زندگی مطرح نمی‌شود.

برای بیننده‌ای که به دنبال سرگرمی پرهیجان با چاشنی اسطوره است، «چشمه جوانی» تجربه‌ای دیدنی است. اما اگر کسی دنبال لایه‌های عمیق‌تر فلسفی و اخلاقی در داستانی با چنین پتانسیل بالایی باشد، ممکن است در پایان، خود را با یک پرسش بی‌پاسخ تنها ببیند: آیا واقعا جوان ماندن، همان زنده ماندن است؟

محسن سلیمانی فاخر

چشمه جوانی را با زیرنویس فارسی در فیلم نت تماشا کنید

 

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

پربازدیدها