درباره فیلم «کاپیتان آمریکا: دنیای شگفت انگیز نو»

کاپیتان بی‌جهان، ابرقهرمانِ بی‌سرنوشت

- 9 دقیقه مطالعه
​فیلم «کاپیتان آمریکا: دنیای نو شگفت‌انگیز» تلاش می‌کند تا دنیای سینمایی مارول را گسترش داده و عناصر جدیدی را معرفی کند.

به گزارش فیلم نت نیوز، فیلم «کاپیتان آمریکا: دنیای شگفت انگیز نو» به‌عنوان جدیدترین محصول دنیای سینمایی مارول، انتظارات بسیاری از مخاطبان را به چالش کشید، اما در عمل نتوانست به موفقیت‌های پیشین این مجموعه دست یابد. این اثر با نقدهای متفاوتی روبه‌رو شد و بسیاری از مخاطبان و منتقدان آن را یکی از ضعیف‌ترین فیلم‌های این دنیای سینمایی دانستند. یکی از مشکلات اصلی فیلم، جلوه‌های ویژه ضعیف آن است. در دورانی که فناوری جلوّ‌های ویژه به اوج خود رسیده، انتظار می‌رفت که صحنه‌های اکشن با کیفیت بالایی ارائه شوند، اما در اینجا جلوه‌های ویژه به‌گونه‌ای مصنوعی و غیرواقعی به نظر می‌رسند که تجربه تماشاگر را مختل می‌کنند و صحنه‌های نبرد، به‌جای ایجاد هیجان، گاه مضحک و تصنعی جلوه می‌کنند.

تبلیغات نامناسب نیز به ضرر فیلم تمام شد. افشای حضور «هالک سرخ» در تریلرها و پوسترهای تبلیغاتی، بسیاری از شگفتی‌های داستان را پیش از اکران فاش کرد و هیجان مخاطبان را کاهش داد. این امر نشان می‌دهد که تیم تبلیغاتی فیلم درک درستی از حفظ رازهای داستانی نداشته و تنها به فروش بیشتر بلیت‌ها فکر کرده است. در حالی که اگر این شگفتی‌ها پنهان می‌ماندند، ممکن بود واکنش‌ها نسبت به فیلم متفاوت باشد.

بازی بازیگران نیز نتوانست فیلم را نجات دهد. آنتونی مکی در نقش کاپیتان آمریکا، اجرایی خشک و بی‌روح ارائه داد که نتوانست با مخاطب ارتباط برقرار کند. شخصیت او فاقد عمق لازم بود و حتی حضور بازیگرانی مانند هریسون فورد در نقش تادئوس راس نیز نتوانست کمبود بُعد شخصیت‌ها را جبران کند. شخصیت‌های مکمل نیز یا زائد بودند یا تأثیری در پیشبرد داستان نداشتند. در مجموع، بازی‌ها در این فیلم فاقد قدرت و جذابیت لازم بودند و نمی‌توانستند بیننده را درگیر کنند.

مشکل دیگر فیلم، تدوین ضعیف آن است. بسیاری از صحنه‌ها به‌طرز نامنظمی به هم متصل شده‌اند و برخی بخش‌ها بیش از حد کشدار هستند، در حالی که برخی دیگر ناگهانی قطع می‌شوند. این مسئله باعث می‌شود که مخاطب نتواند با روند داستان همراه شود و حس انسجام کلی فیلم از بین برود. به‌نظر می‌رسد که تیم تدوین‌گری فیلم، در تلاش برای خلق ریتم مناسب، دچار اشتباهاتی شده که نتیجه آن اثری آشفته است.

کاپیتان آمریکا: دنیای شگفت انگیز نو

داستان فیلم نیز با پیچش‌های غیرمنتظره و روایت ضعیف، نتوانست جذابیت لازم را ایجاد کند. این اثر تلاش می‌کند تا همان فرمول موفق فیلم «سرباز زمستان» را تکرار کند، اما در این راه ناکام می‌ماند. فیلم به‌جای آنکه داستانی درگیرکننده داشته باشد، بیشتر شبیه یک حلقه اتصال برای پروژه‌های آینده مارول عمل می‌کند و فاقد شخصیت‌پردازی و عمق داستانی است. در نتیجه، بسیاری از سکانس‌های آن بی‌هدف و بی‌معنی به نظر می‌رسند. همچنین، این فیلم در تلاش است تا خود را به دیگر آثار دنیای سینمایی مارول، از جمله «جاودانگان»، متصل کند، اما این پیوندها چندان موفق عمل نمی‌کنند و بیشتر به نظر می‌رسد که فیلم صرفاً برای حفظ انسجام کلی این دنیا، برخی از این ارتباطات را ایجاد کرده است.

​فیلم «کاپیتان آمریکا: دنیای نو شگفت‌انگیز» تلاش می‌کند تا دنیای سینمایی مارول را گسترش داده و عناصر جدیدی را معرفی کند. یکی از این عناصر، فلز آدامانتیوم است که برای اولین بار در این فیلم به دنیای سینمایی مارول معرفی می‌شود. این فلز که در بدن شخصیت ولورین در کمیک‌های مردان ایکس وجود دارد، در این فیلم از بقایای یک سلستیال به دست می‌آید. معرفی آدامانتیوم نه‌تنها به توسعه دنیای سینمایی مارول کمک می‌کند، بلکه زمینه را برای ورود شخصیت‌های مردان ایکس به این دنیا فراهم می‌کند، همچنین استفاده کاپیتان آمریکا از فناوری واکاندا و رنگ بنفش مرتبط با آن، باعث می‌شود که اصالت و ویژگی‌های منحصر به فرد او کمرنگ شود که این مساله می‌تواند منجر به شباهت بیش از حد قهرمانان و از دست رفتن تمایزات فردی آن‌ها شود.​

با این حال، فیلم کاملاً هم بدون نکته مثبت نیست. طراحی صحنه و صداگذاری آن از جمله بخش‌هایی است که می‌توان آن را تحسین کرد. صداگذاری صحنه‌های اکشن به‌خوبی انجام شده و توانسته حس هیجان را تا حدی زنده نگه دارد. همچنین، طراحی صحنه در برخی لحظات به چشم می‌آید و نشان می‌دهد که تیم طراحی تلاش کرده‌اند تا دست‌کم در این بخش کیفیت لازم را ارائه دهند. اما این نکات مثبت نمی‌توانند ضعف‌های عمده فیلم را جبران کنند.

یکی از جنبه‌های عجیب این فیلم، ارجاعات نامفهوم آن به تاریخ و رویدادهای واقعی است. برای مثال، صحنه‌ای که به نبرد ژاپن و آمریکا در جنگ جهانی دوم اشاره دارد، بدون منطق روایی در داستان قرار داده شده است. این‌گونه ارجاعات بی‌هدف نه‌تنها به غنای داستان کمکی نمی‌کنند، بلکه باعث سردرگمی مخاطب نیز می‌شوند. گویی فیلم قصد دارد بدون دلیل مشخصی از المان‌های تاریخی بهره ببرد، اما در پرداختن به آن‌ها دچار ضعف شدید شده است.

مشکلات این فیلم محدود به روایت و اجرا نیست، بلکه از نظر اقتصادی نیز موفق عمل نکرده است. باوجود بودجه بالای تولید، میزان بازگشت سرمایه این فیلم کمتر از حد انتظار بوده است. این موضوع نشان می‌دهد که حتی طرفداران پروپاقرص مارول نیز از این اثر استقبال چشمگیری نکرده‌اند. در سال‌های اخیر، برخی از فیلم‌های مارول نتوانسته‌اند همان موفقیت‌های اولیه این دنیای سینمایی را تکرار کنند و «کاپیتان آمریکا: دنیای شگفت انگیز نو» نیز یکی از همین آثار ناامیدکننده است.

در نهایت، این فیلم نه تنها موفق به ارائه داستانی منسجم و هیجان‌انگیز نمی‌شود، بلکه در مسیر دنیای سینمایی مارول نیز تاثیر خاصی ندارد. با این حال، اگر کسی صرفاً به دنبال یک فیلم سرگرم‌کننده است که برای مدتی او را مشغول کند، شاید تماشای این اثر چندان هم خالی از لطف نباشد. این فیلم نمونه‌ای از آثار موسوم به «فیلم‌های پاپ‌کُرنی» است که اگر توقعی از آن نداشته باشید، می‌تواند لحظاتی سرگرم‌کننده فراهم کند. اما اگر انتظار یک اثر قوی و خاطره‌انگیز را دارید، احتمالاً این فیلم شما را ناامید خواهد کرد. با این حال، پیشنهاد می‌شود که این فیلم را در «فیلم‌نت» تماشا کنید. شاید در ایام نوروز یک‌بار دیدنش برای سرگرمی بد نباشد، به‌خصوص که می‌تواند معیاری باشد برای سنجش تفاوت میان یک فیلم خوب و یک فیلم ضعیف.

محمد سجادیان و آروین کهبازی

کاپیتان آمریکا: دنیای شگفت انگیز نو را با دوبله و زیرنویس فارسی در فیلم نت تماشا کنید

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

پربازدیدها