مت شکمن کارگردان «چهار شگفتانگیز: گامهای اول»:
کسرا فراهانی نابغه است/ عاشق کریستوفر نولانم/ لحظه فوقالعاده تولد دخترم
به گزارش فیلمنتنیوز، مت شکمن از کودکی در هالیوود بوده و عاشق لحظههای نوستالژیک است. این کارگردان اولینبار با سریال «وانداویژن» (WandaVision)، حالوهوای خاص و جذاب خود را به دنیای سینمایی مارول آورد و با ارجاعاتی بازیگوشانه به برنامههای تلویزیونی دهههای مختلف، رنگی خاطرهآمیز و بامزه به اثرش پاشید. حالا با «چهار شگفتانگیز: گامهای اول» (The Fantastic Four: First Steps)، اثری رنگارنگ و آیندهنگرانه نوستالژیک به پرده بزرگ سینما بازگشته است؛ فیلمی که جلوههای بصری الهامگرفته از دهه ۱۹۶۰ را با یک ماجراجویی تازه ترکیب میکند.
فیلمها و سریالهای آیندهنگرانه، آثاری در ژانر علمی-تخیلی هستند که اتفاقاتشان در زمان آینده نسبت به زمان خود فیلم رخ میدهد و تاثیر فناوری، تغییرات اجتماعی و مفاهیم پیچیدهتر بر سرنوشت بشر را نشان میدهند. این آثار اغلب دنیایی را به تصویر میکشند که از دنیای فعلی فیلم پیشرفتهتر، متفاوت و گاهی اوقات خطرناکتر است. از ویژگیهای بارز این سبک، نمایش تکنولوژیهای پیشرفته مثل هوش مصنوعی و رباتها، پرداختن به جوامع و سیاستهای آینده و طرح سوالات فلسفی درباره ماهیت انسان است. نمونههای مهم این سبک، فیلمهای کلاسیکی مثل «بلید رانر» و نسخه جدیدترش «بلیدرانر ۲۰۴۹» و « ۲۰۰۱: یک ادیسه فضایی» هستند که هر دو، دنیایی منحصربهفرد با تکنولوژیهای خاص را نشان میدهند. در آثار جدیدتر هم میتوان به فیلمهایی مثل سهگانه «ماتریکس» و سریال «آینه سیاه» (Black Mirror) اشاره کرد که این دومی، تاثیرهای تاریک تکنولوژی بر زندگی روزمره را بررسی میکند.

«گامهای اول»، ادامه ماجراهای اعضای چهارگانه اصلی یعنی رید ریچاردز/آقای شگفتانگیز (با بازی پدرو پاسکال)، سو استورم/زن نامرئی (با بازی ونسا کربی)، جانی استورم/مشعل انسانی (با بازی جوزف کویین) و بن گریم/ثینگ (با بازی ایبن ماس-بچراک) است. چالش اصلی در «چهار شگفتانگیز»، تلاش رید ریچاردز و سو استورم برای محافظت از فرزند در راهشان، فرانکلین، در برابر خشم یک نیمهخدا به نام گالاکتوس (با بازی رالف اینسون) است. شکمن در نگارش این فیلم، از چالشهایی که خودش و همسرش مگی مالون در هنگام تولد دخترشان میسی تجربه کردند، الهام گرفته است. میسی ۹ ساله نیز در دقایق آغازین «چهار شگفتانگیز» نقشی کوتاه دارد.
با اکران «چهار شگفتانگیز: گامهای اول»، وبسایت هالیوود ریپورتر با شکمن مفصلا گفتوگو کرده است که خلاصهای از آن را با هم میخوانیم:
* دو تا از فیلمهای دنبالهای ابرقهرمانی تاریخ، با فاصله دو هفته از یکدیگر اکران شدهاند. هر دو هم عمدتا سرمنشا داستان را نادیده میگیرند. انگار که شما و جیمز گان نویسنده و کارگردان «سوپرمن»، در چند سال اخیر مسیر مشابهی را طی کردهاید.
– (میخندد.) شاید! شگفتانگیز است! روح زمانه میتواند چنین چیزهایی را خلق کند، اما نه، من تابحال با جیمز گان ملاقات نکردهام. آثارش را خیلی دوست دارم. «سوپرمن» را هم دیدم و کار خیلی خوبی بود. خوشحالم که هر دو یک ماه اکران شدند.
* سو در این فیلم و واندا در «ونداویژن» هر دو مفهوم قدرت هیستریک را به تصویر میکشند. نمونه کلاسیک آن زمانی است که یک مادر گاهی میتواند ماشینی را برای نجات فرزندش بلند کند. میگویند جک کربی خالق «چهار شگفتانگیز» ظاهرا شاهد چنین چیزی بوده و بعد کاراکتر هالک را خلق کرده است. چقدر از این همپوشانی بین سو و واندا آگاه بودید؟
– کاملا آگاهانه بود. قویترین افرادی که میشناسم، همسر و دخترم هستند. قدرت ذهنی آنها دائما الهامبخش من است و من آن را در سو و واندا میبینم، بنابراین سعی کردم آن قدرت را به هر دو کاراکتر بدهم. هر دو شخصیتهای شگفتانگیزی در مارول و به طور کلی در کمیکها هستند و من خیلی خوششانس بودم که به زندهکردن داستان هر دو کاراکتر از طریق «وانداویژن» و «چهار شگفتانگیز» کمک کردم. واندا مثل سو شخصیتی بهشدت احساسی است. هر دو هوش عاطفی باورنکردنی دارند و مسائل بسیار زیادی را مدیریت میکنند. هر دو هم از سختیهای زیادی عبور کردهاند. مطمئنا در این فیلم، سو را حسابی تحت فشار قرار دادیم. ونسا کربی و لیزی اولسن (بازیگر نقش وندا در «ونداویژن») هر دو بازیگران قدرتمندی هستند و کار کردن با هر دو برای زنده کردن این شخصیتها بسیار لذتبخش بود.
سریال «ونداویژن» را در فیلمنت ببینید
* طراحی این فیلم به طور کلی بسیار چشمگیر است، به ویژه طراحی تولید کسرا فراهانی. فکر میکنم در طول اعتصابات این تنها بخشی بود که میتوانستید روی آن کار کنید. این کیفیت بالا مدیون فرصت زمانی زیادی است که داشتید؟
– بله، داشتن کمی زمان اضافی قطعا بسیار مفید بود. ما در «وانداویژن» هم به دلیل همهگیری کرونا زمان اضافی داشتیم و توانستیم روی استوریبورد و هنر مفهومی کار کنیم، بنابراین بخش زیادی از کار طراحی و حتی برخی از مراحل اولیه توسعه جلوههای ویژه در طول آن دوره انجام شد.
کسرا شگفتانگیز است. او هنرمندی منحصربهفرد، نابغه و یک همکار فوقالعاده است. با همدیگر تمام ایونتهای دهه شصت را بررسی کردیم. کلی رفرنس خوب داشتیم. از آثار جک کربی و کمیک بوکها برای ساختن دنیایی واقعی و معتبر خیلی استفاده کردیم. میخواستیم آن را شبیه به دهه ۶۰ میلادیای بسازیم که از تاریخ میشناسیم، اما لایهای از آیندهنگری روی آن بگذاریم که توسط رید ریچاردز خلق شده است. من عاشق ماشینها به ویژه آن ماشینهای حبابشکل کوچک دوستداشتنی هستم. کسرا ماشینهای قدیمی و جالب اروپایی را پیدا کرد و سپس چیزهایی به آنها اضافه کرد تا بیشتر آیندهنگرانه نوستالژیک به نظر برسند. آنها را با ماشینهای معمولی و آشنای دهه ۶۰ ترکیب کرد تا باورپذیر، واقعی و اصیل باشند و در عین حال طراحی یکپارچه آنها حفظ شود.

* شما در «وانداویژن» سبک کلاسیک را در اولویت قرار دادید و در «چهار شگفتانگیز: گامهای اول» این شیوه را ارتقا دادید. ساختن این دنیای آیندهنگرانه نوستالژیک چه لذتی داشت؟
– به نوعی شبیه هم بود. هر دوی این دنیاها به اصالت و پژوهش زیادی نیاز داشت. میخواستیم تا حد امکان باورپذیر باشد. در «وانداویژن»، سیتکامها (ترکیب سبک کمدیهای موقعیت یا همان کمدیهای خانوادگی تلویزیونی با ابرقهرمانها و دنیای مارول) را بازآفرینی کردیم، اما اینجا، زمین-۸۲۸ (Earth-828 ) را در دهه ۶۰ ساختیم که یک جهان کاملا جدید است. این دهه با دهه ۶۰ میلادی ما بسیار متفاوت است، زیرا دهه ۶۰ دنیای فیلم، رید ریچاردز را دارد که از نظر هوش ترکیبی از اوپنهایمر، انیشتین و استیو جابز است. در اواسط دهه ۶۰ در این جهان، او رباتهای H.E.R.B.I.E و مونوریل و انواع تکنولوژیهای شگفتانگیز را اختراع کرده است بنابراین حس دهه ۶۰ را دارد، اما این لایه تکنولوژی آیندهنگرانه نوستالژیک روی آن قرار گرفته است.
* در صحنهای که بن گریم/ثینگ با آن چهره سنگی آشپزی میکند، طنز خیلی خوبی ایجاد شده است. اولین واکنش ایبن به خواندن این بخش از فیلمنامه چه بود؟ با بازی در یک شخصیت دیگر با علایق آشپزی کنار آمد؟ (ایبن ماس-بچراک در سریال «خرس» (The Bear) هم نقش آشپز را بازی کرده است).
– (میخندد.) بخش آشپزی از ابتدا در فیلمنامه نبود. چیزی بود که در طول مسیر اتفاق افتاد و این ایده که بن یک آشپز بود و با رباتی به نام هربی کار میکرد تا غذا بپزد، منطقی به نظر میرسید و واقعا از شخصیت بن گریم نشات گرفت. بن گریم نسبتی با هیچکدام از آنها ندارد، اما چسبی است که این خانواده را کنار هم نگه میدارد.

* از چه چیزهایی تاثیر گرفتید؟ کمیک، برنامه تلویزیونی یا فیلم خاصی؟
– خیلی چیزها. یک جایی در فیلم، جک کربی با استنلی کوبریک ملاقات میکند. جک کربی همراه با استن لی، خالق «چهار شگفتانگیز» است و استنلی کوبریک، کارگردان «۲۰۰۱: یک ادیسه فضایی» است که به نظرم یک شاهکار فضایی در سینماست. این سکانس بیشتر با این هدف طراحی شده که نشان بدهیم آیندهنگری در آن زمان چطور بود، اینکه آنها فکر میکردند فضا یا آینده چگونه خواهد بود.
* و «میانستارهای» کریستوفر نولان.
– من عاشق خود کریستوفر نولان و فیلم «میانستارهای»اش هستم. «۲۰۰۱: یک ادیسه فضایی» استنلی کوبریک هم همینطور. وقتی صحنه پهلوگیری فضاپیمای اکسلسیور را میبینید، کاملا یک ادای احترام عاشقانه به جت پان امریکن است که در فیلم کوبریک به سمت ایستگاه فضایی میرود. تی. اس. الیوت گفت: «هنرمندان خوب قرض میگیرند، هنرمندان بزرگ میدزدند» و من قطعا از دزدیدن از کسانی که بسیار دوستشان دارم، ابایی ندارم. به همین خاطر «میانستارهای» و «۲۰۰۱: یک ادیسه فضایی» و «آپولو ۱۳» رفرنسهای اصلی من بودند. یک مستند شگفتانگیز IMAX هم به نام «آپولو ۱۱» درباره ماموریت آپولو ۱۱ برای پنجاهمین سالگرد در سال ۲۰۱۹ ساخته شد. این فیلم باورنکردنی است و یکی دیگر از رفرنسهای بزرگ ما بود. به فیلمهای دهه ۶۰ خودمان مثل «جیمز باند» و «ارتباط فرانسوی» هم توجه کردیم. حتی روی پالت رنگ و معماری آن دوران هم تحقیق زیادی کردیم.
* ساختن دنیایی آشنا، اما کاملا جدید باید خیلی لذتبخش باشد.
– باید به همهچیز فکر کنید، از ساعتها تا ماشینهایشان. من عاشق کارهای شگفتانگیزی هستم که تیمهای طراحی ما انجام دادند. کسرا فراهانی طراح تولید فیلم و الکساندرا بیرن طراح لباس، سنگ تمام گذاشتند. همه در ساخت این جهان سهیم بودند.
* شما به جک کربی افسانهای اشاره کردید و در این فیلم به روشهای زیادی به او ادای احترام میکنید. زمین-۸۲۸ ارجاعی به روز تولد او، ۲۸ اوت (ماه هشتم میلادی) است و یک نقل قول از او در تیتراژ پایانی وجود دارد. چرا برایتان مهم بود که با این فیلم از او تجلیل کنید؟
– جک کربی یک آیندهنگر بود. بدون جک کربی امروز مارول استودیویی هم وجود نداشت. جک به همراه استن لی تعداد بسیار زیادی از این شخصیتهای شگفتانگیز را خلق کردند. بسیاری از قهرمانان ما از ذهن و قلم او بیرون آمدند. میخواستیم سبک متمایز او را تجلیل کنیم.

جک در طراحی شخصیتهای شگفتانگیز واقعا از زندگی و خانوده خودش الهام گرفت. دختری به نام سو و خویشاوندی به نام بن داشت. به نظرم هنر او بسیار خاص و شخصی است و تمایل دارد همان چیزی باشد که بیشتر با آن ارتباط برقرار میکنیم و آن را درک میکنیم.
* بازیگران را چطور انتخاب کردید؟ تست بازیگری برای هماهنگی بینشان داشتید؟ این چهار بازیگر از چه زمانی با هم هماهنگ شدند و حس یک خانواده را پیدا کردند؟
– من همه را به صورت جداگانه انتخاب کردم و وقتی در ذهنم آنها را به صورت قطعات پازل در فیلم چیدم، به همدیگر معرفیشان کردم. ونسا و پدرو و جو و ایبن را در اتاقی جمع و نقشها را مشخص کردم. همان اول یک دوره تمرین داشتیم. من کارگردان تئاتر و عاشق دورخوانی هستم. فکر میکنم این کار برای ایجاد هماهنگی و تاریخچه و تجربه زیسته این خانواده بسیار مهم است. سه هفته تمرین عالی در استودیو پاینوود در انگلستان داشتیم. یک اتاق تمرین زیبا داشتیم که شبیه دهه ۶۰ با کاناپه و آشپزخانه درست شده بود، تا بتوانیم بازی و بداههپردازی کنیم و درباره صحنهها صحبت کنیم. تحقیق هم کردیم و با فضانوردان و فیزیکدانان واقعی صحبت کردیم تا این جهان را با تمام وجود درک کنیم.

* با ارزشترین چیزی که از صحبت با آن متخصصان یاد گرفتید چه بود؟
– یک مشاور فضانورد داشتیم که فوقالعاده بود. او سفرهای فضایی زیادی انجام داده و همسرش پرستار اتاق زایمان بود. با توجه به فیلمنامه، زوج بینظیری برای مشاوره بودند. در یک سکانس، در شرایط بیوزنی زایمان انجام میشود. چه مشاوری بهتر از زوجی است که یکی پرستار اتاق زایمان و دیگری فضانورد باشد؟ مهارت شغلی آنها همان چیزی بود که لازم داشتیم. بهترین متخصصانی بودند که در دسترس داشتیم. جمله «شما برای فشار دادن به جاذبه نیاز دارید»، از دل گفتوگو با همین زوج به فیلمنامه اضافه شد.
* اتفاقا یکی از سوالات من همین بود: شما صحنه زایمان عجیب واندا در «وانداویژن» را کارگردانی کردید. اینجا هم صحنه زایمان بینستارهای سو را کارگردانی میکنید. شدهاید متخصص صحنه زایمانهای دیوانهوار در دنیای سینمایی مارول!
– خب، تولد دخترم فوقالعادهترین لحظه زندگیام بود. فکر میکنم برای رید و سو هم همینطور است. اینها در فیلم، افرادی هستند که به فضا سفر کردهاند؛ با نیمهخدایی قدرتمند مانند گالاکتوس روبرو شدهاند و به شگفتیها و فانتزیها عادت کردهاند، اما آوردن یک انسان کوچک به دنیا، یکی از ناشناختهترین تجربیات هر فردی است. میخواستم آن حس را به بیننده انتقال دهم. ایده قرار دادنش در یک محیط واقعا خارقالعاده را هم دوست داشتم، بنابراین چرخیدن دور یک ستاره نوترونی و تعقیب شدن توسط موجسوار نقرهای، قطعا سطح عادی استرس زایمان را خیلی بالا میبرد!

فیلم «چهارشگفتانگیز: گامهای اول» را در فیلمنت ببینید
* آیا پروژه مارول دیگری هست که دوست داشته باشید بعد از این دنبال کنید؟ یا عجله نمیکنید؟
– قطعا عجله نمیکنم. سه سال روی این یکی کار کردم و کار روی این شخصیتها رویایی بود که به حقیقت پیوست. من «چهار شگفتانگیز» را از کودکی دوست داشتم و افتخار است که آنها را به دنیای سینمایی مارول بیاورم.
* چند دهه دیگر وقتی به ساخت «چهار شگفتانگیز» فکر کنید، اول از همه کدام روز و خاطره را به یاد میآورید؟
– روزی که دخترم نقشش را در فیلم بازی کرد. این فیلم تماما درباره خانواده است و من بخش زیادی از تجربه خودم به عنوان یک شوهر و پدر را به آن آوردهام. تولد دخترم لحظه شگفتانگیزی بود؛ فوقالعادهترین لحظه زندگیام بود. صحنه تولد در این فیلم، تمام احساس آن روزم را تداعی میکند. روزی که قرار شد دخترم در فیلم بازی کند، روز عجیبی بود. واقعا دوست داشت این نقش کوتاه را بازی کند که در آن توسط جانی استورم نجات داده میشود. آن روز خیلی استرس داشتم، اما او خیلی آرام بود و حسابی بهش خوش گذشت، بنابراین آن روز احتمالا اولین چیزی است که یادم میآید.
* به عنوان یک بازیگر-کودک سابق، اگر دخترتان به این مسیر علاقه نشان دهد، او را تشویق میکنید؟
– در مورد بازیگری کودک دیدگاههای متناقضی دارم. مسیر سختی است، اما من به خاطر داشتن والدین حامی، خوب توانستم از پس کار برآیم. سخت است که در سن کم، حرفهای شوید و من معتقدم بازیگری، یا هر کاری که انتخاب میکنید، باید در شادمانی و لذت ریشه داشته باشد. بعدها باید راه طبیعی و ارگانیکی برای آن لذت پیدا کنید. بسیاری از بازیگران کودک در نهایت راهی نامناسب برای تجربه مجدد آن لذت بازیگری در کودکی پیدا میکنند و این چیزی نیست که خودشان انتخاب کرده باشند. بنابراین هر کاری که دخترم انجام دهد، باید مطمئن شوم که این انتخاب خودش است و میداند وارد چه چیزی میشود و با عشق به آن وارد میشود.
ترجمه و تنظیم: جهانگیر شاهولد
بیشتر بخوانید
تیزر جدید «چهار شگفتانگیز»/ مارول تابستان ابرقهرمانی رقم میزند
پوستری جدید از «چهار شگفت انگیز» با بازی پدرو پاسکال منتشر شد