یک داستان جذاب درباره اغوا، حسادت و تباهی با «سالتبرن»

- 8 دقیقه مطالعه
فیلم «سالتبرن» اثر امرالد فنل، به نقد جاه‌طلبی و جامعه طبقاتی می‌پردازد و داستان دانشجویی فقیر را روایت می‌کند که با ورود به دنیای اشرافی، درگیر کابوسی تاریک می‌شود.

به گزارش فیلم نت نیوز، تصور کنید تابستانی بی‌دغدغه در یک عمارت باشکوه، پر از مهمانی‌های مجلل و ارتباط با طبقه‌ای خاص از جامعه در انتظار شماست. این همان چیزی است که الیور کوئیک، دانشجوی بورسیه آکسفورد، پس از دعوت شدن به سالتبرن، خانه ییلاقی خانواده ثروتمند و جذاب دوستش یعنی کتون، تجربه می‌کند. اما چیزی که در ابتدا شبیه به یک رویای تابستانی به نظر می‌رسد، به تدریج به یک کابوس پیچیده و تاریک تبدیل می‌شود. سالتبرن، ساخته جسورانه امرالد فنل، ما را به سفری در اعماق ذهن انسان می‌برد و پرده از رازهای پنهان و انگیزه‌های مبهم انسانی برمی‌دارد. این فیلم فقط یک داستان ساده نیست، بلکه یک تجربه حسی و فکری است که تماشاگر را تا پایان سردرگرم می‌گذارد.

داستان: نفوذ پنهان به دنیایی ممنوعه

فیلم «سالتبرن» (Saltburn) محصول ۲۰۲۳ در تابستان ۲۰۰۶ اتفاق می‌افتد و داستان الیور کوئیک (با بازی بری کیوگن)، دانشجوی بورسیه دانشگاه آکسفورد را روایت می‌کند که به نظر می‌رسد از طبقه پایین جامعه آمده است. او که در محیط آکادمیک خود تنها و آسیب‌پذیر به نظر می‌رسد، به سرعت مورد توجه فلیکس کتون (با بازی جیکوب الوردی)، دانشجوی ثروتمند، جذاب و محبوب قرار می‌گیرد. فلیکس که به نظر می‌رسد دارای قلب مهربانی است، الیور را به عمارت خانوادگی مجلل و اشرافی خود دعوت می‌کند تا تابستان را در کنار خانواده‌اش بگذراند.

با ورود الیور به سالتبرن، دنیایی از تجملات افراطی، رفتارهای عجیب و غریب و روابط پیچیده خانوادگی پیش روی او گشوده می‌شود. خانواده کتون، (شامل سر کتون: ریچارد ای. گرانت) شوخ‌طبع اما ساده‌لوح، لیدی الیزابت کتون (رزاموند پایک) بی‌ تفاوت و از خود راضی، ونیشیا (آلیسون الیور) خواهر افراطی فلیکس و فارا (کری مولیگان در نقش دوست قدیمی خانواده) هر کدام به نوعی به عجیب تر شدن این تابستان و عمارت، اضافه می‌کنند. فیلم به طرز ماهرانه‌ای تنش را افزایش می‌دهد و مرزهای بین دوستی، شیفتگی و وسواس را محو می‌کند.

کارگردانی و فضاسازی: جنون بصری و روانی

امرالد فنل، کارگردان «سالتبرن»، بار دیگر توانایی خود را در خلق فضاهای بصری خیره‌کننده و در عین حال آشفته نشان می‌دهد. او پیش از این با «دختر امیدوارکننده جوان» (Promising Young Woman) نیز توجهات را به خود جلب کرده بود. در فیلم «سالتبرن»، هر فریم با دقت طراحی شده است؛ از عمارت که به تنهایی یک کاراکتر مستقل محسوب می‌شود، تا لباس‌های مجلل و صحنه‌های مهمانی‌های پر زرق و برق، همه چیز به شدت نمادین و چشم‌نواز است.

اما این زیبایی بصری تنها یک روکش برای لایه‌های عمیق‌تر و تاریک‌تر فیلم است. امرالد فنل با استفاده از رنگ‌ها، نورپردازی و ترکیب‌بندی‌های خاص، فضایی جنون‌آمیز و وهم‌آلود ایجاد می‌کند که تماشاگر را درگیر خود می‌سازد. او به خوبی از نمادگرایی بصری برای به تصویر کشیدن مفاهیمی مانند طبقه، قدرت و فساد استفاده می‌کند. حس تعلیق و نبود اطمینان در تمام طول فیلم حفظ می‌شود و تماشاگر را وادار می‌کند تا به انگیزه‌های هر شخصیت شک کند.

بازیگری: درخشش بری کیوگن و جیکوب الوردی

بازیگری در «سالتبرن» نقطه قوت دیگر فیلم است. بری کیوگن در نقش الیور کوئیک، یکی از پیچیده‌ترین و فراموش‌نشدنی‌ترین نقش‌آفرینی‌های سال‌های اخیر خود را ارائه می‌دهد. او به طرز درخشانی از معصومیت به سوی جنون و تاریکی حرکت می‌کند و توانایی خود را در به تصویر کشیدن طیف وسیعی از احساسات نشان می‌دهد. تغییرات شخصیتی او در طول فیلم به حدی تدریجی و در عین حال شوکه‌کننده است که تماشاگر را میخکوب می‌کند.

جیکوب الوردی نیز در نقش فلیکس کتون، جذابیت و کاریزمای لازم را به نقش می‌بخشد و شیمی خوبی با کیوگن دارد. او نمادی از طبقه اشراف است که در ظاهر بی‌عیب و نقص به نظر می‌رسد اما در اعماق خود شکننده است. بازیگران مکمل نیز، به ویژه رزاموند پایک در نقش لیدی کتون، با ایفای نقش‌هایشان به عمق و پیچیدگی داستان می‌افزایند. پایک با طنز خشک و بی‌تفاوت خود، لحظات کمدی سیاهی را رقم می‌زند.

تم‌ها و تفسیرها: کالبدشکافی جامعه طبقاتی

«سالتبرن» فراتر از یک درام روانشناختی است و یک کالبدشکافی جسورانه از جامعه طبقاتی و قدرت است. این فیلم به وضوح نشان می‌دهد که چگونه ثروت و موقعیت اجتماعی می‌تواند افراد را فاسد کند و چگونه طبقات بالا در یک حباب از واقعیت زندگی می‌کنند.

تم جاه‌طلبی و وسواس نیز در فیلم بسیار پررنگ است. الیور نمادی از جاه‌طلبی خام است که برای نفوذ به دنیای ثروتمندان از دست به هرکاری می‌زند. فیلم به بررسی مرزهای اخلاقی و روانی در پیگیری اهداف می‌پردازد.

موسیقی و طراحی صدا: ارکستر پنهان جنون

موسیقی متن فیلم «سالتبرن» به رهبری آنتونی ویلیس، نقش حیاتی در تقویت فضای روان‌شناختی و تعلیق فیلم ایفا می‌کند. ویلیس با ترکیب قطعات کلاسیک و پاپ دهه ۲۰۰۰، نوستالژی آن دوره را زنده می‌کند و به‌علاوه به طرز ماهرانه‌ای حس ناراحتی و تهدید را در پس‌زمینه ایجاد می‌کند. صداگذاری دقیق، از خش‌خش برگ‌ها تا صدای قدم‌ها در عمارت خالی، به ایجاد فضایی وهم‌آلود و القای حس تنهایی و انزوا کمک می‌کند. این ترکیب هنرمندانه از موسیقی و صدا، تجربه‌ای فراگیر را برای تماشاگر به ارمغان می‌آورد و او را عمیقا در دنیای عجیب و غریب «سالتبرن» غرق می‌کند.

جمع بندی: یک تجربه سینمایی قطبی‌کننده

«سالتبرن» یک فیلم جسورانه، بحث‌برانگیز و بدون شک به یاد ماندنی است. این فیلم ممکن است برای همه تماشاگران جذاب نباشد، اما کسانی که به دنبال یک تجربه سینمایی چالش‌برانگیز و تحریک‌کننده هستند، از آن لذت خواهند برد. امرالد فنل با «سالتبرن» نه تنها یک داستان هیجان‌انگیز روایت می‌کند، بلکه به نقد اجتماعی عمیقی نیز می‌پردازد. این فیلم ثابت می‌کند که سینما می‌تواند ابزاری قدرتمند برای بازتاب و نقد جنبه های تاریک‌تر جامعه و روان انسان باشد.

مازیار دهقان

برچسب‌ها: نقد
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

پربازدیدها