یک مادر و یک جمعیت قابل کنترل!
به گزارش فیلم نت نیوز، جمع شدن اعضای یک خانواده پرجمعیت در خانه پدر و مادر به مناسبتی خاص، ایدهای آشنا و تا حدود زیادی امتحان پسداده به حساب میآید که دست نویسندگان فیلمنامه را برای خلق قصههای مختلف در این چارچوب باز میگذارد آن هم در ژانر ملودرام که یکی از ژانرهای محبوب تماشاگران سینمای ایران به حساب میآید. مناسبتهای یاد شده که از تولد تا ازدواج و مرگ را شامل شده، نمونههای بسیار در سینمای ایران دارد که از جمله آنها میتوان به فیلمهای «بهار در پاییز»، «مرگ ماهی» و «برف» اشاره کرد. تازهترین اثر سینمایی در این باب که این روزها در فهرست سینما آنلاین پلتفرم فیلمنت قرار گرفته، «این جمعیت قابل کنترل» ساخته محمدمتین اوجانی است.
سفر حج برای مردم ایران از گذشته تا به امروز، از ارزش و اهمیت خاصی برخوردار بوده و قابلیت روایت داستانهای متنوعی را دارد که از نمونههای متاخر آن میتوان به «وقتی همه خواب بودند» ساخته فریدون حسنپور با بازی درخشان گلاب آدینه یاد کرد. اوجانی در نخستین ساخته بلند سینمایی خود، سراغ این موضوع رفته و وضعیت خانوادهای از طبقه رو به پایین جامعه را به تصویر کشیده که مادرشان به زودی عازم سفر حج است؛ خانوادهای شلوغ، پرجمعیت و آدمهایی که هر کدام داستانکی داشته و در عین حال تضادهای پررنگی با یکدیگر دارند. فیلم هم با تصویری از یحیی پسر بزرگ خانواده آغاز میشود که روی تخت زهواردررفتهای نشسته و خونسردانه به یک دعوای خیابانی نگاه میکند؛ یک معرفی شخصیت درست و موجز که کدهایی را در رابطه با اعتیاد یحیی به تماشاگر میدهد. داخل خانه هم از لا به لای گفتگوی دختران خانجون میفهمیم که محسن هزینه سفر مادر و همسرش را تقبل کرده و با وجود کوچکتر بودن از یحیی، روی بقیه خانواده سلطه نصفه و نیمهای دارد.
درگیری بین یحیی و محسن، نقطه عطف نخست فیلمنامه به حساب میآید که به منحنی تنش آن سیر صعودی بخشیده و به قهر یحیی منتهی میشود. آلزایمر خانجون که به نظر چندان پیشرفت نکرده، به مرور و بر اثر تنشها بیشتر شده و اندک تعلیقی به فیلم میبخشد. دستگیری یحیی توسط پلیس که دلیل آن هم چندان روشن به نظر نمیرسد، قصه را وارد فاز تازهای کرده و مساله سند خانه مادر و وکالتی که محسن از او داشته را بولد میکند. جایی که با چرخشی ظریف جای یحیی و محسن عوض شده و لایه تازهای از او به نمایش گذاشته میشود. اوجانی در پرداخت شخصیتهای پرتعداد خود، به ناچار به سمت تیپ و تیپ-شخصیتسازی رفته و تقریبا هیچکدام به شخصیت تبدیل نمیشوند. در عین حال، برای هر یک از آنها هم داستانکی خلق کرده تا روی قصه اصلی تاثیر گذاشته و آن را در عرض گسترش بدهد. برای مثال میتوان به داستانکهای مریم و محبوبه دختران خانجون اشاره کرد که هر کدام با همسران خود مشکلاتی داشته و برای پوشاندن آن پیش چشم خانجون تلاش میکنند. محبوبه داستانک قدرتمندتری داشته و یکی از نقاط عطف پرده میانی حول محور او شکل میگیرد. سه شخصیت دیگر فیلم، از نسل جدید هستند که میتوانستند تاثیر بیشتر و بهتری روی روند پیشرفت قصه بگذارند که این اتفاق رخ نداده و تقریبا در حاشیه کار قرار گرفتهاند. همچنین اشارههایی هم به موضوعهای روز جامعه در زمان ساخت فیلم همچون نوسان شدید بازار بورس و از بین رفتن بخشی از سرمایه یکی از آنها شده که جالب به نظر میرسد. تاکید خانجون روی نوه سربازش رسول در پرده پایانی به کار آمده و پایان نسبتا خوبی را رقم میزند.
اوجانی با توجه به اینکه عمده فیلمش در یک لوکیشن میگذرد، کار سختی در دکوپاژ فیلمنامه داشته و تلاش زیادی برای پرهیز از به نمایش گذاشتن پلانهای تکراری به خرج داده است. دوربین روی دست «این جمعیت قابل کنترل» نیز کنترل شده بوده و باعث شلختگی تصویر و آزار مخاطب نمیشود. فیلمهایی از این جنس که شخصیتهای متعدد دارند، گروه بازیگران منسجمی را در نقشهای اصلی میطلبند. اوجانی با توجه به قرار گرفتن فیلمش در گروه فیلمهای کمهزینه، تلاش زیادی در انتخاب بازیگران خود به خرج داده است. فریده سپاه منصور، محمدرضا داودنژاد، علیرضا استادی و زهرا داودنژاد شناخته شدهترین بازیگران فیلم محسوب میشوند که به خوبی از عهده ایفای نقش خود برآمده ند. اولی در نقش پیرزن مبتلا به فراموشی، متقاعدکننده بوده و دومی و سومی نیز در نقشهای یحیی و محسن تنش خوبی به قصه بخشیده و سروشکل باورپذیری دارند.
محمد جلیلوند
این جمعیت قابل کنترل به طور اختصاصی در سینما آنلاین فیلم نت