اخبار منتشرشده از فیلم «اوپنهایمر» به کارگردانی کریستوفر نولان نشان میدهند که شاید با فیلم متفاوتی در کارنامه کارگردان «اینسپشن» روبهرو باشیم.
به گزارش فیلمنت نیوز به نقل از ورایتی، کریستوفر نولان در گفتوگو به مجله امپایر فاش کرد که در طول ساخت «اوپنهایمر» کاری انجام داده است که در بیش از دو دهه ساخت فیلم هرگز انجام نداده بود: او فیلمنامه را به صورت اول شخص نوشت.
نولان میگوید: «ایده این است که چگونه در سر کسی قرار گرفته و ببینیم که آنها چگونه این از نو اختراع کردن رادیکال فیزیک را تجسم میکنند. یکی از چیزهایی که سینما در طول تاریخ با آن دستوپنجه نرم کرده است، بازنمایی هوش یا نبوغ است. این کار اغلب اوقات نمیتواند مردم را درگیر کند.»
نولان هنگام ارسال فیلمنامه نهایی «اوپنهایمر» برای سرپرست جلوههای بصریاش، اندرو جکسون، به او تاکید کرد که «ما باید راهی به درون سر این مرد پیدا کنیم. ما باید جهان را همانطور ببینیم که او میبیند، باید حرکت اتمها را ببینیم، باید ببینیم که او چگونه امواج انرژی و دنیای کوانتومی را تصور میکند. و سپس باید ببینیم که چگونه این به آزمایش ترینیتی [اولین آزمایش سلاح هستهای توسط آمریکا] تبدیل میشود. و ما باید خطر را احساس کنیم، تهدید تمام اینها را به نحوی احساس کنیم.»
نولان گفت: «چالش من با او این بود که بیایید همه این کارها را انجام دهیم، اما بدون هیچگونه گرافیک کامپیوتری.»
اکثریت «اوپنهایمر» از دید شخصیتی روایت میشود که رهبر پروژه منهتن در راه ساخت بمب اتم بود. کیلین مورفی نقش او را بازی کرده است.
نولان گفت: «من در واقع [فیلمنامه را] به صورت اول شخص نوشتم، کاری که قبلا انجام نداده بودم. نمیدانم کسی قبلا این کار را کرده است یا نه. اما نکته این است که با سکانسهای رنگی، که بخش عمدهای از فیلم است، همه چیز از دیدگاه اوپنهایمر گفته میشود – شما به معنای واقعی کلمه از چشمان او نگاه میکنید.»
نولان گفت که حتی توصیف شخصیتهای فیلمنامه، جزئیات شرح صحنه و جهتهای صحنه همگی از دید اول شخص نوشته شدند.
نولان اعتراف کرد: «کار عجیبی است. اما برای من یادآور نحوه فیلمبرداری فیلم بود. یک یادآوری بود برای همه افراد درگیر در پروژه: “خوب، این نقطه نظر هر صحنه است.” من واقعا می خواستم این داستان را با اوپنهایمر مرور کنم. نمیخواستم کنارش بنشینم و قضاوتش کنم. آن کار یک تمرین بیمعنی به نظر می رسید. این کار بیشتر جنبه مستند یا نظریه سیاسی یا تاریخ علم دارد. این داستانی است که شما با او تجربه می کنید – او را قضاوت نمی کنید. شما همراه با او با این دوراهیهای اخلاقی آشتیناپذیر مواجه میشوید.»