ده شخصیت ماندگار آثار حمید نعمت‌الله

ساکنان قلعه پرتغالی آقای نعمت‌الله

- 6 دقیقه مطالعه

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های حمید نعمت‌الله، شخصیت‌های درخشانی است که در آثارش خلق کرده است؛ شخصیت‌هایی که سیاه و سفید مطلق نیستند و وجوه مختلف شخصیتی را می‌توان در هرکدامشان یافت. به بهانه انتشار دو فیلم «بوتیک» و «بی‌پولی» در فیلم‌نت، مروری داریم بر جذاب‌ترین شخصیت‌های فیلم‌های این کارگردان.

به گزارش فیلم‌نت نیوز، «بوتیک» اولین فیلم کارنامه حمید نعمت‌الله، پر از شخصیت‌هایی چندوجهی و جذاب است. نعمت‌الله بعد از موفقیت «بوتیک» سراغ «بی‌پولی» رفت و در آن هم اتفاق مهمی را رقم زد. از همین جا بود که کم‌کم مجموعه‌ درخشان از شخصیت‌های ماندگار توسط او کامل شد.

محمدرضا گلزار| جهان | بوتیک| ۱۳۸۲

حمید نعمت‌الله در اولین فیلم کارنامه‌اش سراغ ساخت فیلمی درباره زندگی فقیرانه چند جوان فارغ‌التحصیل رفت. محمدرضا گلزار (جهان)، بازیگر نقش اصلی فیلم، جوانی خوش‌استایل اما ساده و مهربان بود که در یک بوتیک کار می‌کرد. برای هدیه دادن یک شلوار به دختری که فکر می‌کرد وضع مالی خوبی ندارد بازخواست می‌شد و از طرف دیگر دختر هم مدام برایش دردسر ایجاد می‌کرد. تا اینکه رفته‌رفته به او علاقه‌مند می‌شد اما سقف رؤیاپردازی و آرزوهای دختر بالاتر از توانایی او بود. جهان به خاطر فقر مالی همیشه چند قدمی عقب‌تر از خواسته‌های دختر بود و نهایتاً به خاطرش زیر بار قرض رفت و مجبور شد آدم بکشد. محمدرضا گلزار که پیش از این به واسطه بازی در فیلم‌های تجاری شناخته می‌شد با «بوتیک» بازی متفاوتی از خودش به نمایش گذاشت و بسیار مورد توجه قرار گرفت.

گلشیفته فراهانی| اتی |بوتیک| ۱۳۸۲

اتی دختری بلندپرواز بود در یک خانواده فقیر که نزدیک بهشت‌زهرا زندگی می‌کرد و برادرش سر قبرها گلاب می‌فروخت. او اما نمی‌توانست خودش را در این قالب بپذیرد و می‌خواست هرطور شده پیشرفت کند از ایران برود. هیچ برنامه مشخصی نداشت و آرزوهایش دست‌یافتنی و معمولی در حد پراید (دهه هشتاد) و پیتزا و کافه‌گلاسه بود. معنی علاقه را نمی‌فهمید. می‌خواست هرطور شده جهان را دنبال خودش را بکشد و از او برای رسیدن به آرزوهایش استفاده کند. دست آخر هم به دروغ از جهان پول زیادی گرفت اما همین هم قانعش نکرد. نهایتاً باوجود اینکه خانواده‌اش او را به خانه برگرداندند بازهم فرار کرد و به همان زندگی ادامه داد. اتی یکی از نقش‌های مهم گلشیفته بود. او به‌خوبی توانسته بود به نقش نزدیک شود و ماحصل کار بسیار باورپذیر از آب درآمده بود.

حامد بهداد| مهرداد |بوتیک| ۱۳۸۲

حامد بهداد سال ۱۳۸۲ در شرایطی «بوتیک» را بازی کرد که تازه به میدان آمده بود و درواقع می‌شود گفت با «بوتیک» جای خودش را در سینما باز کرد. او نقش دوست معتاد جهان را داشت که ساقی مواد شاپوری کارفرمای جهان هم به حساب می‌آمد. با زنی ساقی و ده سال بزرگتر از خودش ازدواج کرده بود و نصف بیشتر مواقع نشئه بود. یکی از سکانس‌های مهم فیلم، دعوای مهرداد با زنش بود که پرده از رابطه او با شاپوری برمی‌داشت. نقش مهرداد در فیلم چندان زیاد نبود اما در همین حد توانست موفقیت زیادی به دست آورد. او با گریم متفاوت و حرکات سر و بدنش، فرم جدیدی ایجاد کرد که بعدها هم آن را در آثار دیگر به کار گرفت.

لیلا حاتمی| شکوه | بی‌پولی| ۱۳۸۶

در فیلم «بی‌پولی» همه‌چیز پیرامون شکست مالی ایرج همسر شکوه جریان داشت؛ مردی که به عنوان فردی ثروتمند و کاربلد با دختر خانواده‌ای مرفه ازدواج می‌کرد و بعد به جایی می‌رسید که آه در بساط نداشت. شکوه دختری خوش‌خیال و زودرنج بود که همسرش همیشه از موضعی بالا با او برخورد می‌کرد، او را دست‌وپاچلفتی نشان می‌داد و اعتمادبه‌نفسش را می‌گرفت. شکوه همیشه مهربان و عاشقانه رفتار می‌کرد و معمولاً سرخورده می‌شد. از یک جایی به بعد از اینکه بی‌پولی باعث شده بود همسرش تا حدی به او نیازمند شود خوشحال بود. او تلاش می‌کرد به همسرش کمک کند تا مؤثر به نظر برسد اما از یک جایی به بعد تغییر رویه داد و روی او مسلط شد. تا جایی که مدام تحقیرش می‌کرد و سرش داد می‌کشید. شکوه جزو نقش‌های مهم لیلا حاتمی است و به خاطرش از جشنواره بیست‌و‌هفتم فجر جایزه گرفت.

حبیب رضایی| پرویز | بی‌پولی| ۱۳۸۶

بدون شک یکی از جذابیت‌های فیلم «بی‌پولی»، به شخصیت پرویز افراشته با بازی حبیب رضایی برمی‌گردد. دوست دوران تحصیل ایرج چیت‌چی که از ابتدا تا انتهای فیلم بارها تعریفش در ذهنمان عوض می‌شود. ابتدا به عنوان یک آدم کاربلد و نویسنده یک کتاب جدی درباره اقتصاد معرفی می‌شود و بعد می‌فهمیم کلاه‌بردار است و آخرسر مشخص می‌شود بیشتر حشیشی و خل است تا چیز دیگر. او شیرین‌ترین شخصیت فیلم است و بامزه‌ترین سکانس فیلم جایی است که ایرج وارد دفتر پرویز می‌شود و بعد از دیدن کتاب‌هایی که هیچ‌وقت به فروش نرفته جایی قایم می‌شود. پرویز به دفتر می‌آید و بی‌خبر از اینکه کسی او را نگاه می‌کند، با عرق‌گیر از بارفیکس آویزان می‌شود و ترانه «سر پل تجریش» می‌خواند.

یونس غزالی| امیر | وضعیت سفید | ۱۳۸۷

محور اصلی سریال «وضعیت سفید» به کارگردانی حمید نعمت‌الله، پسری نوجوان و خیال‌پرداز بود به نام امیر. نوجوانی که میان آنهمه بلوا و آشوبی که وسط موشک‌باران وجود داشت و با تمام آن دعواهای خانوادگی در باغ مادربزرگ، سرش به دنیای عشق و عاشقی خودش گرم بود. امیر در واقعیت تلاش می‌کرد توجه دختری به اسم شیرین را جلب کند اما نمی‌توانست و از این جهت، تصویری از شیرین در دنیای خیالش ترسیم می‌کرد. حواس‌پرتی و زندگی در خیال و رؤیا باعث شده بود امیر را امیرخله بنامند و سر به سرش بگذارند. امیر رفته‌رفته در مسیر سریال به بلوغ فکری می‌رسید و از این خیال‌پردازی‌ها فاصله می‌گرفت. انتخاب یونس غزالی و بازی‌ای که در این سریال به نمایش گذاشت، بسیار قابل تأمل بود.

علی عمرانی| مرد برقی | آرایش غلیظ| ۱۳۹۲

حمید نعمت‌الله در فیلم «آرایش غلیظ» شخصیتی منحصربه‌فرد به نام مرد برقی ساخت. او به زنان حساسیت داشت و وقتی چشمش به آنها می‌افتاد بدنش شروع می‌کرد به تولید برق. با اینکه «آرایش غلیظ» فیلم کمدی و فانتزی نیست اما این شخصیت تقربیاً فانتزی به نظر می‌رسد. البته کارگردان بیشتر وجه استعاری او را مدنظر قرار داده و مخاطبان هم وجودش را در این شرایط کاملاً می‌پذیرند. یکی از دلایل موفقیت این نقش بازی درست و دقیق علی عمرانی است. بازیگری که او را بیشتر در تئاتر و تلویزیون دیده‌ایم اما نعمت‌الله نقش قابل توجهی را برایش در نظر گرفته است.

حامد بهداد| مسعود | آرایش غلیظ| ۱۳۹۲

یکی از متفاوت‌ترین شخصیت‌های کارنامه حمید نعمت‌الله است. او این‌بار شخصیت محوری داستانش را فردی پرجنب‌وجوش، پرحرف و کلاه‌بردار قرار داده که می‌خواهد یک بار قاچاق فشفشه را تا قبل از چهارشنبه‌سوری بفروشد. او از احساسات دختری سوءاستفاده می‌کند و همراه او و همکارش به یک مأموریت می‌رود تا نقشه خودش را برای فروش فشفشه‌ها عملی کند. مسعود معتاد است و بعد از آشنایی با یک پیرمرد مدام همراه او مواد می‌زند و از او هم سوءاستفاده می‌کند تا به اصطلاح همراهش به قلعه پرتغالی برود. حامد بهداد برای بازی در این فیلم از جشنواره سی‌ودوم نامزد دریافت سیمرغ شد.

لیلا حاتمی| مینا | رگ خواب| ۱۳۹۵

یکی از خاص‌ترین نقش‌های کارنامه لیلا حاتمی با «رگ خواب» حمید نعمت‌‌الله رقم خورد. او در نقش مینا روی مرز باریکی حرکت کرد؛ یک دختر بدون اعتمادبه‌نفس، تنها و دست‌وپاچلفتی که گرفتار شکست عشقی شده و حالا در پی احیای خود است. ویژگی اصلی نقش حاتمی در «رگ خواب»، تغییر تدریجی احساسات و ترس‌هاست. او از سطحی پایین‌تر از صفر شروع می‌کند، در دوره عشق‌ورزی به اوج می‌رسد و باز هم روزگار تنهایی‌اش فرا می‌رسد. حالات رفتار، شیوه صحبت کردن، احساسات، آرزوها و نهایتاً رسیدن به استیصال و اوج درماندگی او در نقش مینا باورپذیر و ملموس است. یکی از مهم‌ترین سکانس‌های «رگ‌ خواب» لحظه‌ای اتفاق می‌افتد که مینا در نهایت احساسات، میز ناهاری خوش‌رنگ‌وآب تدارک دیده و منتظر مادر مرد مورد علاقه‌اش است اما او به همراه یک گربه به خانه می‌آید و به مینا می‌خندد. حاتمی دومین سیمرغش را هم برای فیلم نعمت‌الله گرفت.

امین حیایی| فرید | شعله‌ور| ۱۳۹۵

فرید مردی میانسال است که سال‌ها با اعتیاد دست‌وپنجه نرم می‌کرده و همین مسئله باعث شده است از علایقش دور بماند و حالا در این سن بعد از ترک اعتیاد احساس کند به جایی نرسیده است و حتی نمی‌تواند قهرمان پسرش باشد. او تلاش می‌کند با تغییر رویه زندگی و حتی تخریب دیگران خودش را مهم جلوه دهد اما موفق نمی‌شود و نهایتاً مجدداً به سمت اعتیاد می‌رود. حیایی در فیلم «شعله‌ور» گریمی بسیار متفاوت داشت. صورت و پیشانی پرچین و چروکی داشت. موهای جلوی سرش ریخته بود، پای چشم‌هایش گود افتاده بود و بسیار لاغرتر از همیشه به نظر می‌رسید. شاید به جرئت بتوان نقش فرید را مهم‌ترین و متفاوت‌ترین نقش کارنامه بازیگری امین حیایی به حساب آورد. او در جشنواره سی ششم فیلم فجر برای این فیلم برنده دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد شد.

منبع: فیلم‌نیوز

برچسب‌ها: انتخاب سردبیر،برگزیده،حمید نعمت‌الله،فیلم نت
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

پربازدیدها