کارگردان فیلم سینمایی «قصاص» می گوید وقتی فیلمنامه را برایش فرستادند، توضیح دادند که این یک بازسازی خواهد بود.
به گزارش فیلمنتنیوز، فیلم سینمایی «قصاص» ساخته نیمرود آنتال و با بازی لیام نیسون به تازگی و با دوبله و زیرنویس اختصاصی فارسی در پلتفرم فیلمنت عرضه شده است. این فیلم محصول سال ۲۰۲۳ است و در ژانر اکشن قرار میگیرد. به همین مناسبت گفتگوی نیمرود آنتال کارگردان این فیلم سینمایی را بازنشر می کنیم که از نحوه ساخت فیلم «قصاص» گفته است.
«قصاص» بازسازی یک فیلم اسپانیایی است که به نظر من به عنوان «بیگانه» ترجمه شده است.آیا قبلا این فیلم را دیده بودید؟
وقتی فیلمنامه را برایم فرستادند متوجه شدم و به من توضیح دادند که این یک بازسازی خواهد بود. من پیش از این هرگز بازسازی انجام نداده بودم، بنابراین یکی از راهکارهای من برای اینکه فیلمی متفاوت بسازم و طعمی متفاوت به نسبت نسخه قبلی ارائه دهم این بود که از اساس آن فیلم را ندیدم و از تماشای آن اجتناب کردم.
شما در آثارتان از لیام نیسون شخصیتی متفاوت را ساختید که با آثار دیگر این بازیگر که در ژانرهای اکشن است تفاوت چشمگیری دارد، چگونه توانستید در یک فیلم اکشن به چنین تفاوتی برسید؟
واضح است که شما سعی می کنید رویکردی را ارائه دهید که احساس می کنید قرار است آن را از هم جدا کند، یا سعی می کنید عناصری را در درون آن کشف کنید که آن را کمی متفاوت می کند. شما سعی می کنید به آن عناصر متمایل شوید، سعی می کنید تا آنجا که می توانید از آن عناصر در خلق بهتر درام بهره برداری کنید. در این فیلمنامه یک پویایی و حس خانوادگی فوق العاده وجود داشت که فراتر از تعلیق و فراتر از جنبه هیجان انگیز بود. من فکر میکردم که ناکارآمدی درون خانواده برای بسیاری از افراد بسیار جالب و سمپاتیک است که باید سعی کنند بین کار و خانوادهشان تعادل ایجاد کنند و در نهایت، خانواده چیزی است که واقعاً مهم است.
در ژانر اکشن شما یک روایت دارید و قطعاتی که باید مکمل یکدیگر باشند. با دانستن اینکه «قصاص» بسیار محدود به محیط لوکیشن اتومبیل است، چقدر چالش برانگیز است که نه تنها عنصر درام فیلم، بلکه اکشن را نیز به همراه داشته باشید؟
من اعتقاد دارم هر فیلمی یک روش خاص برای نزدیک شدن به ساختارش وجود دارد در این فیلم یک الی دو روز از فیلمبرداری سکانس های اکشن گذشته بود که کلید این ساختار را یافتم. شما سعی میکنید مفاهیم و ایدههایی را که فکر میکنید به نفع فیلم هستند را جمع کنید. اغلب اوقات، اگر خوش شانس باشید، آن چیزها کار می کنند. با این حال، مواقعی وجود دارد که فیلم به نوعی چیزی را از خود دور می کند. مثل این که فیلم اجازه نمی دهد چیزی را به دلیل برجسته بودن. و فی نفسه به روش خوبی نیست. این حتی راه بدی هم نیست، فقط ممکن است با زبانی که قبلاً صحبت می کنید بیگانه باشد.گاهی اوقات کمی اکشن به ذهنتان خطور میکند که روی کاغذ بسیار جالب است، و حتی به روش صحیح اجرا میشود، اما سعی میکنید آن را در فیلم قرار دهید و ناگهان به وضوح میبینید که به آنجا تعلق ندارد. بنابراین اکشن در این فیلم ما یکی دو روز دیگر را اضافه کردیم تا واقعاً کارهایی را که ماشین انجام میداد توضیح دهیم. بیشتر به خاطر منه من یک تئوری داشتم که چرا کاری را انجام میدهم، اما بعداً در اتاق ویرایش متوجه شدم که برخی از آنها ضروری نیست. احساس میکردیم که این کار را به خاطر انجام آن انجام میدهیم، در مقابل اضافه کردن یا آوردن چیزی به فیلم.
آیا هیجانی در درک اینکه هنوز چقدر در حال فراگرفتن این هنر هستید را در خود نهفته دارید؟
هر بار که فیلمی را تمام میکنم، پیش خودم می گویم: همه چیز را بلدم!. گاهی اوقات در این حرفه فیلمسازی صرفا آن چیزهای عملی نیست که باعث ساخت یک فیلمنامه می شود. منیت زیادی وجود دارد، سیاست وجود دارد، انواع چیزهای دیگر دخیل هستند و البته مسئله بودجه بسیار در این صنعت اهمیت دارد.ما به چهار روز برای فیلمبرداری نیاز داریم، اما شما فقط سه روز فرصت دارید.چیزهای زیادی از این دست در بازی وجود دارد وقتی پروژه جدید شروع میشود، ناگهان متوجه موانع یا مشکلاتی میشوم که قبلاً هرگز با آنها مواجه نشده بودم. اما من این چیزها را حل می کنم. گاهی اوقات فیلمسازی است اما بیشتر اوقات سیاست است و چیزهای دیگری است که الزما ربطی به هنر ندارد.
در فیلم «قصاص» کدام سکانس برای شما چالش بیشتری داشت؟ البته این را می دانم که ما در کلیت با یک فیلم اکشن تمام عیار رو به رو هستیم
سکانس محاصره در فیلم «قصاص» بسیار مفصل و طولانی بود. بیش از ۱۰۰ پلان در این سکانس وجود دارد که باید تک تک آن ها با دقت طراحی و محاسبه میشد. وقتی سعی میکنید روی ضربات کوچک مختلف در درون خود تمرکز کنید، زیرا در آن لحظه خاص با احساسات شخصیتهای مختلف سروکار دارید، استوریبردها ابزاری واقعاً فوقالعاده برای دیدن این سکانس در پیش از فیلمبرداری بود.
به عنوان یک کارگردان، آیا فیلمی وجود داشت که در دوران جوانی یا زمانی که در حال تحصیل بودید تماشا کردید و به عنوان فیلمی که باعث شد تمایل به ساختن فیلم داشته باشید، برایتان جذاب بود؟
اولین خاطرات من از سینما به آثاری همچون «جنگ ستارگان»، «فرار از نیویورک» و «مکس دیوانه» باز میگردد. پس از چند سال به «راننده تاکسی» اسکورسیزی، «بلید رانر» اثر ریدلی اسکات علاقه زیادی پیدا کردم و با گذشت سالها، برادران کوئن با فیلم Crossing and Raising Arizona و «گذرگاه میلر» برایم بسیار حیرت انگیز بودند آنها همیشه بسیار الهام بخش بودند. اینها همه فیلم هایی بودند که من به طرز باورنکردنی از آنها غافلگیر شدم. در جوانی همسایه ای داشتم که آرایشگر بود و او دوست پدرم بود و من را در کودکی سر صحنه می برد. یادم می آید یک برنامه تلویزیونی بر اساس فیلمی به نام «ملت بیگانه» بود، فیلم فوق العاده ای بود، من فیلم را دوست دارم و یک برنامه تلویزیونی درباره آن ساختند.
یادم میآید که این مرد با کابلهایی روی شانهاش راه میرفت، و اولین باری بود که فهمیدم: وای، این شغلی است که میتوانی انجام دهی. من اشتیاق باورنکردنی به فیلم داشتم. اگه حالم خوب بود می رفتم و فیلم می دیدم. اگر اوقات بدی داشتم، می رفتم فیلم می دیدم. بنابراین درک اینکه شاید بتوانم برای خودم زندگی بسازم یا با انجام این کار از خودم حمایت کنم، چشم انداز بسیار جذابی بود
ترجمه: سارا شایگان
منبع: THE AU REVIEW