عرضه یک کمدی-سیاسی در فیلمنت
«ملاقات با جادوگر» به آقازادهها رحم نمیکند!
به گزارش فیلمنت نیوز، «ملاقات با جادوگر» را که به تازگی در بخش سینماآنلاین فیلمنت عرضه شده است، میتوان فراتر از یک کمدی اجتماعی معمولی دانست، زیرا لایههایی از نقد سیاسی و اجتماعی در بطن داستان آن وجود دارد. این فیلم با دستمایه قرار دادن موضوع «آقازادگی» و استفاده از یک روایت طنزآمیز، مخاطب را به تامل درباره برخی از مهمترین مسائل سیاسی و اقتصادی جامعه ایران دعوت میکند.
فیلم «ملاقات با جادوگر» در سینما آنلاین فیلم نت
«ملاقات با جادوگر» اولین تجربه سینمایی حمید بهرامیان در مقام کارگردان است و این در حالی است که امیرمهدی ژوله به عنوان نویسنده طنز، فیلمنامه این اثر را نوشته است. «ملاقات با جادوگر» تلاش میکند تا با استفاده از طنز اجتماعی، مسائل جدی همچون آقازادگی و فساد سیستماتیک را روایت کند. اما آیا این ترکیب توانسته به یک اثر ماندگار تبدیل شود؟
بار سنگینی برای امیر
حمید بهرامیان که پیشتر در تلویزیون و در نقش دستیار کارگردان و سایر سمتهای مشابه بوده است با «ملاقات با جادوگر» پا به دنیای کارگردانی و پرده نقرهای سینما گذاشته است. این فیلم، به دلیل ماهیت طنز اجتماعی خود، نیازمند هدایت کارگردانی دقیقی است تا بتواند میان طنز و پیامهای جدی فیلم تعادل برقرار کند. بهرامیان توانسته از بازیگرانی با پیشینههای متفاوت، عملکردهایی نسبتاً همگن بگیرد. انتخاب امیرمهدی ژوله به عنوان محور اصلی، مانی حقیقی به عنوان شخصیت مکمل و ترکیب آنها با بازیگرانی مانند هستی مهدویفر، تنوع بازیگری مناسبی ایجاد کرده است. استفاده از لوکیشنهای متعدد و ایجاد فضای پویا در کمدیهای دو نفره میان ژوله و حقیقی، حس زندهای به فیلم داده است. در برخی نقاط، داستان به واسطه لحظات طنزآمیز طولانی یا تاکید بیش از حد بر موقعیتهای کمدی، از ریتم اصلی خود خارج میشود ولی بهرامیان نتوانسته در تمام طول فیلم، لحن متعادلی میان طنز و جدیت ایجاد کند. برخی صحنهها به نظر بیش از حد کمدی میآیند که رو به لوس بودن کشیده میشوند. همچنین باید گفت برخی از صحنهها در لوکیشنهایی طراحی شدهاند که پتانسیل بالایی برای ایجاد کمدی یا درام دارند، اما کارگردانی یا فیلمنامه از این پتانسیل بهطور کامل بهره نبرده است؛ مثل صحنه مهمانی اوایل فیلم که عملا هدر رفته است.
داستان فیلم درباره آرش، آقازادهای بیدستوپا است که برای رفتن از ایران قصد دارد با یک دختر دارای پاسپورت آمریکایی ازدواج کند. این دختر توسط عطا، فردی کلاهبردار، فریب خورده و از آرش برای پیدا کردن عطا کمک میخواهد. این دو در مسیر پیدا کردن عطا درگیر بزرگترین فساد مالی سال میشوند. این ماجرا منجر به ایجاد موقعیتهای کمدی و انتقادی میشود که به نقد پدیده آقازادگی، مهاجرت و مواردی از این قبیل میپردازد.
امیرمهدی ژوله با پیشینه درخشان خود در نویسندگی طنز، مسئولیت سنگینی در نگارش فیلمنامه این اثر برعهده داشته است. موضوع «آقازادگی» و فساد سیستماتیک، انتخابی هوشمندانه برای جذب مخاطبان و طرح مسائل اجتماعی بوده است. با این حال، اجرای فیلمنامه در برخی نقاط دچار مشکل است. ژوله توانسته با محور قرار دادن یک آقازاده سادهلوح در مقابل یک کلاهبردار حرفهای، تضاد جالبی ایجاد کند که زمینهساز موقعیتهای طنزآمیز و تاملبرانگیز است. تخصص ژوله در طنزپردازی باعث شده که دیالوگهای فیلم بهویژه در صحنههای دو نفره میان آرش (ژوله) و عطا (مانی حقیقی)، جذاب و سرگرمکننده باشد. این اولین بار است که بار اصلی یک فیلم روی دوشهای امیرمهدی ژوله است و باید گفت این بار برای او سنگینی میکند، حتی اگر افراد حاذقی مثل مانی حقیقی کنار او باشند. او نتوانسته بار به این سنگینی را بهتنهایی جابجا کند هرچند تلاشی که برای این کار انجام میدهد، ستودنیست و احترامی که به شعور مخاطب میگذارد قابل احترام.
آرش قصه
بازی ژوله در این فیلم نشان میدهد که او هنوز برای ستاره شدن در دنیای بازیگری جای کار دارد. اگرچه تجربههای قبلی او در آثار کمدی و نویسندگی، به کمکش آمده است، اما او به زمان بیشتری برای تسلط بر بازیگری نیاز دارد. ژوله در برخی صحنههای فیلم هم اشتباهاتی مرتکب میشود و مثلا میخواهد بهزور ما را یاد برنامه «جوکر» و آوازخوانیاش بیندازد. این اشتباهات در برخی سکانسهای دیگر هم تکرار میشوند اما تعداشان آنقدر کم است که میتوانند به چشم مخاطب نیایند چراکه فیلم حرفهای بیشتری برای گفتن دارد.
ژوله در نقش آرش، آقازادهای سادهلوح و خیالپرداز به دنبال جایگاه واقعی خود است. یکی از نقاط خوب بازی او، توانایی ایجاد نوعی معصومیت باورپذیر در شخصیت آرش است. ژوله موفق میشود این معصومیت را با لحنی طنزآمیز ترکیب کند که برای مخاطب جذابیت ایجاد میکند. در قلب داستان «ملاقات با جادوگر»، شخصیت آرش بهعنوان یک آقازاده سادهلوح نمایانگر پدیده آقازادگی در ایران است. او فرزند یک خانواده ثروتمند است که درگیر مناسباتی میشود که از دنیای خودش فراتر است. فیلم نشان میدهد که چگونه جایگاه اجتماعی و اقتصادی افراد، بدون توجه به شایستگیها، میتواند آنها را به بازیگران اصلی سیاست و اقتصاد تبدیل کند. استفاده از طنز برای نقد آقازادگی، انتخابی هوشمندانه است که این موضوع را از یک بحث سنگین سیاسی به گفتوگویی قابلدرک برای عموم مردم تبدیل میکند.
شخصیت آرش، بازتابی از بخشی از جامعه است که تحت تاثیر فرهنگ مصرفگرایی، فردگرایی و جاهطلبی قرار گرفته است. بسیاری از جوانان امروز، مانند آرش به دنبال موفقیتهای آنی و آسان هستند و حاضرند برای رسیدن به این هدف، از اصول اخلاقی خود چشمپوشی کنند. این شخصیت با ویژگیهای منحصر به فرد خود، میتواند نمادی از نسل خاصی از جوانان باشد که تحت تأثیر عوامل مختلف اجتماعی و روانی، به سمت تصمیمگیریهای نادرست سوق داده میشوند. آرش به عنوان یک فرد سادهلوح و زودباور، به راحتی تحت تأثیر دیگران قرار میگیرد و به باورهای آنها اعتماد میکند. این ویژگی، او را به طعمهای آسان برای افراد فرصتطلب تبدیل کرده است. آرش آرزوهای بزرگی دارد و به دنبال رسیدن به موفقیتهای سریع و آسان است. این جاهطلبی اغراقآمیز، در کنار سادهلوحی او، منجر به تصمیمگیریهای اشتباه و پرخطر میشود. با وجود ظاهر مغرور و جاهطلب، آرش از درون احساس کمبود اعتماد به نفس میکند. او تلاش میکند با نمایش یک شخصیت قوی و موفق، این کمبود را پنهان کند. همچنین باید گفت آرش به شدت تحت تأثیر محیط اطراف خود قرار میگیرد. خانواده، دوستان و رسانهها، همگی در شکلگیری شخصیت و باورهای او نقش مهمی ایفا میکنند.
میتوان گفت آرش به نوعی دچار سندروم آلیس در سرزمین عجایب است. او دنیای اطراف خود را بزرگتر و مهمتر از آنچه هست میبیند و در خیالات خود غرق میشود. این سندروم، ناشی از فقدان واقعبینی و آگاهی از محدودیتهای خود است. آرش در جستجوی هویت خود است و میخواهد جایگاه خود را در جامعه پیدا کند. او با تقلید از دیگران و پذیرفتن ارزشهای غلط، سعی میکند به این هدف دست یابد.
آرش بهعنوان شخصیت محوری داستان، نمایانگر نسلی از آقازادگان است که بهدلیل جایگاه اجتماعیشان وارد دنیای سیاست یا اقتصاد شدهاند، اما فاقد مهارتهای لازم برای مدیریت هستند و باید کارهای سیاسی انجام بدهند. او طوری قدرتمند بهنظر میرسد که نیروی انتظامی در حین ارتکاب جرم هم کاری به او ندارد و رهایش میکند. فیلم به شکلی غیرمستقیم انتقاد میکند که چگونه برخی از تصمیمگیرندگان و بازیگران اصلی اقتصاد و سیاست، بهجای حل مشکلات، خود به بخشی از مشکل تبدیل میشوند. این پیام در قالب موقعیتهای طنزآمیز بیان میشود، اما در لایههای زیرین خود، نقدی جدی به مدیریت ناکارآمد است. مشکل اینجاست که طنز درون این لایهها درست از آب درنیامده، یا شاید هم آنقدر تلخ است که نمیتوان به آن خندید و این دیگر مشکل ژوله و سایر عوامل فیلم نیست. استفاده از طنز به جای جدیت، باعث شده فیلم بتواند طیف گستردهتری از مخاطبان را با موضوعات جدی درگیر کند.
شخصیت آرش به عنوان یک آقازاده بیشتر به یک کاراکتر طنزآمیز نزدیک است تا یک شخصیت چندبعدی و این اتفاق مخصوصا در فیلمنامه رخ داده تا بتوان حرفهای بیشتری را زیر تیغ سانسور سینمای ایران به بیان آورد. با این حال عدم پرداختن به لایههای عمیقتر شخصیت او که بخاطر همین موضوع تیغ سانسور است؛ باعث میشود که فیلم پیام اجتماعی خود را بهطور کامل منتقل نکند. باید گفت فیلم بهشکلی طنزآمیز میتواند نشان دهد که چگونه شخصیتهایی مانند آرش، از واقعیتهای زندگی مردم فاصله دارند اما در سایر موارد، موانعی وجود دارد که به این شخصیت بیشتر پرداخته نشود و فیلم تبدیل به اثری ماندگار نشود. یادمان نرود ساخت فیلمی درباره آقازادگی بهطور نمادین به فاصله طبقاتی میان مردم عادی و طبقه حاکم اشاره دارد. آرش نهتنها از نیازها و مشکلات جامعه بیخبر است، بلکه حتی توانایی درک آنها را نیز ندارد و همین موضوع خشم بیننده را نسبت به او هم برمیانگیزد.
شخصیت عطا، کلاهبرداری حرفهای در فیلم نمادی از افرادی است که از طریق فساد سیستماتیک، اقتصاد را تحت کنترل خود درآوردهاند. فیلم بهطور غیرمستقیم به این نکته اشاره دارد که فساد اقتصادی اغلب با همکاری افراد درون سیستم و خارج از آن رخ میدهد. عطا بهعنوان یک عامل بیرونی، از سادگی آرش و دسترسی او به منابع قدرت سوءاستفاده میکند. فیلم به وضوح نشان میدهد که آقازادگان، بهدلیل عدم تجربه یا توانایی، ابزاری در دستان افرادی مانند عطا هستند و این موضوع با رویت آقازادههای امروزی که برخی از آنها تبدیل به اینفلوئنسرهای اینستاگرامی شدند و معلوم نیست مشغول چه کاری هستند، کاملا قابل درک است.
پیامی برای سیاستمداران
«ملاقات با جادوگر» از نظر ایده اولیه و انتخاب موضوع، فیلمی جسورانه است. کارگردانی حمید بهرامیان و فیلمنامهنویسی امیرمهدی ژوله توانستهاند اثری سرگرمکننده و با پیامهای اجتماعی تولید کنند، اما در انتقال پیامهای عمیقتر اجتماعی و حفظ توازن میان طنز و جدیت، کاستیهایی وجود دارد که میتوان با اغماض آنها را پذیرفت. این فیلم برای تماشاچیانی که به دنبال یک کمدی سبک با پیامهای اجتماعی هستند، گزینهای مناسب است. با این حال، میتوان امیدوار بود که این دو هنرمند در پروژههای آینده از تجربیات این اثر بهرهبرداری بهتری کنند. «ملاقات با جادوگر» فیلمی است که برای تمام اقشار جامعه جذابیت دارد. از تماشای لحظات کمیک و دیالوگهای شوخطبعانه گرفته تا پیامهای اجتماعی عمیق، این فیلم یک تجربه متفاوت و بهیادماندنی ارائه میدهد. این فیلم نشان میدهد که کمدی میتواند ابزاری قدرتمند برای بازتاب مسائل مهم اجتماعی باشد.
فیلم «ملاقات با جادوگر» با استفاده از داستانی طنز و شخصیتهایی نمادین، نگاهی انتقادی به ساختارهای سیاسی و اقتصادی جامعه ایران دارد. این فیلم، اگرچه در ظاهر یک کمدی است، اما در بطن خود نقدی جدی به پدیده آقازادگی، فساد ساختاری و مدیریت ناکارآمد دارد. از منظر یک سیاستمدار، این فیلم میتواند یادآور مسئولیتهای سنگینی باشد که قدرت به همراه دارد و هشدار دهد که سواستفاده از جایگاه اجتماعی، چگونه میتواند به گسست میان مردم و حاکمیت منجر شود.
اکران آنلاین در پلتفرم فیلمنت
اگر تا به حال فرصت تماشای این فیلم را نداشتهاید، خبر خوب این است که «ملاقات با جادوگر» هماکنون در پلتفرم فیلمنت بهصورت آنلاین اکران شده است. شما میتوانید با مراجعه به این پلتفرم، از تماشای این اثر جذاب و خلاقانه لذت ببرید. پیشنهاد میکنیم فرصت تماشای این فیلم را از دست ندهید!
آرش پارساپور