«گردن‌ زنی» نقطه عطف سریال‌سازی معمایی

- 8 دقیقه مطالعه
در فینال سریال «گردن زنی» دو اتفاق خوب رخ می‌دهد نخست آن‌که تکلیف تمامی کاراکترها مشخص می‌شود و دوم به روحیه امیدبخشی مربوط است که کمتر کسی انتظار چنین بالانسی را در یک فصل رمزگشایی داشت.

به گزارش فیلم‌نت نیوز، یکی از مصادیق دوران جدید تولیدات سینمایی و شبکه نمایش خانگی رسیدن به یک زبان مشترک و فهم بین‌المللی است. در سالیان اخیر، با تولیداتی مواجه هستیم که تلاش کرده‌اند تا بر مبنای المان‌های استاندارد جهانی، به یک زبان مشترک رسیده و از قابلیت این‌همانی بالایی در میان جوامع مختلف برخوردار باشند. «گردن‌ زنی» یکی از این تولیدات است که تلاش کرده تا با ساختاری موجه و استاندارد، مخاطبانی گسترده داشته باشد. سامان سالور برای اولین کار شبکه نمایش خانگی خود متحمل ریسک بزرگی شد و در روزگاری که سریال‌های معمایی وطنی، چندان به مذاق مخاطب خوش نمی‌آید، به یک داستان ملتهب ورود کرد.

یکی از ایرادهای بزرگ سریال‌های معمایی وطنی، ناهمگونی عجیب ریتم حوادث و بستر رویدادها با زندگی‌های روز است. این آریتمی سبب می‌شود تا مخاطب نتواند به آن خط سیر اصلی روایت تن داده و با حوادث آن، این‌همانی داشته باشد یا اینکه بپذیرد آن شمایل با جامعه امروز ایران خوانایی دارد. همین نگاه سبب می‌شود تا مخاطب، رغبت چندانی به تولیدات وطنی از این دست نداشته باشد و ترجیح دهد آثار معمایی غرب را با پذیرش خوانایی آن رویدادها با فرهنگ آنها دنبال کند.

در میان چنین تصوری، «گردن‌ زنی» ورود می‌کند. ورودی آگاهانه که سوپاپ اطمینان آن از همان قسمت نخست و با تراژدی میخکوب‌کننده قتل عروس و داماد کشیده می‌شود. در ادامه، نوع نگاه روایت به این سوژه، تحسین‌برانگیز است. یعنی به‌جای تمرکز معمول که بر روی فردی بیرون از جمع خانواده و با انگیزه‌هایی چون سرقت مطرح می‌شود، فوکوس روایت بر روی اعضای دو خانواده است. این رویکرد زمانی جالب‌تر می‌شود که می‌بینیم در هر قسمت، بار اتهامی موجهی متوجه یکی از اعضای خانواده است تا جایی که مخاطب، تقریبا تمامی کاراکترهای پرتعداد را به‌عنوان مظنون دست داشتن در قتل می‌پذیرد.

فرآیند این برچسب خوردن، با مهارت و تعلیق درستی پیش می‌رود. تعلیق بیشتر زمانی اتفاق می‌افتد که در دل این خط سیر منظم، داستانک‌های ورود شخصیت‌هایی جدید چون تارا شیخ و نامزد وکیلش، هستی (دوست مسعود) یا سیامک (پدر شاهرخ) و… پیش می‌آید. این داستانک‌ها علیرغم تعلیق بیشتر به داستان، فرآیند داستان‌گویی را پیچیده‌تر و کنجکاوی مخاطب را نسبت به دنبال کردن سریال، بیشتر می‌کنند.

آنچه که اهمیت این بار روایی را بیشتر می‌کند، تعهد به وجوه جامعه‌شناختی و البته پرهیز از غلوگویی و اطناب در پیچیدگی روایت است. در تمام ۱۵ قسمت، کنش‌مندی‌ها متاثر از فرهنگ ایرانی رخ می‌دهد و داستان تلاش نکرده تا به‌واسطه طبقه اجتماعی کاراکترها، به یک الگوریتم ناشناخته‌ای که تنها در انحصار طبقه بالای جامعه است، محدود شود. منطق روایی نیز متاثر از چنین نگاهی، به جلو پیش می‌رود و به همین دلیل، گره‌افکنی‌های پرتعداد روایت برای مخاطب، جذاب و دارای بار دراماتیک بسیاری است.

در داستان‌هایی از این دست که رمزگشایی‌ها در قسمت پایانی اتفاق می‌افتند، سیاست ورود به پروسه شفاف‌سازی از اهمیت دوچندانی برخوردار است. آنچه در «گردن‌ زنی» مشاهده شد، یک ورود نرم به مقوله کشف رمز است که منطق خوبی برای آن پی‌ریزی شده. فرآیند جنایت و انگیزه‌هایش، به‌خوبی جمع شد و ذوق‌زدگی یا سرهم‌بندی در کلیت این فرآیند دیده نشد. این طرح‌ریزی سبب شد تا مخاطب با افشای حقیقت، شوکه شود و نتواند برخلاف بسیاری از آثار معمایی و پلیسی، دست‌های پشت‌پرده را به درستی شناسایی کند.

در فصل فینال سریال، فارغ از مقوله رمزگشایی، دو اتفاق خوب رخ می‌دهد: نخست آن‌که تکلیف تمامی کاراکترها مشخص می‌شود و مانور، تنها محدود به ابعاد اتفاق اصلی نمی‌شود. مورد دوم به روحیه امیدبخشی خوبی مربوط است که کمترکسی انتظار چنین بالانسی را در یک فصل رمزگشایی داشت. اینکه فریبرز، فرزندش را می‌بیند و مونا و امیر بر سر مزار باران یکدیگر را می‌بینند، از جمله این امیدآفرینی‌هایی بود که به قامت فینال نشست و آن را دلچسب‌تر کرد.

«گردن‌ زنی» در فرآیند اجرایی نیز نمره خوبی می‌گیرد. میزانسن‌های هوشمندانه‌ای در مهندسی‌های بصری داخلی و خارجی دیده می‌شود. جابجایی تماتیک فضاسازی‌های روایی که میان درام‌های شهری و خانوادگی، معمایی و ترسناک، جنایی و عاشقانه در رفت‌وآمد است، با تبحر خوبی مهندسی شد و توانست مخاطب را در آن اتمسفر قرار دهد.

سریال، یک موسیقی متن بسیار گوش‌نواز دارد علی‌الخصوص در تیتراژ ابتدایی. طراحی تیتراژ اولیه، در اندازه استانداردهای جهانی است که از موسیقی، تا تصاویری که برای هر قسمت متغیر است و حتی فونت کلمات، فضای دلهره‌آوری را ایجاد می‌کند. «گردن‌ زنی»، ۲ رونمایی خوب دارد: نخست، بازی مهران غفوریان که سویه جدیدی از هنر این بازیگر در یک نقش‌آفرینی اجتماعی را به تصویر می‌کشد که شاید تصور این‌ نوع بازی از سوی این بازیگر، برای بسیاری دور از ذهن بود و دوم، بازی درخور تحسین سهیل قنادان در نقش عزیز که یک نقش فرعی را پررنگ کرد و به آن جان بخشید.

«گردن‌ زنی» حالا به نقطه عطف سریال‌سازی معمایی تبدیل شده است. نمونه یک سریال درست و به‌اندازه که می‌تواند با وجود تعدد شخصیت، پروسه یک «شک روشمند» را با درایت خوبی هدایت کند و مسیرهای مختلفی را برخلاف تصور و گمان مخاطب، به جلو پیش ببرد. این سریال قطعا پنجره‌های جدیدی را به روی عوامل اصلی آن باز خواهد کرد.

مجتبی اردشیری روزنامه‌نگار و منتقد سینما

سریال گردن زنی را در فیلم نت تماشا کنید

برچسب‌ها: گردن زنی
نظرات

۶۰ دیدگاه. دیدگاه تازه ای بنویسید

  • بی نهایت ضعیف

    پاسخ
    • یکی از مزخرف ترین کارهای شبکه خانگی گردن زنی بود.به قول فراستی ماقبل بد بود.با احترام به آقای اردشیری اعلام میکنم که اندازه ی سر سوزن برای قلمت احترام قائل نیستی که در مورد همچین کار ضعیفی همچین نقد مثبتی نوشتی
      واقعا متاسفم برات

      پاسخ
  • موقع نوشتن این متن خودتون خنده تون نگرفت ؟؟
    یه افتضاح ساختید حالا خودتون دارین ازش تعریف میکنین ؟؟ واقعا دست خوش
    امیدوارم جرئت (!) داشته باشین کامنت رو حذف نکنید

    پاسخ
  • سلام خسته نباشید من این فیلم را خیلی دوست داشتم

    پاسخ
    • منم

      پاسخ
    • اینایی که این‌همه کامنت منفی میزارن خیلی جالبن
      خب مسلمون نگا نکن مگه مجبورت کردن هم نگا میکنه هم بیست خط ایراد میگیره

      پاسخ
    • دختر خانم این فیلم نبود وسریال بود!!درضمن شما مشق هاتو نوشتی داری با موبایل بازی میکنی؟؟؟

      پاسخ
    • شمایی که هیچی از این فیلم نمیدونین نظر ندین اتفاقا خیلی فیلم دوست داشتنی و خوبی بود بعدم شما که میگی مزخرفه میتونستی بعد قسمت اول نبینی پس نیا اینجا چرت نگو

      پاسخ
  • بسیار ضعیف

    پاسخ
  • عالی

    پاسخ
  • مسخره بود این همه آدم همش هیچ فقط نقش بهنام تشکر !!!!!!!

    پاسخ
  • سلام فیلم گردن زنی بهترین فیلمی بود که دیدم این فیلم عالیه دست کارگردانش درد نکنه♥

    پاسخ
  • فرهاد یوسفی
    ۱۷:۵۷ - ۱۴۰۳/۱۰/۰۷

    بسیار ضعیف

    پاسخ
  • . میشد کلش را در یک قسمت تمام کرد. حیف این همه بازیگر خوب.

    پاسخ
  • یه سکانس داره افعی تهران
    …بعد دیدن فیلم فرهاد کارتو میکشه…

    پاسخ
  • عالی هستن همشون اینکه حرف منه شمارو نمیدونم من که میگم الیکا و کیسان عالین

    پاسخ
  • با تشکر از فیلمنت عزیز برای تهیه این سریال های دیدنی..
    اما با تایتل این پست خیلی موافق نیستم
    اگر فیلمنت محترم با طرح اینجانب موافقت کنند
    تعریف متفاوتی در ژانر معمایی صورت خواهد گرفت
    اما چه کنیم که نه پشتیبانی هست نه سرمایه ای….

    پاسخ
  • خوب

    پاسخ
  • فیلم جالبی بود من دوست داشتم..بازی مهران غفوریان عالی بود.

    پاسخ
  • این فیلم خیلی خوبه و بهمون زندگی رو یاد میده

    کسی بگه چرته خودش چرت و پرته

    پاسخ
  • سریال خیلی ضعف داشت ، فیلمنامه و داستان مشکل داشت ، بازی بازیگران خوب نبود ، رفتارها و عکس العمل ها عادی و منطقی و معقول نبود . یک مشت آدم دور هم جمع شده بودند که شکر خدا همشون مشکلات پنهانی و مخفیانه داشتند . ابتدای فیلم هم با جشن عروسی شروع شد که اصلا شبیه عروسی نبود ، همه با هم دعوا داشتند همه استرس داشتند ، همه مرموز بودند

    پاسخ
  • به نظرم فیلم خوبی بود.
    به ما چیز هایی رو یاد داد.
    برای مثال بهترین دوست می تواند دشمن شما باشد.
    ایرادی که داشت بازیگران خوبی نیاورده بودند فقط بازی کیسان دیباج و امین شعرباف خوب بازی کرده بودند

    پاسخ
  • بنظرم افتضاح بود الکی ۱۵ قسمت نشستم وقتمو هدر دادم

    پاسخ
  • عالی بود امیدوارم فصل دومش هم بسازین❤️❤️‍🔥💙

    پاسخ
  • برخلاف قسمت اول که بسیار جذاب بود در قسمتهای بعدی بسیار شلوغ و خارج از عرف و ریتم یک سریال معمایی بود

    پاسخ
  • هیچ دکونی نمیاد بگه ماست من ترشه مگه اینکه خودتون ازش تعریف کنین شدین مثل فیلیمو

    پاسخ
  • موضوع خوب ولی بازی و کارگردانی ضعیف

    پاسخ
  • خیلی خوب بود فقط نباید پدر و مادر با اسم کوچک صدا میزدن واسه شخصیت بردیا میتونست اینجور باشه فقط اونم خیلی کم‌ نه همیشگی

    پاسخ
  • نظراتتون خوبه و خیلی های درسته
    اما این مطالبی که گفتید بیشتر به نویسنده داستان مرتبط بود تا کارگردان
    کارگردانی گردن زنی بعضاً ضعیف بود و ریزه کاری ها رعایت نمیشد
    و بعضی صحنه هارو خیلی گنگ در آورده بود
    بیشتر به مدل فیلمبرداری و نور و دکور پرداخته بود تا به روند طبیعی صحنه و چیزهای در ظاهر کوچک ولی در واقع موثر در طبیعی بودن صحنه کمتر رعایت میشد
    ۱۱۰

    پاسخ
  • با سلام.
    . شما وقتی سریال پوست شیر رو پخش میکنید ، توقع تماشاچی زیاد میشه . دیگه نباید سریال ضعیفی مثل گردن زنی رو پخش کنید .

    پاسخ
  • میگفتن سریالهای تلویزیدن یهو تو قسمت آخر همه مشکلات حل میشه ، حداقل اون بعد ۴۵ قسمت این جوری نتیجه میداد . این تو ۱۵ قسمت با اون حجم اتفاقات ، یهو تموم شد .

    پاسخ
  • فیلمی سراسر بد اموزی بود
    همه کارکترا در همه حال سیگار استفاده میکردن اگه دقت کنید کلا همه شون یه سیگار دستشون بود، پدر و مادرشون رو با اسم صدا میکردن ، خیانت و … رو نشون میداد
    این فیلما رو نوجون میاد نگاه میکنه روش تاثیرات منفی میزاره ارزش ها رو از بین نبرید با این فیلمایی ک میسازید

    پاسخ
  • من تا قسمت آخر رو نگاه کردم ولی آخه چجوری همه چیز مشخص شد در فینال کار؟؟
    مشخص نشد سایه مرد یازنده موند؟ چی به سر هستی اومد؟ تکلیف عزیز بااون خونه چیشد؟
    چرا پلیس ها هیچ کاری نمیکردن درسریال ؟
    جزاینکه پلیس هارو ناتوان جلوه دادین واینکه خانواده هر رفتاری که دوست داشتن با یه پلیس انجام دادن وبی احترامی کردن؟؟
    سرنوشت طناز چی شد؟؟ چراهمه چیز رو به فصل بعد موکول کردید لابد فصل دوم رو هم بی سروته تموم میکنید
    درضمن باید بیشتر راجب نیما واون قسمتی که مشخص زن خارجی داشته وباردار بوده خانم صحبت میشد

    پاسخ
  • آرام سهیلی
    ۲۰:۵۳ - ۱۴۰۳/۱۰/۰۸

    آقا من خوشم اومد،روایت یک جنایت که همه چیز برای مخاطب روشنه،نه درگیر معما شدم نه شک به کاراکتر بهمن…و وقتی همه چیز روشن شد بردیا بود که فقط غمش واقعی بود
    بااینکه همه مقصر بودند حتی شاهرخ هم قربانی بود.
    فقط نمیدونم تو این سریال چرا خانم های داستان جز زنان خانواده دادگر،باج خور و پولکی و ..‌بودند.

    پاسخ
  • حال سینما و پلتفرم های ایران داغونه
    تو دورانی داریم به سر میبریم که سریالی ساخته شده و به حدی از لحاظ فیلمنامه و شخصیت پردازی و حتی کارگردانی پرته که پلتفرم خجالت میکشه گردنش بگیره عوضش نقد سفارشی مینویسه
    اگه کامنتم منتشر میشه اینو بگم ادم دو کلاس شعور و سواد سینمایی داشته باشه میفهمه گردن زنی از همون بیست دقیقه اول قسمت اول داره به شعور و فرهنگ مخاطب ایرانی توهین میکنه انگار که این جماعت اصلا نمیفهمن فیلمنامه چیه و گردن زنی میخواد سر هممون شیره بماله
    واقعا صد حیف که هزاران استعداد برای نداشتن ارتباط و پارتی درست دارن تلف میشن و اونوقت ادم هایی میان و گردن زنی رو میسازن

    پاسخ
  • مزخرف بود که. نقطه عطف کجا بود فقط بیخود کشش دادن. ی پلیس خنگ ک هر کی دیده باشه میفهمه چی میگم. برا چی انقد تارا شیخ بزرگ کردن. چرا باید کسی تو تصادف رانندگی ک قطعا سهویه اینجور پرونده سازی کنه تازه وکیلش ک ادعا میشد خیلی خفنه؟ سایه رو بگو چجوری کشته شد. فقط عزیز خوب بازی میکرد

    پاسخ
  • بد نبود

    پاسخ
  • عالی بود

    پاسخ
  • فیلم خیلی خوبی هس و اون کسایی که میگن فیلم خوب نبود و اینا نگاه نمیکردین مگه کسی مجبورتون کرده؟؟

    پاسخ
  • خیلی عالی بود
    خیلی به واقعیت نزدیک بود،
    تو هیچ فیلمی من ندیده بودم پلیس عاشق بشه و با معشوقش بره گردش، در صورتیکه پلیس هم آدمه و این سریال خیلی عالی واقعیات جاری زندگی همه اقشار رو به تصویر کشیده بود.
    میتونم جزء بهترین سریالهایی بود که در ایران ساخته شده … ضمن اینکه داستان جناییش هم از واقعیت گرفته شده و یه عروس و داماد دقیقا شب عروسیشون کشته شدن.

    پاسخ
  • بازی ها ضعیف بود و اصلا با نظر ایشان موافق نیستم

    پاسخ
    • آخرش نفهمیدیم خوب بود یابد.نقدهای کاملا متضاد منتشر شده حالا کدامش درسته الله اعلم.

      پاسخ
  • خیلی عالی بودفیلم گردن زنی♡

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

پربازدیدها