خطر لو رفتن داستان!
«خانه پدری» و میراث شوم خانواده محتشم
به گزارش فیلم نت نیوز، پرداختن به مسائل اجتماعی حتی آنها که با وجود کمرنگ شدن در گذر تاریخ همچنان حضور دارند و گهگاه کام جامعه را به شدت تلخ میکنند، یکی از وظایف سینمای ایران به حساب میآید. کیانوش عیاری یکی از مهمترین فیلمسازان کشور در این باب به حساب میآید که دغدغههای اجتماعی پررنگی داشته و «خانه پدری» مهمترین آن به حساب میآید؛ فیلمی که به تازگی و پس از گذشت ۱۵ سال، نسخه قانونی آن توسط پلتفرم فیلمنت به علاقمندان سینمای ایران عرضه شده است. حال به همین بهانه نگاهی به فیلم «خانه پدری» و البته حواشی آن از اکران در جشواره فیلم فجر تا اکران عمومی میاندازیم.
کیانوش عیاری در «خانه پدری»، قصه خانوادهای را در یک بازه زمانی میان ۱۳۰۸ تا ۱۳۷۵ روایت کرده و شخصیتهای اصلی خود را در یک لوپ زمانی قرار میدهد. او برای آن که تماشاگران خود را شوکه و سرجایشان میخکوب کند، در همان سکانس نخست قتل هولناک دختری جوان به دست پدرش را در زیرزمین خانهای قدیمی به تصویر کشیده است آن هم به بهانه ریخته شدن آبروی خانواده که بیشتر یک سوءتفاهم بزرگ به نظر میرسد، اما سنتهایی که دست و پای پدر را بسته، او را به سمت محاکمهای سریع برده و به اجرای حکم به شکلی هولناک وادار میکند. عیاری به عمد این سکانس را با همه جزییات به تصویر کشیده و در حقیقت آن را به صورت تماشاگران فیلمش میکوبد؛ چراکه مهمترین تکه «خانه پدری» به حساب می آید و بقیه داستان حول محور آن شکل میگیرد. حضور پسر نوجوان خانواده سر صحنه قتل و کمک کردن او به پدر برای قتل خواهرش ملوک، به تکاندهندگی این بخش شدت بیشتری بخشیده و تماشاگر را با اضطراب بیشتری به تماشای ادامه کار فرا میخواند.
عیاری برای روایت قصه خود و بیان مفاهیم مورد نظرش، فیلم را به پنج تکه تقسیم کرده و از ساختار اپیزودیک بهره گرفته است.در اپیزود دوم، قصه ۱۷ سال به جلو رفته و این بار با دختری از همین خانواده مواجه میشویم که پس از ازدواج با علیرضا برادرزاده کلب حسن که خود شاهد دفن دخترعموی خود در زیرزمین بوده، به حالت قهر به خانه پدرش رفته و میخواهد در زیرزمین همان خانه قالیبافی کند. عیاری در این اپیزود از حضور علیرضای کم سن و سال در سالهای دور به بهترین شکل بهره گرفته و یک نقطه عطف درخشان را رقم میزند. البته او به همسرش از دفن شدن ملوک در زیرزمین می گوید و پای مادر ملوک را هم به ماجرا باز میکند. نقطه عطف هم همینجا رقم می خورد که زمینه را برای ورود فیلم به اپیزود سوم آن آماده میکند.
قهرمان اپیزود سوم همان محتشم است که ۳۷ سال پس از قتل خواهرش، منتظر آمدن خواستگار برای ازدواج با دخترش سکینه است. محتشم که به نظر میرسد همچنان میراثدار پدرش است، محلی به مخالفت دخترش برای این ازدواج نگذاشته و فاجعه ای را ناخواسته رقم می زند که همچنان ردپایی از پدربزرگ خانواده را با خود دارد. عیاری در این فصل به خوبی روی میراث شوم به جای مانده از پدر محتشم مانور داده و آن را با پایانی تلخ میبندد.
قصه چهارم نیز با مرگ آغاز شده و افراد خانواده را در حالی می بینیم که پدر کهنسال محتشم فوت کرده و پسرش که به میانسالی رسیده، پس از مراسم چهلم با پیشنهاد دختر دیگرش ربابه برای راه انداختن کارگاه قالی بافی در زیرزمین خانه قدیمی مواجه میشود. شکستن قفل اتاقی که در آن ملوک دفن شده، محتشم را عصبانی کرده و به مرز جنون میرساند. در این اپیزود، از یک سو شاهد پوست انداختن خانواده در سال ۱۳۶۰ هستیم و از سوی دیگر با آدمهایی همچون محتشم مواجهایم که همچنان در دایره تکرار مانده و سعی در حل ماجرا به روش خود دارند. عیاری در سکانس قتل اپیزود نخست، تصویری گذرا از ادرار ناخواسته ملوک از روی ترس را نشان داده و همان را قرینه ادرار ربابه از ترس تنبیه پدر در همان زیرزمین قرار میدهد. دور تسلسلی که خانواده محتشم درگیر آن شده و همچنان بابت آن مجبور به پرداخت هزینه هستند.
در ایپزود آخر که در انتهای دهه هفتاد میگذرد، جامعه کاملا پوست انداخته و این تغییر شامل تخریب خانههای قدیمی و ساخت آپارتمانهای شیک و نوساز نیز میشود. محتشم هفتاد و اندی ساله برای پوشاندن جنایتی که ۶۷ سال پیش انجام شده و او هم شاهدش بوده، به زیرزمین خانه پدری خود رفته و میخواهد به کمک پسر جوانش استخوانهای ملوک را از زیرزمین به بیرون ببرد. عیاری در این اپیزود، با تیزهوشی خاصی محتشم و پسرش را به ترتیب در جایگاه پدر و پسر سال ۱۳۰۸ قرار داده که میخواهند راز قتل ملوک را برای همیشه دفن کنند؛ نفرین سیاهی که بر خانه و خانواده آنها سایه انداخته، در این اپیزود کامل شده و قصه به آخر میرسد.
«خانه پدری» فیلمنامه پروپیمان و محکمی دارد که هر فصل آن را یک تصویر ثابت از درب ورودی خانه به فصل دیگر آن پیوند میزند. عیاری به خوبی از زمان برای گره زده اپیزودهای مختلف بهره گرفته و آدمهایی را به نمایش میگذارد که سایهای از یک اتفاق هولناک، زندگی آنها را تحت تاثیر قرار داده است. با این حال ضعفهایی هم در فیلمنامه آن به چشم میخورد که بخش مهمی از آن به پرداخت شخصیتها و لایههای اندک آنها بازمیگردد. عیاری که سبک رئالیستیاش در فیلمسازی او را از سایر هم نسلهایش متمایز ساخته، در «خانه پدری» از این شیوه به عنوان برگ برنده فیلم خود بهره گرفته و آن را به مهمترین نقطه قوت آن بدل کرده است. او در انتخاب بازیگران نقشهای اصلی فیلم هم ظرافت زیادی به خرج داده که نمونه آن را میتوان در استفاده از ناصر و مهدی هاشمی برای به تصویر کشیدن دورههای مختلفی از زندگی محتشم مشاهده کرد، اما این قبیل ظرافتها را کمتر در بازی بازیگران دیگر نقشهای فیلم میبینیم و تنها میتوان به بازی به اندازه و درخشان نازنین فراهانی در نقش مادر ملوک اشاره کرد که مخاطب را کاملا تحت تاثیر خود قرار میدهد.
«خانه پدری» و حاشیهها
کیانوش عیاری یکی از بدشانس ترین فیلمسازان سینمای ایران در چهل سال اخیر به حساب میآید که اغلب ساختههایش برای اکران عمومی به مشکل خورده است، اما از این منظر، «خانه پدری» پیچیدهترین فیلم کارنامه سینمایی او به حساب می آید. فیلم نخستینبار در سی و دومین دوره جشنواره فجر و تنها در یک نوبت در سالن همایشهای برج میلاد برای اهالی رسانه به نمایش در آمد که موافقان و مخالفان زیادی هم پیدا کرد. سپس دوباره به محاق رفت و سکانس قتل ملوک در ابتدای فیلم، محل مناقشه فیلمساز و سرمایهگذار آن موسسه ناجی هنر شد که عیاری به ممیزی آن تن نداد. اوایل دی ماه ۱۳۹۳، «خانه پدری» در گروه هنر و تجربه روی پرده رفت که تنها پس از دو روز از روی پرده پایین کشیده شد! اول آبان ماه پنج سال بعد، فیلم بار دیگر روی پرده رفته و این بار تنها پس از گذشت پنج روز توقیف شد که دلیل آن تن ندادن عیاری به کوتاه کردن سکانس قتل ابتدای فیلم عنوان شد. تا اینکه سرانجام در اواخر آبان همان سال، «خانه پدری» دوباره اکران شده و در سه هفته نمایش، با فروشی یک و نیم میلیاردی به آخر خط اکران رسید؛ فروشی که با توجه به مضمون تلخ و تکاندهنده فیلم قابل توجه بوده و یکی از موفقترین فیلمهای اکران شده در گروه هنر و تجربه محسوب میشود، اما حواشی همچنان دست از سر «خانه پدری» برنداشت و نسخهای باکیفیت آن بدون ممیزی سکانس ذکر شده، در فضای مجازی پخش شد!
به هر حال «خانه پدری» حالا با کیفیت مناسب و نسخه مورد تایید کارگردان در فیلم نت عرضه شده است.
محمد جلیلوند
خانه پدری در فیلم نت