علاقمندان به سریال های تخیلی با نام «دارک» آشنا هستند؛ سریالی که پیچیدگی های زیادی در روایت و شخصیت هایش دیده می شود.
به گزارش فیلم نت نیوز، «تاریک» یا «تاریکی» (به انگلیسی: Dark) یک سریال در ژانر علمی تخیلی مهیج است که با همکاری باران بو اودار و یانتیه فریز ساخته شده و در سال ۲۰۱۷ منتشر شد. سریال دارک «Dark» از محصولات اورجینال نتفلیکس است و توسط همین شرکت ساخته و توزیع شده است.
«دارک» اولین سریال نتفلیکس است که به زبان آلمانی و توسط کشور آلمان ساخته شده است. داستان سریال روایتگر گم شدن مرموز چند نوجوان است که پوششی بر موضوع اصلی فیلم دارد و وارد بحثهای مختلفی همچون بحث فضا و زمان، نظریهی نسبیت عام و به صورت غیرمستقیم بر حادثهی چرنوبیل دارد.
فصل اول سریال «دارک» در ۱۰ قسمت یک ساعته در ۱ دسامبر ۲۰۱۷ منتشر و با استقبال منتقدان و تماشاگران همراه شد. منتقدان این سریال را نسخه آلمانی سریال «چیزهای عجیب» میدانند و معتقدند «دارک» از نظر فضاسازی و قصهپردازی بسیار تحت تأثیر این سریال است.
فصل دوم سریال در ۸ قسمت در تاریخ ۲۱ ژوئن ۲۰۱۹ منتشر شد. همچنین در تاریخ ۲۷ ژوئن ۲۰۲۰ سومین فصل از این مجموعه در ۸ قسمت انتشار یافت.
ژانر سریال دارک
علمی تخیلی
داستان سریال Dark
داستان در شهر تخیلی داخل آلمان اتفاق میافتد و درباره ناپدید شدن یک کودک است که اسرار و پیوندهایی پنهان بین چهار خانواده فرنگی را افشا میکند و پرده از رازی شیطانی بر میدارد. «تاریکی» پیامدهای وجودی زمان و تأثیرات آن بر طبیعت انسان را بررسی میکند.
کارگردان سریال تاریکی کیست؟
باران بو اودار
بازیگران این سریال
لوئیس هوفمان، کارولین آیشهورن، لیسا ویکاری، ماجا شونه، استفان کامپورث و آندریاس پیتسچمن
سریال دارک چند فصل است؟
سه فصل. فصل اول در ۱۰ قسمت، فصل دوم و سوم هر یک در ۸ قسمت
درباره سریال Dark
سریال «دارک» یکی از پیچیدهترین و غنیترین محصولات تلویزیونی سالهای گذشته است. قوانین متعددی پیرامون سفر در زمان در این اثر وجود دارند. تمامی اتفاقات به صورت چرخهوار اتفاق افتاده و تغییر گذشته عملا غیر ممکن است. علاوه بر این، روابط خانوادگی بین شخصیتهای مختلف بسیار پیچیده و چند لایه هستند. یکی از نقاط قوت و ویژگیهای مهم سریال Dark را میتوان پیچشهای داستانی شوکهکننده و دور از انتظار دانست. گل سرسبد این پیچشها را در انتهای فصل دوم و با افشای حقیقت وجود حداقل یک جهان موازی با مشاهده کردیم. اگر به خاطر داشته باشید، در دقایق پایانی فصل دوم، مارتایی که میشناختیم کشته شد، اما این پایان کار او نبود؛ در جریان پیچشی دیوانهوار و دور از ذهن، مارتای دیگری ظاهر شده و مخاطبان و جوناس را به طور کامل سردرگم میکند. تا به حال، شاهد روایت داستان اهالی شهر در دهه ۲۰، ۵۰، ۸۰ زمان حال و آینده بودیم. با این وجود، سوالی که مارتا در اینجا مطرح میکند، فارغ از بعد زمان بوده و به حقیقتی متفاوت اشاره دارد.
فصل اول سریال Dark با یکی از تاریکترین لحظات زندگی بشر شروع میشود: خودکشی. همین خودکشی آغاز تمام اتفاقات سریال است. داستان در سال ۲۰۱۹ شروع میشود و بعد از طریق سفر در زمان به سالهای ۱۹۸۶ و ۱۹۵۳ میرود. درنهایت اهالی شهر ویندن متوجه میشوند که از طریق غارهای ویندن و کرمچالهای که در آنها وجود دارد، میتوانند در زمان سفر کنند. گم شدن بچهها و باقی اتفاقات منجر به افشا شدن رازهای زیادی میشوند.
در فصل دوم، تلاش خانوادهها برای پیدا کردن گمشدگانشان ادامه دارد. در این فصل راز انجمن سیک ماندوس آشکار میشود. در ۸ قسمت فصل ۲ سریال «دارک» شاهد شمارش معکوسی به سمت آخرالزمان و نابودی همه چیز هستیم.
حتی از نظر مضمون هم سریال «دارک» فضایی تاریک و سیاه دارد. در این سریال شاهد پرندگانی مرده، خیانتهای فراوان، رازهای زننده و قتلهای عجیب و غریب هستیم. درواقع سریال سعی دارد از بازار سرگرم کننده اطرافش جلوتر برود و عمیقا بر بینندگانش تاثیر بگذارد.
سریال «دارک» صرفا فقط درباره یک قتل و اتفاقات فراطبیعی نیست. این سریال درباره جامعهای از انسانها با تمام مشکلات و ارتباط شان در حال و گذشته است. شاید تماشای سریال «دارک» سخت باشد. اما با دیدن همان قسمت اول، تماشا نکردنش حتی سختتر میشود.
در سریال «دارک» عنصر سفر در زمان هیجان خوبی را در سراسر فیلم به ارمغان آورده است. مخصوصاً زمانی که در نهایت ارتباط میکل با بچهها در سال ۲۰۱۹ مشخص میشود. سفر در زمان به سریال راهی قانع کننده برای بررسی چگونگی تغییر افراد در طول زمان میدهد. برخی از شخصیتها در هر سه موقعیت زمانی زنده هستند و برخی فقط در دو زمان، اما ۳۳ سالی که طول میکشد، موجب تفاوتهای زیادی میشود که بررسی آنها جذاب میشود.
به طرز متناقضی، هر چه در تماشای سریال پیش میرویم، فیلم بیشتر درگیر داستان خودش میشود. باران بو اودار راههای مبتکرانهای برای جدا نگه داشتن گذشته، حال و آینده، از طریق استفاده هوشمندانه از یک محل مشترک، ارائه میکند. اما همانطور که به تماشا کردن ادامه میدهیم و نمایش با شخصیتهایی که بین دورههای زمانی در حال چرخیدن هستند، شتاب بیشتری پیدا میکند.
تلاش برای حل کردن معماهای دارک سرگرمکننده است و از بین بردن ارتباطات بین این سه دوره زمانی لذت بخش است. تنها مشکل اینجاست که پس از مدتی فراتر از اینکه بخواهیم بفهمیم همه چیز چگونه به هم مرتبط است اهمیت دادن به آنچه در حال رخ دادن است دشوار میشود.
«دارک» یک دفاع در برابر این انتقادات دارد. وقتی سفر در زمان وارد هر داستانی میشود، برای اینکه فیزیک داستان درست عمل کند، اراده آزاد از معادله خارج میشود. شخصیتها احساس میکنند در دام طرح داستان افتادهاند، زیرا به معنای واقعی کلمه در دام طرح قرار گرفتهاند، محکوم به این هستند که همیشه خودشان باشند و کارهای احمقانهای را انجام دهند که مایل به انجامشان نیستند تا داستان آیندهشان به شکلی که باید، رخ بدهد.
همه ماجرا به چه چیزی ختم میشود؟ مضامین سریال سرنوشت، مرگ و گرایش انسان به سوگواری برای مسیرهای طی نشده است. دارک به قدری عاشق هرج و مرج است که نمیتواند در مورد هر یک از این موضوعات چیزی عمیق ارائه دهد، اما سازندگان آن از کاری که انجام ندادهاند پشیمان نخواهند شد، زیرا آنها هر کاری که ممکن بود و حتی چند کاری که غیرممکن بود انجام دادند.
اکران آنلاین؛ با سینما آنلاینِ فیلم نت سینما را به خانه بیاوردید!